او ميگفت هيچ اعتقادي به عبارت «تركيب اصلي» ندارد و اضافه ميكرد: «اگر قرار است هميشه فقط با 11بازيكن به ميدان برويم، پس چرا اول هر فصل 23بازيكن ميگيريم؟» به هر حال اين جزو اصول منصوريان بود و تا روز آخر هم از آن كوتاه نيامد. بعد از عزل منصوريان و جانشيني وينفرد شفر با او، انتظار ميرفت اين روند هم در استقلال متوقف شود و آبيها به تدريج به يك تركيب اصلي برسند، اما با گذشت هشت بازي ليگي و حذفي هنوز چنين اتفاقي رخ نداده است. ظاهرا شفر هم علاقهاي به استفاده از يك تركيب آشنا ندارد و سعي ميكند با تغيير دادن ارنجش، مربيان رقيب را گمراه كند.
در مسابقاتي كه شفر سرمربي استقلال بوده، هرگز از يك تركيب ثابت براي دو بازي پياپي استفاده نكرده است. البته در اين مسير اتفاقاتي مثل مصدوميت وريا عفوري هم تاثيرگذار بوده، اما به طور كلي شفر از دست زدن به تركيب تيمش لذت ميبرد. به طور مثال او در بازيهاي متوالي از خسرو حيدري و جابر انصاري در تركيب تيمش استفاده كرد، اما ناگهان اين دو بازيكن را براي بازي با سپاهان كنار گذاشت. او در سمت چپ خط دفاعي هم دايما بين ميلاد زكيپور و اميد نورافكن در رفتوآمد بوده و البته براي مهاجم نوك هم گاهي به شهباززاده و گاهي هم به علي قرباني اعتماد كرده است. فرشيد باقري هم ديگر بازيكني بود كه در سه بازي اول شفر برابر فولاد، پرسپوليس و نفت تهران فيكس بازي كرد، اما پس از آن به نيمكت دوخته شد. البته در مورد شفر ميتوان همچنان اين حجم از تغييرات را به تازهوارد بودن او در فوتبال ايران و تلاشش براي آزمودن بازيكنان مختلف مرتبط دانست.
بانک ورزش