به گزارش خبرداغ ، سید عطاءالله مهاجرانی در روزنامه اعتماد درباره فروریختن برج متروپل نوشت: نخستین پرسشی که به ذهن میرسد، این است که چرا نام برج «متروپل» بوده است؟! فرهنگستان زبان کجاست؟ آیا هر کسی میتواند هر نامی خواست، با هر زبانی و واژگانی بر برج یا موسسه خود بگذارد؟ نظارتی بر کاربرد زبان و واژگان نیست؟
اما درباره فرو ریختن یا آوار برج آبادان، چند نکته به نظر میرسد:
یکم: حادثه در همه جای جهان اتفاق میافتد. به عنوان نمونه میتوان به آتشسوزی برج ۲۴ طبقه مسکونی گرینفل در لندن اشاره کرد. این برج، پنج سال پیش، در ۱۴ ماه ژوئن سال ۲۰۱۷ حدود ساعت یک بامداد، دچار آتشسوزی شد. ۷۲ نفر کشته شدند. ۷۰ نفر مجروح و ۲۲۳ نفر ناپدید شده بودند. گفته میشد بعد از آتشسوزی سال ۱۹۸۸ در «پایپر الفا»، این آتشسوزی بزرگترین آتشسوزی در لندن بوده است. تحقیقات درباره دلایل یا علل آتشسوزی انجام شد. رییس شورای منطقه کنزینگتون و نیز معاون و مسوول امور اجرایی شورا برکنار شدند.
دوم: حادثه آتشسوزی کلیسای نوتردام در پاریس، (ملکه پاریس) سه سال پیش، در غروب روز ۱۵ آوریل سال ۲۰۱۹ به تمام معنا یک فاجعه بوده است. البته این آتشسوزی خسارتبار، تلفات جانی نداشت. اما خسارت از بعد فرهنگی و هنری و میراث تاریخی فرانسه و البته جهان به تمام معنا فاجعه بوده است. تمام سقف کلیسا که از چوب بلوط بود سوخت و فرو ریخت. ویتراها آسیب دید. چنانکه میدانید، کاتدرال، مطابق سنت مسیحی، کلیسایی است که ساخت آن باید صد سال به طول انجامد! یعنی کاری است بزرگ با نگاه و افقی دوردست. بانی کلیسا میداند که در مراسم افتتاحیه حضور نخواهد داشت.
از ذکر این دو نمونه، منظورم این نیست که بگویم بسیار خب فرو ریختن برج آبادان نیز امری طبیعی یا اتفاقی و چارهای نبوده است. در گزارشها خواندم که برج برای شش طبقه مجوز داشته، اما در عمل ده طبقه ساخته شده است. تمام ماجرا همینجاست. یعنی ماجرا دو بُعد بسیار مهم دارد؛ بنیاد غیرقانونی و محاسبه نشده ساخت برج ده طبقه و دوم، عدم نظارت فنی بر چنین برجهایی در طول سالهای سپری شده. ساختمان پلاسکو در تهران و برج متروپل در آبادان فرو ریختند. ببینیم، چه تعداد برجهایی در تهران و مراکز استانها ساخته شده که بیش از مجوز ساخته شده است و دوم: بررسی فنی - ایمنی برجها در چه موقعیتی بوده است. این نظارت اهمیتش، کمتر از درستی و صحت قانونی بودن ساخت برجها نیست.
به نظرم دستگاه قضایی، در این زمینه میتواند برای حفاظت از حقوق عمومی نقش فعالی داشته باشد. چنانکه ویران کردن ویلاهای اشرافی که در حاشیه ایمنی رودخانهها به نحو غیرمجاز ساخته شده بود، موجی از خوشبینی مردم و اقتدار حکومت را نشان داد. کسی که برای برجی شش طبقه، مجوز میگیرد و در عمل ده طبقه میسازد، باید دید در شهرداری چه کسی را دیده است، در کلانتری با چه کسی آشناست و چقدر رشوه داده است؟ کسانی که چنین مجوزی را دادهاند یا تخلف را نادیده گرفتهاند، چه کسانی هستند؟ اگر یک مورد، فقط همین برج متروپل را با شکیبایی و دقت پیگیری کنند و جزییات اطلاعات به اطلاع مردم برسد، میتوان انتظار داشت که از این پس شاهد، ساخت غیرقانونی برجهای مسکونی یا تجاری نباشیم و از سوی دیگر نظارت فنی- ایمنی بر برجها صورت بگیرد.