به گزارش خبرداغ ، هفته گذشته دولت ایالات متحده اعلام کرد که چین، روسیه و ایران در حال دخالت در انتخابات ریاست جمهوری 2020 آمریکا هستند.
کاخ سفید با استناد به برخی ایمیلهایی که مدعی است هکرهای ایرانی با هدف اثرگذاری بر انتخابات آنها را برای شهروندان آمریکایی ارسال کردهاند، جمهوری اسلامی ایران را متهم به دخالت در انتخابات آمریکا کرد و در پی آن برخی موسسات رسانهای ایرانی را در فهرست تحریمهای خود قرار داد، موضوعی که با تکذیب مقامات ایرانی و احضار سفیر سوئیس به وزارت خارجه کشورمان مواجه شد.
پای این موضوع به مناظره آخر دو رقیب انتخاباتی نیز باز شد و ترامپ گفت: این سه کشور میخواهند مانع انتخاب من شوند. بایدن هم گفت: اگر موضوع دخالت صحت داشته باشد، پس از پیروزی برخورد محکمی با این سه کشور خواهم داشت.
الف) بر فرض صحت این ادعا؛ آمریکا در حالی از دخالت در امور داخلیاش ناراحت و عصبانی است که سالها است در شئون داخلی کشورها و ملتهای گوشه و کنار دنیا دخالت میکند و نام آن را برقراری دموکراسی و امنیت میگذارد. بر این مبنا و با توجه به اینکه در آمریکا نه چیزی به نام امنیت وجود دارد و نه از دموکراسی حقیقی خبری هست، باید این حق را به دیگران هم بدهد که بخواهند این دو هدیه را برای شهروندان مهجور آمریکایی به ارمغان بیاورند!
ب) ترامپ از همان ابتدای ورود به کاخ سفید در ژانویه 2016 متهم به رابطه پشتپرده با روسیه بود و در حالی به خیال خود روند تحقیقات بازرس «رابرت مولر» در این خصوص را مختومه کرد که دموکراتها در شب انتخابات این پرونده را دوباره به جریان انداخته و علیه او به کار گرفتند. همین امر سبب شد تا کارزار انتخاباتی جمهوریخواهان با طرح ادعای جدید، ترامپ را قربانی دخالت خارجی عنوان کرده و به این طریق او را از تله تبلیغاتی دموکراتها برهانند.
ابعاد پرونده دخالت روسیه در انتخابات 2016 آمریکا که پیروزی ترامپ را به دنبال داشت، آنچنان فراگیر شد که حتی برخی رسانههای غربی از یک سو به روابط «ملانیا ترامپ» با سرویس اطلاعاتی روسیه پرداخته و از سوی دیگر رفتارهای ترامپ در عرصه بینالمللی را به نفع مسکو و در پازل بازسازی قدرت کرملین در جهان ارزیابی کردند.
ج) ادعای دخالت چین، روسیه و ایران در فرآیند انتخابات 2020 آمریکا در حالی از سوی دولت ترامپ مطرح شده که بر اساس مستندات فراوان، همواره مهمترین بازیگران موثر خارجی در تصمیمسازیها و فرآیندهای سیاسی آمریکا دو لابی ثروتمند عربی (با محوریت سعودی و امارات) و صهیونیستی (با محوریت آیپک و جیاستریت) بودهاند که یا مستقیما یا در پوشش «سوپر پکها» منویات خود را به کرسی نشاندهاند.
بخش مهمی از این اثرگذاری در دوره اخیر مشخصا از کانال «جرد کوشنر» داماد و مشاور ترامپ انجام شد و بسیاری از انتصابات و تصمیمهای راهبردی کاخ سفید با نظر و نفوذ مستقیم او صورت گرفت. موضوع کمک 4.5 میلیون دلاری لابی آیپک به «تام کاتن» سناتور جوان ایالت آرکانزاس و عضویت او در کمیته ملی اطلاعات سنا با فشار کوشنر، که بعدها از سوی برخی رسانهها متهم به جاسوسی از این کمیته برای موساد توسط همسرش «آنا پکهام» شد یکی از همین موارد است که البته در نطفه خفه شد.
نمونه بارز دیگر دخالت لابیهای اسرائیلی، سفر ناگهانی روز پنجشنبه «بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به واشینگتن به بهانه دیدار با «مارک اسپر» وزیر دفاع آمریکا است که بر اساس برخی اخبار غیر رسمی برای بررسی آخرین تحولات انتخاباتی انجام شده است. جنجال رسانهای دخالت ایران در انتخابات نوامبر و تحریم چند موسسه رسانهای ایرانی همزمان با این سفر را میتوان خطی انحرافی برای پنهان کردن آن ارزیابی کرد.
بر اساس آنچه گفته شد؛ دو نامزد انتخابات آمریکا باید به این پرسش پاسخ دهند که اگر اصل دخالت یک دولت یا جریان خارجی در امور داخلی کشور دیگر بد است، اولا چرا آنان از این عادت بد دست نمیکشند و ثانیا چرا بین انواع دخالت تفاوت قائل شده و سعی میکنند افکار عمومی خود را فریب دهند؟