به گزارش خبرداغ به نقل از ایلنا، ناصر کنعانی چافی در یادداشتی ایران را الگوی استقلال و پیشرفت معرفی که به شرح زیر است:
۵ مرداد ۱۳۵۹ هجری شمسی سالروز مرگ محمدرضا پهلوی، شاه فراری ایران در شهر قاهره پایتخت مصر است. او دومین شاه از خاندان پهلوی و آخرین شاه ایران بود. وی سلطنت خود را پس از عزل پدرش، وامدار انگلیس است که در کنار آمریکا، سابقه ای طولانی از مداخلات شرارت بار در مسائل داخلی ایران دارد. در پی اشغال ایران توسط قوای متفقین در جنگ جهانی دوم، محمدرضا پهلوی اولین بار با نقش تعیین کننده انگلیس در ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ هجری شمسی (۱۶ سپتامبر ۱۹۴۱ ) به تخت سلطنت نشست. وی دومین بار نیز پس از فرار از کشور، با کودتای آمریکائی- انگلیسی ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ هجری شمسی (۱۹ آگوست ۱۹۵۳) علیه دولت ملی دکتر محمد مصدق، به قدرت بازگشت. او سرانجام در ۲۶ دیماه ۱۳۵۷ هجری شمسی (۱۶ ژانویه ۱۹۷۹) در پی انقلاب مردم ایران به رهبری امام خمینی رحمه الله علیه، از ایران فرار کرد.
مقصود از این نوشتار، پرداختن به تاریخچه ظهور و سقوط محمدرضا پهلوی نیست، اما پرداختن برخی نویسندگان عرب و غیرعرب به ۴۰ سالگی مرگ او و انحراف برخی نویسندگان از مسیر انصاف و صداقت، انگیزه ای شد تا نکاتی را به این دسته از نویسندگان و مخاطبان یادآور شوم. متأسفانه دیده شده و میشود که برخی نویسندگان در مقالات خود با خروج از اصل انصاف و یا در نتیجه تأثیر پذیری از تبلیغات کمپانیهای خبری و تبلیغی ضدایرانی، با برجسته سازی برخی نارسائیها و مشکلات، چنان راجع به ایران سیاه نمائی کرده و حقایق را وارونه جلوه می دهند که گوئی ایران کشوری عقب مانده و در حال سیر قهقرائی است. جالب اینجاست که همزمان برخی دیگر از نویسندگان و صاحب نظران و صاحب منصبان نیز، بطور مستمر مدعی مداخلات ایران در کشورهای منطقه میشوند و بسیاری از اتفاقات و یا روندها در هر گوشه از کشورهای منطقه و یا دورتر از منطقه را، مستقیم و غیرمستقیم به ایران نسبت می دهند.
واقعیت آن است که ایران نه کشوری رو به ضعف و انحطاط است، و نه کشوری مداخله گر، توسعه طلب و یا استعمارگر. ایران در طول تاریخ نه مستعمره بوده است و نه استعمارگر. وقوع انقلاب اسلامی ایران در ۴ دهه قبل، انقلابی مردمی در جهت حفظ استقلال ملی و مخالفت با مداخله و سلطه قدرتهای خارجی از جمله آمریکا بوده است.
جمهوری اسلامی ایران در سیاست داخلی و خارجی، کشوری مستقل، ضد سلطه آمریکا و صهیونیسم جهانی بر سرنوشت ملی خود و مخالف حضور و مداخلات سلطه جویانه و قیم مآبانه قدرتها و بازیگران فرامنطقه ای در ترتیبات سیاسی و امنیتی منطقه ای است.
ایران به لحاظ اقتصادی نیز، کشوری در حال توسعه است که به رغم ۴۰ سال تحریم ظالمانه آمریکا و اروپا، توانسته است در بسیاری از زمینههای علمی، صنعتی، نظامی، پزشکی، کشاورزی، آی تی، هسته ای، نانوتکنولوژی و سایر تکنولوژیهای نوین، خود را در شمار کشورهای پیشتاز دنیا قرار دهد و در رده کشورهای پیشتاز دنیا در تولید علم و فناوری قرار گیرد. اینها ادعای این نویسنده (من) نیست، علاقمندان میتوانند به آمارهای معتبر مراکز و سازمانهای تخصصی بین المللی مراجعه کنند.
آری ایران کشوری است که در زمان وقوع انقلاب اسلامی و در اثنای جنگ تحمیلی ۸ ساله رژیم صدام علیه ایران، نیازمند واردات بدیهی ترین اقلام نظامی و دفاعی نظیر سلاح های سبک انفرادی و حتی سیم خاردار برای استفاده در خطوط مرزی و استحکامات نظامی و دفاعی خود بوده است، اما اکنون موشک های بومی نقطه زن بالستیک آن، پایگاه دشمن متجاوز و قانون شکن را صدها کیلومتر دورتر از مرزهای ملی مورد هدف قرار می دهد، و یا سامانه دفاع موشکی بومی آن، پهبادهای فوق مدرن دشمن متجاوز را ساقط میکند و یا پهباد فوق مدرن دشمن را در نبردی تکنولوژیک مهار کرده و سالم به زمین می نشاند و با مهندسی معکوس، آنها را بازتولید می نماید.
ایران کنونی، کشوری است که در تولید بسیاری از محصولات استراتژیک کشاورزی خود به خودکفائی و یا مرز خودکفائی رسیده و اقتصاد نفتی و صادرات مبتنی بر نفت خام را تبدیل به صادرات غیرنفتی نموده و در آستانه تحقق بودجه غیرنفتی و یا حذف نفت از بودجه ملی سالیانه خویش است.
کشوری که در زمان رژیم گذشته و در سال های آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، وارد کننده دارو و پزشک برای بیماران خود بود، اکنون صادر کننده بسیاری از اقلام داروئی و تجهیزات پزشکی به بازارهای جهانی بوده و با دارا بودن جمع زیادی از پزشکان فوق تخصص و مراکز درمانی مدرن، پذیرای بسیاری از بیماران از کشورهای همسایه مرزی و منطقه ای است.
نگارنده به هیچ وجه وجود مشکلات و نابسامانیها و فشارهای اقتصادی و معیشتی بر مردم ایران را انکار نمیکند، مشکلاتی که بسیاری از آنها (و البته نه همه آنها) نتیجه تحریم ها و فشارهای ظالمانه است، تحریم هائی که به اعتراف مقامات آمریکائی، در طول تاریخ بر هیچ کشوری تحمیل نشده است! اما همانها اعتراف میکنند که این تحریم ها ناکارآمدی خود را نشان داده و اکنون به شیوههای مختلف به دنبال مذاکره با ایران هستند.
همانهائی که بدنبال انزوای منطقه ای و بین المللی ایران بوده اند، اینک دریافته اند که ایران بازیگری مقتدر، مستقل، مقاوم و خلاق است. ایران کشوری است که استقلال خود را با اقتدار حفظ کرده و به توان بازدارندگی در مقابل سخت ترین تحریم ها و تهدیدها رسیده و از موضع برابر و اقتدار با دشمنان خود صحبت میکند.
اما جمهوری اسلامی ایران به رغم اقتدار، متجاوز به همسایگان و حقوق دیگران نیست. قدرت دفاعی آن صرفا برای مقابله با متجاوزان است و در خدمت ثبات و امنیت منطقه ای است. ایران فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم ظالمانه تجاری و بانکی و پولی را نیز پشت سر خواهد گذاشت و پیروزیهای بزرگتری را به ثبت خواهد رساند. ایران بدنبال "منطقه قوی" است، زیرا منطقه قوی، مانع از مداخلات بازیگران فرامنطقه ای و اقدامات بی ثبات ساز آنان میشود. دست دوستی ایران متواضعانه اما عزتمندانه به سوی همسایگان مرزی و منطقه ای همواره دراز است.