به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ «رقابت ها پایان یافته، باید مصالح ملی را مدنظر قرار دهیم»، «پزشکیان باید به دعواها و نزاع ها پایان دهد تا فرصت سوزی نشود» این جملات را عباس سلیمی نمین، فعال سیاسی اصولگرا می گوید و به رئیس جمهور منتخب پیشنهاد جدی می کند که «میزان رأی رقیبش در انتخابات را ببینند و جدی بگیرد.»
او که با خبرگزاری خبرآنلاین گفته کرده، معتقد است،«عناصر جنجالی در طیف اصلاح طلب و اصولگرا باید منفعل شوند» چرا که به اختلافات و گسست ها در فضای سیاسی و اجتماعی کشور دامن می زنند.
مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین، با عباس سلیمی نمین، تحلیلگر مسائل سیاسی را بخوانید؛
******
*آقای سلیمی نمین! دور اول انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری یک مشارکت حدود ۴۰ درصدی داشتیم، ولی در دور دوم این مشارکت به۴۹/۸ رسید. علت عمده این بالارفتن مشارکت طی یک هفته را در چه میبینید؟
قبل از اینکه به اصل سوال بپردازیم، توضیحی لازم است، امروز یک تحلیل بسیار غیرواقعی، بهویژه توسط نیروهای بدخواه استقلال ایران ارائه میشود و آن اینکه گفته میشود ۵۰ درصد با نظام هستند و ۵۰ درصد علیه نظام. این نگاه خیلی سطحی است و نتایج دور اول و دوم هم گواه بارزی بر سطحی بودن این نگاه و تحلیل است.
در هر جامعهای تعداد کسانی که میتوانند رأی دهند، همیشه با یک کاهش همراه است، کسانی که بیمار روحی یا جسمی هستند، در بیمارستان بهسر میبرند یا در منزل زمینگیر هستند. اینها غالبا از رأیگیری محروم هستند، یعنی نمیتوانند رأی دهند،. عدهای هم اصلا انتخابات برایشان موضوعیت ندارد؛ اینها هم درصدی در جامعه هستند که به موضوع رأی دادن، نگاه اعتقادی ندارند. اصلا بحث مثبت و منفی برای آنان مطرح نیست و کلا رأی نمیدهند.
عدهای هم هستند که غیرسیاسی هستند و نگاه سیاسی نسبت به مسائل جامعه ندارند. اینها هم یک درصدی از کسانی که رأی نمی دهند را شامل می شوند.
عدهای هم در حالت ویژه هستند، مثلا یا در مسافرت بهسر میبرند، در خارج از کشور هستند و ... حتی خود ایرانیهای خارج از کشور، در بعضی از کشورها اجازه نداشتند که رأی بدهند و در این شرایط کسانی که انگیزه بالایی داشتند مسیر طولانی را طی کردند تا به صندوق رأی برسند. مثلا در انگلیس حداکثر در لندن و منچستر امکان رأیگیری داریم. یا کسی که در اسکاتلند زندگی میکند باید یک راه طولانی را بیاید برای رأیدادن. یک درصد اندکی از چهار پنج میلیون ایرانی مقیم خارج از کشور امکان دسترسی به صندوقهای رأی در خارج از کشور را دارند.
همه اینها را هم جمع بزنیم، نشان می دهد که هیچ موقع حضور ۱۰۰ درصدی نبوده است، حتی در ایران نقطه اوج رأی دادن ۸۰ درصد بیشتر نیست. این تحلیل بسیار غلطی است که مثلا فرض کنید نیمی از جامعه، امروز به دلیل تقابل سیاسی رأی ندادند.
کما اینکه وقتی ۱۰ درصد بین مشارکت دور اول و دوم انتخابات اختلاف وجود دارد، یعنی این حرف ناصحیحی است، یعنی برخی از افرادی که دور اول خیلی انگیزه نداشتند، در دور دوم انگیزه پیدا کردند و پای صندوق رفتند. اگر صف بندی که مطرح می شد و تاکید می شد که کسانی که رأی دادند ۴۰ درصد هستند و ۶۰ درصد در حوزه تقابل قرار دارند، درست بود پس این ۱۰ درصد نباید بین دور اول و دوم تغییر موضع دهند.
بهرحال افرادی دقت کرده و احساس کردند باید رأی دهند. اگر این تعداد رای دهنده یک یا دو ماه برای تامل فرصت داشتند، قطعا این ۱۰ درصد میتوانست بیشتر شود.
*علت عمده شکست آقای جلیلی را چه میدانید؟
من امروز ارزیابی یا تحلیل شکست را خیلی بجا نمیدانم . به نظر من باید یک مقداری همه تلاش کنیم که از فضای انتخابات فاصله بگیریم تا میتوانیم تحلیل عقلایی داشته باشیم که به نفع جامعه هم باشد. الان مطبوعاتی که در داخل کشور دارند به این قضیه دامن میزنند کار درستی نمی کنند؛ دیروز یک روزنامه با من تماس گرفت برای مصاحبه و گفت تیتر ما «ایران نوین» است. گفتم این تیتر اصلا غلط است. خود آقای پزشکیان که سمبل این قضیه است، میگوید من ایران نوین نیستم، من در تداوم برنامهریزی گذشته میخواهم عمل کنم.
ولی حالا عدهای میخواهند دامن بزنند و احساسات را تحریک کنند که مثلا فرض کنید دارند یک کارهایی میکنند که یک ایران متفاوتی بسازند که در راستای قوانین تدوینشده نیست. حالا تمایلاتی در این راستا وجود دارد که الان نمی خواهم به آن بپردازم و کاری ندارم، اما اگر انگیزه ملی داشته باشیم، طبیعتا الان به این تحلیل ها که عمدتا هم تحلیلهای غلطی است دامن نمی زنیم. چرا فلانی شکست خورد و چرا فلانی پیروز شد.
امروز آنچه که موفقیت رئیس جمهور منتخب را میتواند به دنبال داشته باشد، تلاش برای از بین بردن گسستها است. این رئیس جمهور با اختلاف سه میلیون رأی، بیش از ۱۶میلیون رأی دارد، قطعا باید از آن برخوردهای گذشته عبور کنیم.
امروز رئیس جمهور منتخب باید این را مبنای خودش قرار دهد که یک رقیبی دارد با این پایگاه رأی حدود ۱۴ میلیون. قطعا این پایگاه رأی را اگر نبیند، خودش توفیق پیدا نمیکند. باید این پایگاه رأی را در مسیر وعدههایی که داده یا در مسیر آرزوهایی که عنوان داشته، فعال کند.
*با توجه به اختلاف سلیقه آیا امکان این فعال سازی وجود خواهد داشت؟
قطعا میتوان فعال کرد، به شرطی که رقابتهای انتخاباتی را پایانیافته تلقی کنیم و مصالح ملی را مدنظر قرار دهیم. اگر مصالح ملی را مدنظر قرار دهیم، این پایگاه رأی برای رئیس جمهور میتواند یک برگ برنده باشد، یعنی فعال کند، بگوید مثلا در این موضوع یعنی مسائل اقتصادی برنامههایتان را ارائه دهید؛ذیل عنوان دولت سایه یا...
*یعنی معتقدید از مشورت آنها استفاده کند؟
مشاوره نه، طرحهای جامعشان را بگیرد. یعنی از آنها صادقانه درخواست کند که بیایید در این قضایا و طرحهایتان را بدهید، این رویکرد چند دستاورد خواهد داشت؛ یک اینکه عناصر تندرو را کنار میزند، هم در طیف خودش و هم در طیف مقابل. یعنی عناصر جنجالی هم در طیف اصلاحطلب منفعل خواهند شد و هم در طیف اصولگرا که ما داریم.
اینها جولانگاهشان دعوا و نزاع است. اگر رئیس جمهور منتخب مصالح ملی کشور را در مسیری قرار دهد که گسستها از بین برود و کم شود، قطعا میتواند رسما اعلام کند که من از رقیب میخواهم که در این موضوع مشخص اقتصادی که هم وعده او است و هم من ؛( هم آقای پزشکیان اعلام کرد که هدف من کاستن از مشکلات اقتصادی جامعه است، هم آقای جلیلی)طرح خود را ارائه کند. هر دو این بزرگوار در این مسیر گفتند که دغدغهمان است.
آقای جلیلی اعلام کرد من برنامههایم را هم دارم، آقای پزشکیان هم اعلام کرد که من از متخصصین و کارشناسان در این قضیه استفاده خواهم کرد. طبیعی است که یکسری کارشناسان را آقای جلیلی اعلام کرد که بلافاصله آقای پزشکیان گفت اینها آدمهای برجستهای هستند. اینها فرصت هستند.
*آیا این برنامه ها و متخصصین میتوانند این فرصتها را فعال کنند؟
پاسخ مثبت است. این میتواند گسستهای اجتماعی را کم یا برطرف کند، ضمن اینکه همزمان مسیر عناصر جنجالی را که در مطبوعات داخل میبینم که الان با تیترهایشان سعی میکنند دعواها و نزاعها را دامن بزنند را تغییر دهد.
تحلیل اینکه چرا بعضیها منافعشان را در نزاع و دعوا میبینند هم زمان نیاز دارد. آقای جلیلی پایگاه رأی ۱۴ میلیونی دارد که درونش قشرهای مختلفی است، رئیس جمهور می تواند قشر نخبگانی آن ۱۴ میلیون را به نفع خودش فعال کند که به نفع جامعه هم هست.در این صورت خودش را محدود نکرده، خود را رئیس جمهور همه جامعه تصور کرده و در مسیر سازندگی رقیب خودش را نیز فعال نموده و طبیعتا پایگاه رأی خودش هم در مسیر سازندگی قرار خواهد گرفت.
مثلا طرحی که رقیب درحوزه برق میدهد، طبیعتا کارشناسان آن موضوع را بررسی می کنند و این افزایش سطح آگاهیهای جامعه و سبک نگاه اقشار مختلف جامعه به مسائل کشور را در پی خواهد داشت.
البته اگر رئیس جمهور بتواند تندروی اطرافیان خود را مهار کند(نمیگویم حذف، میگویم مهار کند) ، طبیعتا نیروهای تندروی رقیب هم جولانگاه خودشان را از دست خواهند داد.
*به نظر شما اولویتهای این دولت چه چیزهایی باید باشد؟
من فکر میکنم در این زمینه به اندازه کافی بحث شده؛ بهخصوص آن جایی که نمیتوانستند خیلی همدیگر را تخریب کنند، بحثهای عقلایی را مطرح کردند، در قالب آن بحثهای عقلایی، مسائل اصلی کشور مشخص شده است.
البته امروز مسائل کشور محدود به مسائل داخلی نیست، بلکه مسائل منطقه را نیز در بر میگیرد، ایران یک قدرت تعیینکننده در مسائل منطقه است که اگر به این توجه و عنایت ویژهای مبذول شود، طبیعی است که قدرت ایران در زمینه تجارت هم افزایش خواهد یافت، یعنی قدرت سیاسی حل مسائل اقتصادی و محتلف را به دنبال دارد که طبیعتا باید نظام ازموقعیت ایران در مسائل مختلف غفلت نکند، هم درمنطقه وهم درسطح جهان.
برخلاف آن کسانی که بدخواه ملت ایران هستند امروز موقعیت ایران بسیار تعیینکننده است ، باید استمرار این موقعیت را ما شاهد باشیم.
یعنی استمرار و تحکیم این موقعیت را شاهد باشیم تا بتوانیم مشکلات اقتصادیمان را حل کنیم. آنچه که میتواند راهگشا باشد، افزایش قدرت ایران است که در رفع تحریم ها راهگشا خواهد بود، یعنی حتی اگر تحریمها گرهگشایی شود، باید بتوانیم مسائل خودمان را در سطح بینالملل و در سطح منطقه و در سطح داخل با یک نگاه رفیع دنبال کنیم.
آدمهای کوچک که اهل مجادله و دعوا هستند، یا توان درک مسائل را ندارند یا مشکوک هستند، یعنی شبههبرانگیز هستند که چرا یک مساله جزئی را تبدیل به یک مساله لاینحل میکنند، در حالی که مسالهای که میتواند بهراحتی با فکر به آن پاسخ داده شود، نمیگذارند حل شود.
طبیعی است که چنین آدمهایی نخواهند گذاشت که ما به مسائل منطقهای و جهانی خودمان بپردازیم، چرا که نگاه بسیار محدود دارند. من فکر میکنم ما اگر خط مسائل را آنگونه که هست، ارتقاء ببخشیم، خیلی از مسائلمان حل خواهد شد و آنچه که وعده کردیم در مناظرات، آنها به سرعت حل خواهد شد، کما اینکه دیدیم. در هر کشوری که در حاشیه خودمان توانستیم مسائل سیاسیشان را حل کنیم، آن کشور تبدیل به یک فرصت ویژه برای ما شده، یعنی ما توانستیم بخشی از تولیدات خودمان را به آن کشورها گسیل بداریم، هم به لحاظ نظام مهندسی توانستیم آنجا گرهگشا باشیم و هم به لحاظ علمی بتوانیم گامهای زیادی برداریم.
طبیعتا اینها کمک خواهد کرد به حل آن مسائلی که وعده داده شده و قطعا آقای رئیس جمهور منتخب باید به برخی دعواها و برخی نزاعهایی که در انتخابات حاد شد پایان دهد.
الان باید حتما حتما یک رویکرد متفاوتی را حاکم بسازیم تا بتوانیم مشکلاتمان را حل کنیم وگرنه اگر نزاع را ادامه دهیم، قطعا فرصتسوزی خواهد شد و یک کارنامه موفقی برای رئیس جمهور منتخب رقم نخواهد خورد.
یعنی اینطوری نیست که ما اگر اختلافات را دامن زدیم، این پایگاه رأی در مسیر درست قرار بگیرد؛ قطعا در مسیر ناصحیحی قرار خواهد گرفت. آنچه که میتواند برای ما فرصتسازی کند، از بین بردن گسستها و فعالکردن همه توانمندیها در مسیری که وعده داده شده و وعدهها هم به نظر من بسیار مشترک است و میتواند وفاق حول آن شکل بگیرد.