به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ شورای روابط خارجی اروپا در گزارشی به بررسی تأثیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بر مسائل مهم جهانی پرداخت. در این گزارش آمده است:
انتخابات ۵ نوامبر برای کاخ سفید و کنگره، به گفته بسیاری از تحلیلگران، پیامدهای بسیار مهمی برای سیاست خارجی ایالات متحده خواهد داشت. کاندیدای دموکرات و معاون رئیس جمهور، کامالا هریس، و کاندیدای جمهوری خواه و رئیس جمهور سابق، دونالد ترامپ، دیدگاه های متفاوتی در مورد مسائل مهم سیاست خارجی، از جمله تغییرات آب و هوایی، مهاجرت و جنگ روسیه و اوکراین دارند. در این مجموعه از منابع، کارشناسان شورای روابط خارجی اروپا بررسی می کنند که چه چیزی در مورد مسائل مهم در معرض خطر است.
مسئله اصلی این نیست که آیا جنگ منطقهای رخ خواهد داد یا خیر، بلکه این است که آیا شدت این جنگ منطقهای افزایش خواهد یافت. آیا کشورهایی که در حال حاضر غیر مبارز هستند - مانند امارات متحده عربی، عربستان سعودی، اردن - مستقیماً درگیر مناقشه منطقهای خواهند شد؟ و سایر قدرتهای خارجی علاوه بر ایالات متحده چه خواهند کرد؟ روسیه چه خواهد کرد؟ چگونه سعی خواهد کرد این درگیری را شعله ور کند؟ چینیها چه خواهند کرد؟ همه اینها کارتهای بازی هستند، همانطور که استیون ای. کوک، کارشناس شورای روابط خارجی اروپا می گوید.
یکی از مزایای غیرمنتظره ایران از درگیری سال گذشته در خاورمیانه، انزوای بیشتر اسرائیل بوده است. اسرائیل اکنون به طور معمول در مجامع بین المللی مختلف، به ویژه توسط کشورهای جنوب جهانی، سرزنش می شود. ری تکیه، کارشناس شورای روابط خارجی اروپا معتقد است اسرائیل به یک موضوع تفرقهانگیزتر در سیاست آمریکا تبدیل شده است و نسلها را در برابر هم قرار میدهد. … تا زمانی که جنگ در خاورمیانه ادامه داشته باشد، احتمالاً افکار عمومی غرب بیشتر قطبی خواهد شد و به جمهوری اسلامی و سایر دشمنان اسرائیل سود خواهد رساند.
چین احتمالاً به دنبال جایگزینی ایالات متحده به عنوان پیشروترین کشور جهان است. اکنون این یک فرضیه بحث برانگیز است. تقریباً در هر حوزه سیاست منطقهای و عملکردی در سراسر جهان گسترده عمل می کند. این حوزه نظامی، حوزه اقتصادی، فناوری، سیاست و غیره است. و در نهایت، من فکر میکنم مهم است که به خاطر داشته باشیم که چین به هیچ کجا نمیرود. در آینده قابل پیشبینی اینجا خواهد بود و این بدان معناست که حتی با شدت گرفتن این رقابت، ایالات متحده و چین باید راهی برای زندگی در کنار هم پیدا کنند.» راش دوشی، کارشناس شورای روابط خارجی اروپا، به این مساله اشاره کرد.
درگیری بین ایالات متحده و جمهوری خلق چین بر سر تایوان به طور فزایندهای قابل تصور شده است، نتیجه تواناییهای نظامی و قاطعیت چین، ظهور و اتحاد یک هویت تایوانی جداگانه و محاسبات در حال تکامل ایالات متحده در مورد منافع خود در تنگه تایوان است. اگر بازدارندگی شکست بخورد و جنگی رخ دهد، نتیجه برای تایوان، چین، ایالات متحده و جهان فاجعهبار خواهد بود و منجر به هزاران کشته در همه طرف و یک رکود اقتصادی جهانی عمیق خواهد شد.» سوزان ام. گوردون، مایکل جی. مولن و دیوید ساکس، کارشناسان شورای روابط خارجی اروپا، به این مساله اشاره کردند.
«دولت جو بایدن و احتمالاً معاون رئیس جمهور هریس نیز به طور جدی با استفاده از سلاحهای آمریکایی برای حمله به اهداف دوربرد در روسیه مخالفت کردهاند، با وجود فشارهای فزاینده از سوی ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و دیگران برای انجام این کار.» پل بی. استیرز و مالی کارلو از شورای روابط خارجی اروپا در این گزارش به این مساله پرداختند. اگرچه کنترلهای ایالات متحده اخیراً تضعیف شده است، مشخص نیست که آیا دولت هریس تمام محدودیتها را حذف خواهد کرد یا خیر. نگرانی اصلی این است که اجازه چنین حملاتی ممکن است منجر به پاسخ روسیه با حملات مستقیم به یک کشور ناتو یا حتی استفاده از سلاحهای هستهای شود. ترامپ از طرف خود، تمایل خود را برای اجتناب از تشدید اوضاع نشان داده و در چندین نوبت اعلام کرده است که این جنگ میتواند به راحتی به «جنگ جهانی سوم» تبدیل شود.»
«صرف نظر از آنچه در درگیری با اوکراین رخ میدهد، روسیه برای دهههای آینده یک بازیگر اصلی در صحنه جهانی خواهد بود. این کشور رقیب ایالات متحده خواهد بود. و چالش واقعی پیش روی ایالات متحده، ایجاد مشارکت با روسیه نیست، بلکه این است که چگونه میتوانیم یک رابطه رقابتی را به طور مسئولانه مدیریت کنیم تا از نوعی رویارویی نظامی مستقیم که میتواند به تشدید اوضاع به سطح هستهای منجر شود، اجتناب کنیم.» توماس گراهام، کارشناس شورای روابط خارجی اروپا، در پادکست «صندوق ورودی رئیسجمهور» گفت.»
مایکل فرومن، رئیس شورای روابط خارجی اروپا نوشت: «سیاستگذاران آمریکایی به طور فزایندهای در حال اولویتبندی ارزشهایی غیر از رقابتپذیری، رشد و کارایی هستند. آنها به دنبال مقاومسازی و افزونگی زنجیرههای تامین هستند تا وابستگی به چین برای تولید به طور کلی یا تایوان برای تراشههای نیمهرسانا به طور خاص را کاهش دهند. آنها به دنبال افزایش ظرفیت داخلی برای تولید کالاهای استراتژیک و ایجاد مشاغلی مرتبط با این تولید هستند. آنها به دنبال کاهش پیامدهای امنیتی ملی تجارت در بخشهای حساس هستند. اما اهداف رقابتپذیری، کارایی و رشد را نمیتوان کاملاً کنار گذاشت. واشنگتن باید تعادل مناسبی بین اهداف مختلف خود برقرار کند زیرا دنبال کردن هر یک هزینه دارد.»
اینو ماناک، نیز در این مقاله نوشت: «قوانین و چارچوبهای جدید تنها در صورتی پایدار هستند که بزرگترین اقتصادها موافقت کنند که بر اساس آنها بازی کنند. زمانی که همه کشورها از استانداردهای یکسانی پیروی نمیکنند، عدم قطعیت به ویژگی سیستم تبدیل میشود. این معاملات تجاری به ویژه در مورد کشورهایی که شریک ایالات متحده نیستند، واضح است.» «به عنوان مثال، اگر چین خارج از گروه اصلی که قوانین ایالات متحده در آن گسترش مییابد، باقی بماند، به مقررات جدید ملزم نخواهد بود. منزوی کردن چین پیامدهایی برای منافع ایالات متحده دارد، از جمله از دست دادن اهرم فشار برای وادار کردن چین به تغییر استراتژی اقتصادی خود، مانند مازاد ظرفیت صنعتی آن.»
لیانا فیکس، نیز نوشت: «ناتو تحت ریاست جمهوری دوم دونالد ترامپ، متفاوت از ناتوی امروز خواهد بود - کمتر یک اتحاد مبتنی بر ارزشها و بیشتر یک معامله تجاری پرداخت در ازای خدمات. و این تحول در زمانی اتفاق میافتد که چالشها و دامنه ناتو بیش از هر زمان دیگری در حال گسترش است: اگرچه این یک اتحاد شمال اطلس است، اما حمایت چین از جنگ روسیه و بلندپروازی هژمونیک آن در هند و اقیانوس آرام به طور فزایندهای دو تئاتر را به هم مرتبط میکند.»
چارلز ا. کوپچان هم گفت: «به نوعی عجیب، موضوعات اصلی که ناتو باید در مورد آنها صحبت کند، در دستور کار نیست. و منظور من این است که به نوعی بزرگترین تهدید برای غرب، برای ناتو در حال حاضر، پوتین یا شی جین پینگ نیست. این ایالات متحده است، درست است؟ این فرسایش مراکز سیاسی ماست، تهدیدی که برای دموکراسی لیبرال ایجاد میکند.» «به نظر من ناتو بهتر است در مورد چگونگی اطمینان از اینکه کارگران ما دستمزد معیشتی دریافت میکنند، چگونه مهاجرت را تحت کنترل درآوریم، چگونه هوش مصنوعی را قبل از اینکه باعث اختلالات اجتماعی اقتصادی بیشتر شود، مهار و تنظیم کنیم صحبت کند. قدرت از خانه شروع میشود. این موضوعاتی است که به نظر من باید در اولویت قرار گیرند.»
راجر دبلیو. فرگوسن جونیور، کارشناسشورای روابط خارجی اروپا، در پادکست «چرا مهم است» گفت: «ما دقیقاً نمیدانیم چه زمانی نقطه عطفی خواهد رسید که ناگهان سرمایهگذاران و وامگیرندگان بینالمللی میگویند، «ما نمیخواهیم دلار آمریکای بیشتری بگیریم»، اما… پرداخت بهره بدهی اکنون دومین هزینه بزرگ است و فقط افزایش خواهد یافت.» «پس این چه معنایی دارد؟ این بدان معناست که ما فضای کمتری در بودجه خود برای پرداخت بازنشستگی، پرداخت هزینه دفاع، پرداخت هزینه مراقبتهای بهداشتی و پرداخت هزینه بسیاری از چیزهای دیگر داریم. این چیزی است که من آن را یک مشکل مزمن مینامم که با گذشت زمان ایجاد میشود بدون اینکه یک مشکل حاد باشد که ناگهان آن را در یک فصل، یک ماه یا یک سال احساس کنیم.»
*ترجمه: ابوالفضل خدائی