امیرمسعود عابدین_ اهمیت طراحی خودرو هرگز زیر سئوال نمیرود و یکی از مهمترین قدمهایی است که یک خودروساز باید در فرایند ساخت خودرو در نظر بگیرد. اهمیت این بخش از خودروسازی به قدری بالاست که میتواند آینده بازار یک برند خودروساز را تعیین کند.
خودروسازان ایرانی از زمانی که خودشان مرکز طراحی مستقل داشته و توانایی ایدهپردازی داشتند، همیشه محصولاتشان را به شکلی ساده و فارغ از شلوغکاری طراحی میکردند. در این مقاله تمرکز ما بیشتر بر شرکت خودروسازی ایرانخودرو است. برخی از محصولات ایرانخودرو مانند سمند و رانا از جمله خودروهایی بودند که با ارائه یک طراحی معمولی و ساده، از نظر ظاهری برای مشتریان و خریداران قابل قبول بودند که با طبیعت یک خودروی اقتصادی همخوانی داشت.
اما در سالهای بعد، با معرفی محصولی به نام دنا و انجام فیسلیفتهای مختلف بر روی آن، علاقه ایرانخودرو به تغییر و بهبود طراحی محصولاتش نمایان شد. دنا و مشتقاتش سعی بر این داشتند که در کنار حفظ کردن نقش خود به عنوان یک خودروی اقتصادی، چهرهای فراتر از یک خودروی ساده و معمولی داشته باشند.
اما در نهایت با حضور خودروسازان مهمی مانند پژو و جا ماندن رد پای این همکاری، محصول جدیدی به نام تارا به میدان آمد. تارا بیانگر زبان طراحی جدید محصولات ایرانخودرو بود و سعی بر این داشت تا چهرهای جدید از این شرکت را به همگان نشان دهد. به تازگی محصول دیگری به نام ریرا به سبد محصولات این شرکت اضافه شده که مجددا یک زبان طراحی جدید را به مخاطبان نشان میدهد. به همین بهانه قصد داریم تا زبان طراحی دو محصول اخیر یعنی تارا و ریرا را به شکلی دقیقتر بررسی کنیم.
قبل از معرفی تارا، قرار بود این روندِ معرفی خودروهای جدید ایرانخودرو با همکاری گروه PSA (شرکت سهامی عام پژو) و همچنین شرکت بزرگِ طراحی پینینفارینا سرعت بگیرد. در کنار این افزایش سرعت، قرار بود کیفیت محصولات هم بالا برود. اما با اتفاقاتی مثل اعمال مجدد تحریمها و رفتن این شرکتها از ایران، این اقدامات متوقف شدند. تنها چیزی که از این همکاریها باقی ماند، پلتفرم PF۱ پژو سیتروئن بود. این پلتفرم که در محصولاتی مثل پژو ۳۰۱، پژو ۲۰۰۸، نسل اول پژو ۲۰۸ و سیتروئن سی-الیزه به کار رفته بود، با اعمال تغییراتی در طراحی و زیرساخت، توسط ایرانخودرو برای تارا استفاده شد.
ایرانخودرو با استفاده از پلتفرم بدست آمده از همکاری با پژو، باید یک طراحی جدید و بهروز را ارائه میداد و از این جهت که یک پلتفرم نسبتا جدید در اختیار داشت، دستش برای ارائه چهرهای جدید بازتر بود. در نمای جلویی، ایرانخودرو همچنان به چراغهای کشیدهای که در محصولات دیگر به کار میبرد، وفادار بود. چراغهای جلوی تارا کشیده و در عین حال زاویهدار طراحی شده و به شکل مطلوبی به جلوپنجره مستطیلی متصل شده است.
جلوپنجره در نسخههای دندهای و اتوماتیک متفاوت است. در نسخهی دندهای، جلوپنجره به شکل خطی و در نسخهی اتوماتیک، به شکل برجسته و مشبک طراحی شده است. کاپوت تارا دارای خطوطی کشیده است که سعی دارند چهرهای عضلانیتر را به تارا بدهند.
قسمت پایینی سپر جلو، متشکل از خطوط صاف و شکسته است. برخلاف دنا پلاس، چراغ دی-لایت مستقل از چراغهای اصلی طراحی شده و موقعیتی همسو با چراغهای اصلی دارد. البته شیب زیادی که در طراحی این چراغ به کار رفته، ممکن است کمی ناهماهنگ با شکستگی چراغهای اصلی و همچنین جلوپنجره به نظر برسد.
طراحان تارا سعی کردهاند خودرو را به شکلی طراحی کنند که اقتصادی جلوه نکند، اما این تلاش در بخش هایی از خودرو اصلا نتیجه بخش نبوده است. برای مثال، در قسمت جلویی، چراغهای جلو از لنز یا عدسی استفاده نمیکنند و همچنان سبک طراحیِ قدیمیِ چراغها در این خودرو دیده میشود؛ این در حالی است که خودروی ارزانتری مثل دنا پلاس، چراغهای پیشرفتهتری نسبت به این خودرو دارد.
نمای بغل تارا طبیعتا باید یادآور پژو ۳۰۱ باشد؛ تنها تفاوتی که بین این دو خودرو در این قسمت وجود دارد، خطوط طراحی آن است. در این قسمت از تارا، دو خط کشیده یکی در بالا و دیگری در پایین خودرو دیده میشود که با این حجمدهی، سعی در این داشتهاند که خودرو جذابتر به نظر برسد.
نمای پشتی خودرو در مجموع جنجالی و حاشیهبرانگیز ظاهر شده است؛ چراغهای متصل به صورت کلی در خودروهای عریضتر و غیراقتصادی به کار میروند، اما برخلاف انتظار این نوع چراغها در تارا نیز دیده میشود. از هر طرف که به این قسمت نگاه میکنیم، نمیشود بگوییم که این سبک طراحی به تارا مینشیند. در خودروهای سدانی که از این نوع چراغ در نمای عقب بهره میبرند (به جز برخی فستبکها و لیفتبکها)، معمولا این چراغ در قسمت مرکزی و حتی پایینتر قرار میگیرند. اما در تارا، این چراغ در بالاترین قسمت قرار گرفته که در کنار اینکه در قسمتهای پایینی، هیچ چیز دیگری برای جذابیت وجود ندارد، علناً زیبایی خود را از دست میدهد.
گرافیک فعلیِ این چراغ، به گفتهی طراح این خودرو از شیشههای برج میلاد الهام گرفته شده است. معمولا در این چراغها از خطوط الایدی استفاده میکنند که به دلیل اینکه ایران خودرو از این خطوط استفاده نکرده بود، در هنگام شب، نور زیادی از این چراغ ساطع میشد که در ترافیکها ممکن است کمیآزار دهنده باشد. البته خوشبختانه در نسخههای جدید و فولآپشنتر تارا، شاهد استفاده از چراغهایی با گرافیک جذابتر هستیم.
کابین تارا به جز برخی تغییرات، کاملا مشابه با پژو ۳۰۱ است. طراحی داخلی خودرو کاملا اقتصادی و به دور از هرگونه زرق و برق است. در نسخهی دندهای از پلاستیک مات بیشتر استفاده شده و در نسخه اتوماتیک، از پلاستیک براق هم استفاده شده است. یکی از نقاط ضعف تارا در بحث کیفیت کابین، استفاده از پلاستیک سفت و خشک در اکثر فضای کابین است. اشتباهات ساده و خندهداری مثل قرارگیری دکمهی قفل دربها و فلاشر در دورترین جا برای راننده، در طراحی کابین خودرو دیده میشوند.
ریرا یا پروژه K۱۲۵، بر مبنای غالب بدنه نسل دوم پژو ۲۰۰۸ ساخته و طراحی شده است. پژو ۲۰۰۸ فقط در نسل اول در بازار ایران حضور داشت، اما اینکه ایرانخودرو چگونه از نسل دوم آن که هیچوقت وارد ایران نشد، برای طراحی ریرا استفاده کرده، خود جای سؤال است.
به غیر از جلوپنجره خودرو که شباهت کمی با تارا دارد، بقیه قسمتهای ریرا هیچ شباهتی با سایر محصولات ایرانخودرو ندارد. برخی از قسمتهای ریرا با نگاهی به سایر خودروها طراحی شده است. در نمای جلویی ریرا، از سبک طراحی دو چراغ استفاده شده که به شکل واضحی یادآور محصولات هیوندای مانند کونا و سانتافه است. دی لایت خودرو با گرافیک ۳ تایی، در بالای چراغ اصلی با لامپ هالوژنی قرار گرفته است. مجددا مانند تارا، اینکه در گرانترین خودروی ملی از سبک کاسه چراغ بسیار قدیمی با لامپ هالوژنی استفاده میشود، بسیار جای انتقاد است. چراغهای اصلی با جلوپنجره تلفیق شده و در مجموع دماغه خودرو را تشکیل میدهند. گرافیک جلوپنجره از طراحی نسبتاً خوبی بهره میبرد.
نمای کناری در مجموع از طراحی سادهای برخوردار بوده و طبیعتا به شدت یادآور نسل جدید پژو ۲۰۰۸ است. بزرگترین ایرادی که میتوان به این بخش گرفت، رینگهای ساده و فاقد جذابیت آن است. این رینگها هیچ ارتباطی با طراحی تند و تیز و پر زرق و برق ریرا نداشته و یک ضعف محسوب میشود. امیدواریم که در آینده طراحی بهتری برای این رینگها در نظر گرفته شود. نکته دیگر در نمای جانبی ریرا فاصله بخش پشتی خودرو از زمین بوده که تناسب خوبی را ایجاد نکرده است، بهخصوص اینکه پژو ۲۰۰۸ از تناسبات بهتری نسبت به این خودرو بهرهمند است.
نمای پشتی ریرا که انتظار میرفت مثل تارا از چراغ متصل استفاده کند، از یک چراغ کاملاً جدا از هم و نسبتاً اسپرت استفاده کرده است. این چراغها درون یک قاب مشکیرنگ قرار دارند که خطوط اطراف آن ممکن است کمی آزاردهنده باشد. دیفیوزر خودرو که به طرح اگزوز فیک نیز مجهز شده، ساده و اسپرت به نظر میرسد. طراحان ریرا به صورت کلی در این بخش ضعیف عمل کردند و نتوانستند به خوبی طراحی نمای جلویی عمل کنند. در این بخش، به نظر میرسد که ریرا عقبتر از رقیب فرانسوی خود یعنی پژو ۲۰۰۸ قرار گیرد.
اما وارد بخش کابین میشویم؛ از حق نگذریم اگر کیفیت متریال داخلی را فاکتور بگیریم، طراحان ایرانی در این بخش تمام سعی خود را کردند تا یک کابین زیبا را خلق کنند. استفاده از دو نمایشگر در کنار هم، دستهدنده خلبانی، فرمان دو پره و D کات و نورپردازی داخلی، تعجب بسیاری از ما را برانگیخت، چرا که این امکانات در یک خودروی داخلی و ملی حضور دارند. علاوهبر آن، ریرا در سگمنت کراساوورهای جمعوجور قرار میگیرد و دیدن این میزان از طراحی پر زرق و برق در این خودرو عجیب و در عین حال جذاب به نظر میرسد.
در مجموع، جسارت ایرانخودرو در طراحی محصولات اخیر قابلتوجه است. باید دید که در آینده قرار است از چه عناصر طراحی دیگری استفاده شود.
شما بگویید؛ آیا با طراحی جدید محصولات ایرانخودرو موافق هستید یا خیر؟ این خودروساز از نظر طراحی چقدر به عناصر حاکم بر طراحی خودرو در دنیا نزدیک است؟ ایرادات و جذابیتهای این نوع طراحی به نظر شما کداماند؟