مجلس یازدهم چندین عضو متخصص در امر اقتصاد دارد. از شمسالدین حسینی گرفته تا نادران، بحرینی، نیکزاد و برخی جوانان اقتصاددان که تا دیروز منتقد دولت و مجلس بودند. بر اساس شنیدهها این گروه نیز پا به پای قالیباف و زاکانی برای تکیه زدن بر کرسی ریاست رقابت میکنند و جلسات پشت پردهای نیز برای جلب تعداد آرای بیشتر در کار است. بر اساس محتوای همین جلسات و شنیدهها اما میتوان گفت که سیدشمسالدین حسینی از دیگران شانس بیشتری دارد.
او وزیر اقتصاد احمدینژاد بود و همین امر از دو جنبه به رییس مجلس شدن وی کمک میکند. نخست از این جهت که سابقه اجرایی او میتواند تعداد بیشتری از نمایندگان را متقاعد کند که وی شایسته کرسی ریاست است. نکته دوم نیز نزدیکی او به طیف احمدینژاد و برخورداری از حمایت پایداریهاست.
این طور که به نظر میرسد طیف پایداری به هیچ وجه حاضر نیست آن صندلی ویژه را تقدیم قالیباف کند و در همین راستا از رقبای وی حمایت میکند. این طیف البته گزینههایی مثل آقاتهرانی و زاکانی دارد. اخبار درز کرده از اردوگاه اصولگرایی اما حاکی از توافق آقایان برای نایبرییسی این دو بزرگوار است و این یعنی افزایش شانس شمسالدین حسینی.
کارنامه پربار حسینی اما بیش از همه این گمانهزنیها و حرف و حدیثها قابل اعتناست و وی را به صندلی ریاست مجلس نزدیک میکند. او در اواخر دولت اول و از ابتدای دولت دوم احمدینژاد وزیر اقتصاد بود. حسینی از سال۷۴ تا۷۷ بهعنوان مدیرکل حوزه ریاست و بینالملل سازمان برنامه و بودجه کشور فعالیت کرد و بهطور همزمان از سال ۷۵ تا ۷۷ هماهنگکننده ملی پروژههای دفتر عمران سازمان ملل متحد بود.
حسینی همچنین از سال ۷۵ تا ۸۱ دبیر کمیسیونهای مشترک همکاری ایران با کشورهای کره جنوبی و مالزی در سازمان برنامهوبودجه کشور بود و از سال۷۷ تا ۸۱ بهعنوان مدیرکل دفتر بینالملل و روابطعمومی وزارت نیرو و دبیر کمیسیون مشترک ایران و قطر در این وزارتخانه فعالیت داشت. حسینی در دولت احمدینژاد هم وزارت اقتصاد را در دست گرفت که البته در نهایت در سال۹۰ از سوی مجلس به دلیل رخ دادن پرونده سه هزار میلیارد تومانی در دورانش استیضاح شد./ روزنامه جهانصنعت