به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه رسالت ، از اهداف اصلی و شاید مهمترین هدف هر کشور و جامعهای رسیدن به بالاترین سطح رشد اقتصادی و توسعهیافتگی میباشد. راه رسیدن به این مهم استفاده درست و بهینه از تمامی منابع موجود یا همان ارتقای بهرهوری است. بهرهوری به معنای قدرت تولید بالا، بارور و مولد بودن است. آنچه مانع از رسیدن به بهرهوری بالا میشود، نداشتن برنامه مشخص برای رسیدن به آن است. بنابراین از ملزومات بهرهوری بالا شناسایی عوامل اثرگذار بر آن میباشد.
یکی از بخشهای نادیده گرفتهشده در اقتصاد کشور اقتصاد سلامت است. افزایش هزینههای بهداشتی و درمانی در تمام کشورهای دنیا، سالها ست دولتها و سازمانهای مرتبط را وادار به تجزیهوتحلیل این موضوع وبررسی این خدمات به لحاظ اقتصادی کرده است. تمامی این بررسیها و تجزیهوتحلیلها منجر بهوجود آمدن یک زمینه جدید به نام« اقتصاد سلامت »شد.قبل از هر چیز اجازه دهید این موضوع را بازکنیم که اصلا اقتصاد سلامت چیست؟ بهطورکلی علمی که به بررسی کلیه منابع مرتبط با بهداشت و درمان و ترکیب این منابع میپردازد، تا بالاترین بهرهدهی و کارایی حاصل شود اقتصاد سلامت است. این منابع میتوانند بهصورت کمی، قیمتی و ارزشی باشند که درنهایت ترکیب و یک خدمت معین را به جامعه معرفی میکنند. رویکرد کلان اقتصاد سلامت رابطه منابع موجود را با متغیرهای کلان اقتصادی همچون رشد اقتصادی موردبررسی قرار میدهد.
بنابراین و با توجه به آنچه گفته شد، هر طرح بهداشتی و هر تصمیم کوچک و بزرگی در حوزه سلامت اعم از تخصیص منابع مالی جهت پیشگیری از بیماریهای خاص تا لحاظ کردن اضافهکاری برای کارکنان یک مرکز درمانی دارای اثرات اقتصادی خرد و کلان خواهد بود.
اقتصاد سلامت یک بازار مبادله خدمات سلامت و دریافت آن از سوی مصرفکنندگان این خدمات است و زمانی این مبادله و بهاصطلاح بازار موفق خواهد بود که ارائهدهنده خدمات و همینطور دریافتکننده آن، هر دو طرف سود برده باشند. و بهجرئت تنها مبادلهای است که در آن پول مطرح نیست، چراکه در موازنه پول و سلامتی، قطعا انتخاب همگان سلامتی خواهد بود.
در طی سالهای اخیر اکثریت کشورهای جهان سعی کردند با بهکارگیری اقتصاد مدرن و برنامههای وسیع سلامت، در جهت تقاضای جامعه حرکت کنند. اما متأسفانه ایران علیرغم داشتن پتانسیلهای لازم در این مهم موفق عملنکرده است و این همان حلقه نادیده گرفتهشده در اقتصاد کشور است؛ بهکارگیری فنون اقتصادی در مدیریت بخش سلامت، که درنهایت نهتنها مانع از خروج ارز از کشور به دلایل پزشکی خواهد شد بلکه میتواند زمینه ارزآوری را نیز فراهم خواهد نمود. چراکه ایران سالهاست قطب پزشکی منطقه بوده است.
چرا باید به اقتصاد سلامت بها بدهیم؟
اولا و قبل از هر چیز، بهداشت و سلامتی برای هر فرد و جامعهای اهمیت والایی دارد. چراکه در دسترس بودن همیشگی خدمات سلامتی کیفیت زندگی فردی و حتی گروهی را ارتقاء میبخشد.
ثانیا، اقتصاد سلامت برخلاف نادیده گرفته شدن سهم بسیار زیادی در اقتصاد دارد. بهطوریکه هزینههای سلامت در سال 2007 حدود 6/4٪ تولید ناخالص ملی را به خود اختصاص داد. در کشوری چون انگلستان هزینههای سلامت حدود 17 درصد از مخارج دولت را تشکیل میدهد! و به همین دلیل است که کانون و مرکز اصل توجه، مدیریت مالی اقتصاد میباشد. و میتوان نتیجه گرفت عملکرد اقتصادی بخش سلامت وابستگی کامل به بهبود کل اقتصاد کشور دارد.
درصورتیکه ما بپذیریم، سلامتی به خودی یک کالای اقتصادی است. نهتنها پیچیدگی موضوع افزایش مییابد، بلکه تصمیمگیریهای مربوط به آنهم شکل جدیدی به خود خواهند گرفت. و با این فرض که مراقبتهای سلامت کالا باشد، مقدار و حتی ترکیب مراقبتهای سلامتی که تولید و در اختیار قرار میگیرد، توزیع آن و حتی پرداختهای مرتبط با آن به محل بحث تبدیل خواهد شد. آنچه مسلم است این موضوع از اهمیت شایان توجهی برخوردار بوده و حالآنکه آنچنانکه بایدوشاید به آن نپرداختهایم. بهطوریکه سابقه اینگونه مطالعات درزمینه اقتصاد سلامت کشور، به بیش از دو دهه نمیرسد و درواقع اولین بار در سال 1380 بود که رشتهای به نام اقتصاد سلامت در دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی دانشگاه علوم پزشکی ایران شروع به پذیرش دانشجو نمود.
مهدی اخالصنایع