این وضعیت در حالی است که رئیس دفتر ریاست جمهوری بهصراحت اعلام کرده که آنها دیدهاند، بالگرد حامل رئیسجمهور در داخل ابر رفته و سپس ارتباط رادیویی آن قطع شده است و بالگرد دوم طبعاً مختصات آنجا را داشته و دو بار هم بر فراز آنجا دور زده است.
بالاخره و مهمتر از همه، وی مدعی است که چندین بار با تلفن همراه خلبان که مرحوم آلهاشم آن را جواب میداده، گفتوگو کرده است و این به معنی وجود سیگنال و ارتباط با دکلهای مخابراتی بوده که میتوانند به سهولت محل سقوط را پیدا کنند. ولی هیچ توضیحی داده نمیشود که چرا آنان تا ۶ساعت بعد که هوا تاریک میشود، نتوانستهاند لاشه را پیدا کنند؟
پرسشهای زیادی وجود دارد که متاسفانه این شیوه اطلاعرسانی نمیتوانست هیچکدام از آنها را با پاسخ مناسب جهت فهم ماجرا و رفع شایعات همراه کند.
چگونه کسی میتواند چنین سقوطی را تجربه کند و همچنان دسترسی به تلفن همراه خودش داشته باشد، چه رسد به اینکه تلفن همراه خلبان در دسترس او باشد و پاسخ هم داده باشد؟ آن هم تلفن کس دیگری که میگوید اصلاً آنها را نمیبیند؟
اینگونه که نقل شده، طبعاً مرحوم آلهاشم قادر به تحرک نبوده و طبیعی هم هست که با چنان سرعتی به کوه برخورد کردن و تکه شدن بالگرد موجب پراکنده شدن افراد میشود که احتمال زنده ماندن گرچه صفر نیست، ولی اندک است و البته احتمال اینکه تلفن همراه خلبان در این حادثه به دست ایشان بیفتد و سالم هم باشد و سیگنال هم داشته باشد، در حد صفر است.
ظاهراً مدیریت امور قصد نادیده گرفتن برخی از حقایق را دارد. از جمله حقیقتی که در سایت هواشناسی و سخنان نماینده تبریز آقای دکتر پزشکیان بود. اینکه هوا برای پرواز با بالگرد مناسب نبوده و گویا در این مورد هشدار نارنجی داده شده بود.دیگر اینکه آیا بالگرد رئیسجمهور با ظرفیت مناسب حرکت کرده یا اضافه بر ظرفیت بوده است؟ آیا برای این نوع بالگردهای حامل مقامات الزامی به حرکت از فراز جاده اصلی وجود دارد یا خیر؟ اگر بلی، چرا از مسیر کوهستانی مرتفع حرکت کرده است؟ آیا این نوع خاص بالگرد برای حرکت در محیطهای کوهستانی و مرتفع مناسب بوده؟ اگر فرمانده سفر خلبان بالگرد رئیسجمهور بوده و دستور ارتفاع گرفتن را داده، چرا خودش نتوانسته آن را انجام دهد؟
شاید یک علت این رفتار، ورود پیشهنگام برخی جریانهای سیاسی درون حکومت به انتخابات است که پیش از پایان مراسم رسمی ختم و تشییع جنازه آغاز شده است.