به گزارش خبرداغ به نقل از انتخاب ، برخی از چهره های مطرح سیاسی که با حکومت پیشین افغانستان در ارتباط بودند، هشدار میدهند که در صورت عدم تشکیل حکومت فراگیر از سوی گروه طالبان این کشور تجزیه خواهد شد.
چگونگی تقسیم قدرت در افغانستان جدیترین مسأله کنشگران سیاسی طی حداقل پنجاه سال اخیر بوده است. گاهی این مسأله باعث بروز جنگهای ایدئولوژیک و بعضاً هم سبب خونینترین منازعات با توجیه مذهبی در این کشور نیز شده است.
در پی تسلط دوباره طالبان و متلاشی شدن نظام جمهوری و ارتش تعلیم یافته مورد حمایت آمریکا در افغانستان، همه مناسبات سیاسی فروپاشیده و عملاً قدرت در انحصار یک قوم و یک جریان سیاسی قرار گرفته است. عدم تقسیم عادلانه قدرت و ثروت نارضایتی های گستردهای را به میان آورده و عمق این نارضایتی به حدی حاد است که برخی از چهرههای مطرح سیاسی را وادار کرده است تا برای نخستینبار در تاریخ موجودیت افغانستان، موضوع تجزیه این کشور را مطرح کنند.
برای اولینبار دو هفته قبل، یونس قانونی یکی از رهبران شناخته شده جمعیت اسلامی، رئیس پیشین پارلمان و معاون پیشین ریاست جمهوری در مصاحبه با یکی از رسانههای بینالمللی هشدار داد که افغانستان دو راه بیشتر در پیش ندارد: یا با تشکیل حکومت همه شمول قدرت میان تمام اقوام و جریانهای سیاسی در افغانستان تقسیم شود ویا هم این کشور بسوی تجزیه به پیش خواهد رفت.
در همین حال، بلال کریمی معاون سخنگوی گروه طالبان در مصاحبه با «انتخاب» در روز شنبه ۲۵ دی موضوع تشکیل حکومت ائتلافی با سایر جریانهای سیاسی را به صورت تلویحی رد کرده و خاطرنشان ساخت که در صورت نیاز از تمام کادرهای افغانستان برای پیشبرد امورات حکومتی کار گرفته خواهد شد.
معاون سخنگوی گروه طالبان تصریح میکند: «در تشکیل حکومت و نظام باید گفت که از زمان روی کار آمدن امارت اسلامی، هشتاد و پنج فیصد کارمندان (پائین رتبه) حکومت پیشین، سر وظایف خود هستند و کسی منفک نشده است».
وی همچنان میافزاید که «حکومت اعلامی سرپرست است و روند استخدام کادرهای جدید ادامه دارد. اما، کسانی در حکومت شامل خواهند شد که سابقه خوب داشته باشند، به منافع ملی و ارزشهای اسلامی پای بند باشند.»
به تازگی عطا محمد نور والی پیشین ولایت بلخ در شمال افغانستان و رئیس اجرائی حزب جمعیت اسلامی نیز با انتشار اعلامیهای طالبان را به انحصار قدرت متهم کرده و صریحاً اعلام کرد که افغانستان تجزیه میشود: «هموطن های خوبی نبودیم، امیدواریم در آینده همسایگان خوبی باشیم».
در بیانیه منتشر شده از سوی رئیس اجرائی حزب جمعیت اسلامی تصریح شده است که مبارزات این حزب تا برقراری آزادی و عدالت ادامه خواهد یافت.
در همین حال، لطیف پدرام رهبر کنگره ملی افغانستان و یکی از منتقدان سرسخت گروه طالبان ضمن انتقاد از انحصار قدرت توسط طالبان از اعضای غیرپشتون این گروه میخواهد که علیه انحصارطلبی و تمامیتخواهی ایستاده و کنترل مناطق شان را در دست بگیرند: «طالبان غیرپشتون باید برضد ستمگری و انحصارطلبی نخوتآلود طالبان پشتون قیام کنند».
اما، معاون سخنگوی گروه طالبان در واکنش به این اظهارات در گفتگو با «انتخاب»، تصریح میکند که آنها کنترل اوضاع را دست دارند و جای نگرانی وجود ندارد: «مردم افغانستان ملت یکپارچه و متحد هستند. (کسانیکه) پروژهای باندها، پلانهای بیگانگان و طرحهای تفرقه افکنانه را تعقیب مینمایند، در جامعه ما جای ندارند. آنها در متن جامعه هم هیچ کدام تأثیرگذاری ندارند و در این زمینه جای نگرانی نیست».
موضوع تجزیه افغانستان درحالی مطرح میشود که تنشها میان گروه طالبان و همسایگان شمالی افغانستان (ازبکستان و تاجیکستان) بالا گرفته است. این اختلافات ریشه در منازعات اخیر در افغانستان دارد. تاجیکستان و ازبکستان نگران تأمین امنیت کشورهای شان هستند؛ حاکمیت انحصاری طالبان در افغانستان را به نمیپذیرند و به مخالفین سیاسی این گروه پناه داده است.
در پی سقوط کابل، برخی از اعضای ارتش پیشین افغانستان، سلاح و تجهیزات نظامی خود را به طالبان تسلیم نکردند و با خود به ازبکستان و تاجیکستان بردند. در حال حاضر، تعدادی از چرخبالها و سایر ادوات نظامی مربوط به افغانستان هنوز هم در این دو کشور در اختیار مخالفین سیاسی و نظامی گروه طالبان قرار دارند. این مسأله موجب تیرگی روابط کشورهای نامرده با افغانستان گردیده است.
در این پیوند، سرپرست وزارت دفاع گروه طالبان با شدیدترین الفاظ از کشورهای همسایه خواست تا تجهیزات نظامی مربوط به ارتش پیشین را به این گروه برگردانند. اما، تا کنون ازبکستان و تاجیکستان به این خواست طالبان پاسخ مثبت نداده اند.
گمانهزنیهایی وجود دارد که در پایان سرمای زمستان، جبهه مقامت با استفاده از همین تجهیزات و امکانات نظامی، نیروی جنگی را سروسامان دهند و علیه طالبان بجنگند.
آگاهان معتقدند، اکنون که مسأله تجزیه افغانستان ازسوی برخی از چهرههای سیاسی شناخته شده افغانستان بصورت آشکارا مطرح شده، وقوع جنگ داخلی در این کشور دور از انتظار نیست و اگر این وضعیت تداوم یابد، احتمال تجزیه افغانستان هم دور از انتظار نیست.
اخیراً، در پی بازداشت یکی از فرماندهان محلی ازبیک تبار طالبان، اعتراضات مسلحانهای در آستان فاریاب در شمال کشور نیز به وقوع پیوست که تلفات جانی و خسارات مالی برای اعضای این گروه هم به دنبال داشت. هرچند سخنگویان گروه طالبان تنشهای به میان آمده در فاریاب را مسأله جدی نمیدانند. اما، تمرکز قدرت در انحصار قوم و گروه خاصی در دراز مدت تنشهای جدی را بر سر تقسیم قدرت در بین طالبان نیز به میان خواهد آورد.
نگارنده معقد است که مسأله اساسی در جنگ و صلح افغانستان «تقسیم عادلانه قدرت و ثروت میان تمام اقوام و گروههای ذینفوذ است». مادامی که منابع و فرصتها به تمام شهروندان افغانستان بصورت مساویانه تقسیم نگردد. بروز جنگ و خطر وقوع یک درگیری ویرانگر همیشه وجود که در صورت وقوع کمترین پیامد آن تجزیه افغانستان خواهد بود.