هر چند بررسیها نشان میدهد بخشی از 55 درصد جامعه آماری مورد اشاره، نیازی به مقرری اندک بازنشستگی ندارند، اما بسیاری از آنها در سنی که توان فعالیت اقتصادی وجود ندارد و احتمالا هزینههای بیماری بر سایر هزینههایشان پیشی گرفته، با هیولای موحش فقر دست و پنجه نرم میکنند.
سالمندان روز به روز بیشتر میشوند
براساس آمار ارائه شده از سوی دبیرخانه شورای ملی سالمندان و مرکز آمار ایران، از جمعیت ۸۳ میلیون نفری کشور حدود ۱۰.۱۷ درصد سالمند هستند؛ معادل ۸ میلیون و ۳۳۰ هزار نفر. طبق پیشبینیهای صورت گرفته نیز جمعیت سالمندی در سالهای آینده با روند رو به رشدی همراه است؛ به طوری که براساس برآوردهای صورت گرفته تا سال ۲۰۵۰ به ازای هر سه نفر، یک نفر بالای ۶۰ سال خواهد داشت. رقمی که نشان میدهد ایران برای جلوگیری از بروز بحران در آینده سالمندی باید برنامهای جدی در پیش بگیرد.
وضعیت فعلی سالمندان
جمعیت سالمندی در کشور طی دهههای آینده در حالی رشد میکند که تحلیل صاحبنظران حوزه سالمندی نشان میدهد که سالمندان کنونی کشور نیز در وضعیت چندان مطلوبی قرار ندارند. نگاهی به وضعیت بیمه درمانی، وضعیت اقتصادی، مسکن و ... هم این ادعا را تایید میکند.
رئیس انجمن علمی سالمندشناسی ایران با استناد به نتایج مطالعهای که در سال ۹۵ توسط مرکز تحقیقات سالمندی دانشگاه علوم بهزیستی و سازمان بازنشستگی کشور تحت عنوان شاخص دیدهبان سالمندی در ایران انجام شده، وضعیت سالمندان را در حوزههای ظرفیت و توانمندسازی و امنیت درآمدی چندان مطلوب عنوان نمیکند.
احمد دلبری، میگوید: «در این مطالعه که وضعیت بهزیستن و حال خوب سالمندان ۹۷ کشور مورد بررسی قرار گرفته، ایران در رتبه ۶۴ قرار دارد».
او که در یک نشست مجازی که در آستانه روز جهانی سالمند برگزار شد، صحبت میکرد گفت که «بر اساس آمار چیزی حدود ۹۴ درصد سالمندان بیمه پایه داشتهاند و فقط ۳۱ درصد سالمندان بیمه تکمیلی دارند و ۸۸ درصد سالمندان روستایی بیمه تکمیلی ندارند».
رئیس انجمن علمی سالمندشناسی در ادامه با بیان اینکه در حوزه پوشش بیمهای سالمندان نیز مشکلات جدی وجود دارد، گفت: «در دنیا خدمات مراقبتی طولانی مدت سالمندان تحتپوشش بیمهای قرار دارد این درحالیست که خدمات مراقبتهای طولانی مدت در کشور ما وجود ندارد و باید به این موضوع به طور جدی ورود کنیم.
از سوی دیگر یکی دیگر از مشکلات سالمندان، مشکلات جسمانی این قشر است؛ اگرچه سالمندی مساوی با بیماری و ناتوانی نیست اما در این دوره میزان شیوع بیماریها نسبت به دورههای دیگر افزایش مییابد و از آنجایی که بخش زیادی از بیماریهای دوران سالمندی امکان پیشگیری دارد، اگر چکاپهای دورهای توسط دولت و سازمانهای بازنشستگی انجام شود میتوان از بروز بسیاری از بیماریهای سالمندان پیشگیری کرد».
پیران بیخانمان
اما مسکن یکی از معضلات اساسی است که در این گروه سنی فقر را تشدید کرده است. این در حالی است که مطابق آمار بیش از 11 درصد جامعه سالمندی کشور مستاجر هستند و این میزان در قیاس با سالیان گذشته بیشتر هم شده است.
در حالی که اعلام میشود تنگدستی در جامعه سالمندی دو برابر سایر گروههای سنی است که نداشتن مسکن هم بر آسیبهای دوره پیری میافزاید. در این میان پیشبینی میشود، با توجه به بحران مسکن در میان قشر میانسال کشور، سالمندان آینده با بحران شدید بیخانمانی مواجه خواهند بود و این موضوع بر فقر در جامعه سالمندی دهه آینده ایران دامن میزند.
زنان سالمند فقیرترند
جامعه ایران درحالی با شیب تندتری به سمت سالمندی در حرکت است که گفته میشود، جمعیت زنان سالمند چهار برابر مردان خواهد شد. آماری که اگر آن را در کنار اشتغال اندک زنان و کاهش نرخ ازدواج آنها بگذاریم، شاید تصویر خوبی از آینده زنان سالمند ارائه ندهد.
در حالی که نگاهی به وضعیت فعلی زنان سالمند نشان میدهد این قشر با مشکلات عدیدهای روبرو هستند اما با توجه به حرکت الگوی سالمندی کشور به سمت زنان تنها میتوان پیشبینی کرد که وضعیت از آنچه هست نیز بدتر شود.
در همین باره چندی پیش محسن شتی، رئیس اداره سلامت سالمندان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: «جمعیت سالمند کشور به سمت الگوی زنانه حرکت میکند و حتی برخی استانها اکنون دارای جمعیت سالخورده زنانه شدهاند که درصدی از آنها به علت فوت همسر و درصد کمتری از آنها نیز به خاطر طلاق تنها زندگی میکنند. این افراد به واسطه تنهایی، کمتر حمایت میشوند و درصدی از آنها منبع درآمدی ندارند؛ بنابراین لازم است که سیستم بهداشتی و رفاهی کشور به این زنان توجه داشته باشد».
به گفته او ۱۷ درصد جمعیت سالمند کشور تنها هستند که این رقم در مردان کمتر و در زنان بیشتر است.
در حالی تنگدستی در جامعه سالمندی دو برابر سایر گروههای سنی است که نداشتن مسکن هم بر آسیبهای دوره پیری میافزاید. در این میان پیشبینی میشود، سالمندان آینده با بحران شدید بیخانمانی مواجه باشند
اما چرا زنان سالمند، آسیبپذیرترین گروه سالمندان هستند و به نسبت مردان سالمند، نیاز به توجه بیشتری دارند؟ شاید پاسخ این پرسش را بتوان در وضعیت دوران جوانی و میانسالی آنها جستجو کرد. بر اساس آنچه آمار میگوید؛ زنان سالمندان همسردار نسبت به زنان سالمند تنها از پوشش بیمهای پایه و تکمیلی بهتری برخوردار هستند.
این بدان معناست که با توجه به درصد کم اشتغال؛ زنان از نظر اقتصادی وابستگی زیادی به همسران و خانواده خود دارند و این موضوع آنها را در دوران سالمندی آسیبپذیرتر میکند.
یافتههای یک پژوهش دانشگاهی نشان میدهد؛ سالمندی در حال زنانه شدن و تعداد زنان سالمند خودسرپرست در حال افزایش است. وضعیتی که با توجه به آمار بالای بیکاری زنان و وابستگی اقتصادی آنها به همسرانشان؛ به سیاستگذاران هشدار میدهد سیاستهای رفاهی و اقتصادی متفاوتی با آنچه امروز شاهد آن هستیم را در پیش بگیرند
مهرو مناجاتی، جامعهشناس میگوید: «رنج و آسیبهای جسمانی در دوران سالمندی برای زنان همراه با آسیبهای روحی متأثر از طردشدگی اجتماعی دوچندان میشود.
به طوری که زنان سالمند نهتنها در اجتماع بلکه حتی در خانوادههای خود به حاشیه رانده شوند. آسیبهای روحی و عاطفی زنان سالمند در عرصه خصوصی در نتیجه وابستگیهای اقتصادی و حمایتی آنها به فرزندانشان دوچندان میشود».
به گفته او عدم درآمد ثابت مثل حقوق بازنشستگی، نداشتن سرپناه سبب میشود که احترام سالمندان چه مرد و چه زن در خانواده کمتر شده و آنها در خانوادههای و در نزد فرزندان خود هم در معرض آسیب باشند.
براساس آمار ارائه شده از سوی دبیرخانه شورای ملی سالمندان و مرکز آمار ایران، از جمعیت ۸۳ میلیون نفری کشور حدود ۱۰.۱۷ درصد سالمند هستند؛ معادل ۸ میلیون و ۳۳۰ هزار نفر
سوء رفتار با سالمندان
سوءرفتار با سالمند و سالمندآزاری پدیدهای است که به روایت آمار دو درصد از خشونتهای خانگی جامعه ایرانی را به خود اختصاص داده است.
گفته میشود سالمندآزاری بعد از کودکآزاری و همسرآزاری رتبه سوم خشونتهای خانگی را به خود اختصاص میدهد و در این میان فقر عامل مهمی در تشدید خشونت علیه افراد سالمند است.
رضا جعفری، مدیر اورژانس اجتماعی کشور به ایسنا گفته است: «همانطور که میدانید پیشبینیها نشان میدهد تا ۳۰ سال آینده، تعداد سالمندان افزایش مییابد این درحالی است که به دلیل تغییر سبک زندگی ممکن است طی آن سالها تعداد سالمندان در معرض آزار نیز افزایش یابد.
طبق آخرین سرشماری انجام شده در سال ۹۵ حدود ۴۰ درصد افراد جامعه آپارتماننشین شدهاند. زندگی در آپارتمانهای کوچک امکان نگهداری از سالمندان بیمار و نیازمند حمایت ویژه را سخت و دشوار میکند. از سوی دیگر با کاهش رشد جمعیت، کوچک شدن بعد خانوار و تغییر در ساختار خانواده از گسترده به هستهای، تعداد فرزندانی که باید از والدین سالخورده خود حمایت کنند کاهش مییابد.
در چنین شرایطی و به دنبال این تغییرات در سطح کمی و کیفی جمعیت باید پیشبینیهای لازم جهت حمایتهای روانی - اجتماعی از سالمندان و پیشگیری از افزایش سالمند آزاریها صورت بگیرد».
رشد روزافزون جمعیت سالمندی در ایران و البته دورنمای فعالیتهای نه چندان موثر در کشور در حالی است که در کشورهای پیشرفته دنیا که منابع بیشتری از ما دارند دو برابر شدن جمعیت سالمندی در طول ۱۰۰ سال اتفاق افتاده است.
این امر نشان میدهد که ما فرصت چندانی نداریم و باید درخصوص مراقبتهای سالمندی و نگاه به معیشت آنها در آینده قدمهای جدی برداریم.