به گزارش خبرداغ به نقل ازخبرآنلاین؛ بعدازظهر یکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۵۵ یک پسر ۲۵ ساله خود را از طبقه چهاردهم ساختمان پلاسکو به پایین پرت کرده و جان خود را از دست داد. کیهان فردای آن روز در شرح این خبر نوشت:
این جوان که فرشاد فریدهاشمی نام داشت، دانشجوی سال آخر رشته روانشناسی بود. او وقتی تمام درها را برای ازدواج با دختری بسته دید، به سلفسرویس ساختمان پلاسکو رفت و خود را از پنجره رستوران به خارج پرت کرد و «له» شد.
ساعت ۱:۱۵ دقیقه بعدازظهر دیروز [یکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۵۵] خیابان اسلامبول وضع عادی خود را از دست داد، زیرا رهگذران و رانندههای اتومبیلهایی که از این خیابان عبور میکردند شاهد مرگ دلخراش یک جوان دانشجو بودند که خود را از طبقه آخر ساختمان پلاسکو به پایین پرت کرده بود.
مردم مراتب را به ماموران کلانتری ۹ تهران اطلاع دادند و ماموران چند دقیقه بعد به محل حادثه رفتند.
ماموران ماجرای این حادثه را به دادسرای تهران گزارش دادند و جسد دانشجوی جوان در میان بهت و حیرت رهگذران به پزشکی قانونی حمل شد.
براساس اظهارات پدر و اقوام این جوان و همچنین تحقیقاتی که به عمل آمد، معلوم شد که این جوان فرشاد فریدهاشمی نام داشت و دانشجوی سال آخر رشته روانشناسی بود. فرشاد از چندی قبل به یکی از دختران همکلاسی خود به نام میترا علاقمند میشود. فرشاد که به این دختر علاقمند شده بود علاقه خود را با میترا در میان میگذارد ولی میترا علاقهای به او نشان نمیدهد. فرشاد ناچار به خواستگاری دختر مورد علاقهاش رفت اما خانواده دختر هم به او جواب رد دادند.
فرشاد که از عشق میترا مایوس شده بود بعدازظهر دیروز به سلفسرویس ساختمان پلاسکو واقع در طبقه چهاردهم این ساختمان رفت و وقتی وارد سالن شد ناگهان به طرف پنجره مشرف به خیابان اسلامبول رفت و خود را به شیشه پنجره زد. در اثر این ضربه شیشه پنجره سلفسرویس شکست و او به خیابان پرت شد.
پدر فرشاد در این باره به خبرنگار کیهان اظهار داشت: «پسرم سال آخر رشته روانشناسی را میگذارند، او جوان حساس و مهربانی بود. او به دختری علاقه داشت ولی این دختر بدون توجه به احساسات او به فرشاد توجهی نداشت و به همین علت پسرم دست به خودکشی زد. من از میترا که باعث این خودکشی شده شکایت میکنم.»
میترا نیز در این باره اظهار داشت: «من فرشاد را مثل سایر دانشجویان در محیط دانشکده میشناختم، او مرتب مزاحم من میشد و من به او جواب منفی میدادم. من او را دوست نداشتم که با او ازدواج کنم.»
رسیدگی به این حادثه از طرف ماموران کلانتری ۹ و دادسرای تهران ادامه دارد.
