اما سوال اینجاست که چاره چیست؟ آیا چاره کار، جلوگیری از افزایش نرخ تورم و کنترل بازار با اعمال مکانیسمهای کارا و قانونی است یا راهکار، طرح نمایندگان مجلس یازدهم یعنی احیای کوپن یا کالابرگ الکترونیکی است. آیا طرح احیای کوپن که نه جامعه هدف مشخصی دارد، نه شبکه توزیع کارا، دموکراتیک و مبرا از فساد و سوءاستفاده وجود دارد و نه نظارتی بر گروههایی که با ارز ارزانقیمت متولی تامین کالاهای اساسی هستند، اعمال میشود و درنهایت، هیچ ضابطهای برای کنترل تورم و مهار بازار وجود ندارد، میتواند واقعا اقلام اساسی زندگی را به دست قاطبه مردم یعنی گروههای مزدبگیر شاغل و بازنشسته برساند؟
بیشتر بخوانید:
کلید خوردن احیای کوپن در مجلس یازدهم
در روزهای آخر تیرماه، نمایندگان مجلس یازدهم، به یک فوریت طرح تامین کالاهای اساسی رای دادند؛ طرحی که براساس آن و در صورت تصویب نهایی قرار است به دهکهای پایین جامعه و افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی کارت خرید کالا تعلق گیرد.
در جریان تصویب این طرح، «محمدباقر قالیباف» رئیس مجلس تاکید کرد که معنای بررسی این طرح کمبود کالا در جامعه نیست بلکه مشکل، عدالت و دسترسی جامعه به کالاهای اساسی با وجود تخصیص ارز ترجیحی به آن است.
مشکلات و معایب ارز ترجیحی
بحث اختصاص ارز ترجیحی، بحثی دنبالهدار و مسبوق به سابقه است. این بحث از ابتدای سال ۹۷ و موج گرانی ارز داغ شده است. پیش از این مجلس دهم در جریان بررسی لایحه بودجه سال ۹۸ در اسفند ماه سال ۹۷ در جریان تخصیص ۱۴ میلیارد دلار ارز دولتی برای واردات کالاهای اساسی، دولت را مکلف کرده بودند تا از کالابرگ و کارت الکترونیکی برای تأمین کالاهای اساسی مورد نیاز مردم با نرخ ارز ترجیحی یا پرداخت نقدی استفاده کند اما خبری از اجرای این بند از قانون بودجه ۹۸ نشد. نه تنها مردم قادر به خرید کالاهای اساسی با قیمت ارزان نشدند چرا که هیچ قلم کالای اساسی با قیمت ارز ترجیحی در مراکز توزیع در معرض عرضه قرار نگرفت، بلکه مشخص نشد این ۱۴ میلیارد دلار که بهطور قطع بخشی از آن به نزدیکان به بلوکهای قدرت با دستور کار صوری واردات کالاهای اساسی تعلق گرفت، کجا و در چه راهی حیف و میل شد.
قصه احیای کوپن گرچه ممکن است نوستالژیک بنماید و یادآور دوران برابریها باشد؛ اما در واقعیت میتواند توزیع رانت در میان خواص باشد که در صورت اجرای نادرست خطخوردگی عامه مردم از یارانه و قیمتهای ارزان را در پی خواهد داشت
همان زمان «وحید شقاقی شهری» کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه، سیاست قیمت چندگانه ارز و تخصیص ارز دولتی برای واردات کالاهای اساسی را یک راه جدید برای توزیع رانت دانست و گفت: این اقدام موجب میشود که رانتخواری خواص افزایش یابد.
حالا سوال پیش میآید که آیا در این بحران معیشت و گرفتاریهای اقتصادی، باز هم قصد دارند به توزیع رانت به گروههایی که از گرانی و تحریم، به اندازه کافی فربه شدهاند، بپردازد؟ اگر به فرض هم کالاهای یارانهای ارزان تهیه شد و در شبکههای توزیع در دسترس بخشی از کارگران و افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی قرار گرفت، باقی شبکه توزیع، آزادسازی نخواهد شد یعنی اگر شما جزو این گروههای محدود خاص نباشید (مسبوق به سابقه است که در یارانهپردازی، دولت به دلیل نبود اعتبارات کافی خیلیها را راحت خط میزند. در یارانه نقدی و یارانه بنزین، دقیقاً افراد به دلیل تملک یک واحد مسکونی یا حتی یک خورویی که اسباب کارشان بود از لیست یارانه حذف شدند) باید کالاهای اساسی را با قیمت آزاد که با ارز آزاد فراهم شده بخرید. در این حالت، طبقه متوسط بسیار بیشتر از قبل به زیر خط فقر سقوط خواهد کرد و به این ترتیب، پروسه نرم و خزنده «متوسطزدایی از اقتصاد» که سالهاست آغاز شده، شتاب خواهد گرفت.
احیای کوپن همراه با آزادسازی قیمتها
«فرامرز توفیقی»، رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراها که محاسبات سبد معاش و هزینههای زندگی کارگران را ماهانه انجام میدهد، در مورد طرح احیای کوپن میگوید: مساله اینجاست که چیزی به نام تنظیم بازار وجود ندارد. یک ماه بعد از اینکه ستاد تنظیم بازار اعلام کرده بود قیمت مرغ بالاتر از کیلویی ۱۵هزار تومان جرم است، دولت خودش مرغ را در میادین ترهبار با قیمت ۱۷هزار و ۸۰۰ تومان عرضه میکند با این ادعا که قصد شکستن بازار را داریم! آزادسازی قیمتها در ماههای اخیر به شدت در دستور کار قرار گرفته است.
صادرات تخممرغ آزاد شده است، حتی زمزمههایی از آزادسازی نرخ نهادههای دامی به گوش میرسد. همزمان با اجرای این سیاستهای کلان که همگی مبتنی بر آزادسازی نرخ و آزادسازی صادرات است، از طرح احیای کوپن سخن میگویند و اینکه میخواهیم به اقشار آسیبپذیر کوپن بدهیم! اینها کنار هم میتواند یک فاجعه را رقم بزند؛ یعنی کاملاً جامعه را کاستبندی میکنند به دو بخش اشراف و فقرا و طبقه متوسط کامل از میان برداشته میشود.
به گفته وی، با آزادسازی قیمتها همراه با اعطای کوپن به گروههای خاص و محدود، طبقه متوسطی که با درآمد خود همیشه میتوانستهاند یک زندگی بخور و نمیر را برای خود فراهم کنند، از بین خواهد رفت.
با آزادسازی قیمتها همراه با اعطای کوپن به گروههای خاص و محدود، طبقه متوسطی که با درآمد خود همیشه میتوانستهاند یک زندگی بخور و نمیر را برای خود فراهم کنند، از بین خواهد رفت
توفیقی ادامه میدهد: اول بیایند در یارانههای قبلی ازجمله یارانه نقدی یا یارانه بنزین، راستیآزمایی کنند که این یارانهها به چه گروههایی از مردم تعلق گرفته و چه میزان بیعدالتی در حذف افراد رخ داده است. بانکهای اطلاعاتی آقایان در کنار اطلاعات ناقصی که در خود جای داده در بسیاری از موارد نتیجهای جز رانت و جناحبندیهای اجتماعی نداشته است. کوپن هم میتواند همین رانت را ایجاد کند.
وی ادامه میدهد: چه لزومی دارد کوپن بدهیم، بازار را مدیریت کنیم و جلوی این تورم گسترده را بگیریم. چرا وقتی دبیر ستاد تنظیم بازار میگوید مرغ نهایت کیلویی ۱۵هزار تومان، یک ماه نشده، خود دولت مرغ را با قیمت ۱۷هزار و ۸۰۰ تومان به بازار میدهد؟ تخممرغی که دیگر گیر خانوادههای کارگری نمیآید، چرا دولت باید مجوز صادرات آن را صادر کند؟ چرا قیمت مسکن کنترل نمیشود؟ در چهار ماه نخست سال ۹۹ قیمت مسکن دو برابر کل سال ۹۸، افزایش داشته است.
بیایند دلایل زیرساختی این افزایشهای غیرمعقول را از بین ببرند، نه اینکه به یک گروه محدودی کوپن بدهند و باقی مجبور باشند همه اقلام را با قیمت آزاد خریداری کنند! آیا نمایندگان همین مجلس نمیدانند که پنیر لیقوان شده آرزوی سفره کارگر. مگر کارگر میتواند پنیر لیقوان کیلویی ۹۵هزار تومان بخرد؟ یک کارگر چندی پیش به من مراجعه کرد گفت من پنج سر عائله دارم، مدتیست فقط نان سنگک برای خانه میخرم. شما عمق فاجعه را ببینید!
این فعال کارگری با تاکید بر اینکه پشت این کوپن و احیای کوپن خیلی چیزها خوابیده است، ادامه میدهد: این کوپن ایرادات بسیار دارد؛ جامعه هدفش مشخص نیست، شبکه توزیع مناسب و کارآمد نداریم و هزاران مشکل و عیب دیگر. واقعاً بیایند روراست بگویند چه میخواهند بکنند با سفرههای مردم؟
تخریب خاطره توزیع مناسب اقلام در زمان جنگ
شاید برخی با این تصور که بد نیست مثل زمان جنگ اقلام اساسی خانوارها با «کوپن» تهیه شود، از احیای کوپن پیشنهادی مجلس حمایت کنند اما باید در نظر گرفت که اکنون زمان جنگ نیست و این دولت هم به هیچوجه دولت زمان جنگ نیست. آن زمان جامعه کاستبندی نشده بود و همه، برابر یارانه و کوپن میگرفتند اما حالا قرار است به یک عده محدودی کوپن بدهند و باقی جامعه که اکثراً مزدبگیر و متعلق به طبقه متوسط هستند، سقوط کنند و از روی جبر، همه اجناس را با قیمت آزاد و بسیار گران خریداری کنند.
دولتهایی که نگاه نئولیبرالی و تعدیلی دارند، هیچ اقدام رفاهی را بدون پسزمینه و چاشنی آزادسازی و درآمدزایی صورت نمیدهند. لاجرم قصه احیای کوپن هم گرچه ممکن است نوستالژیک بنماید و یادآور دوران برابریها باشد اما در واقعیت میتواند توزیع رانت در میان خواص باشد که در صورت اجرای نادرست خطخوردگی عامه مردم از یارانه و قیمتهای ارزان را در پی خواهد داشت.