در یک فقره و در دهه 60 تصاویر عروسی فرد در روزگار جوانی را در صحن مجلس پخش کردند و به دستور رییس وقت مجلس جمع آوری شد.
با معرفی وزیران پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی، رسانه ها و نمایندگان و رقبا بر روی پیشینه و کارنامه این 17 یا 18 نفر زوم می کنند و درباره آنها نظر می دهند.
تا اینجا البته امری طبیعی است و فردی که قرار است در جایگاه وزیر مسؤولیت مهمی را بر عهده گیرد، افراد متعددی را در سراسر کشور نصب کند، سیاست هایی را به اجرا گذارد و بودجه های مصوب را به مصرف برساندطبعا باید آمادگی پاسخ گویی و توضیح و رفع ابهام داشته باشد.
اما این یک بحث است و کند و کاو در زندگی شخصی افراد و جُست و جوی نقطه ضعف هایی که ممکن است در زندگی هر فردی یا بستگان و منسوبان او وجود داشته باشد و چه بسا در نگاه برخی نقطه ضعف به حساب آید ولی از دیدی دیگر چنین نباشد بحثی است دیگر.
از این روست که برخی عطای وزارت را به لقای آن می بخشند و انصراف می دهند. چرا که می بینند وزارت آنان مثلا به بهای انتشار تصاویر عروسی خودشان و دخترشان و عکس یادگاری با یک دوست در خارج از کشور و نقل فلان اظهار نظر در مقام یک شهروند زنده و فعال محقق می شود و ترجیح می دهند این اتفاق نیفتد و زندگی گذشته خود را ادامه دهند.
اگر کسی ریگی به کفش خود داشته طبعا باید نگران ذره بین هایی باشد که درباره عملکرد گذشته او اما و اگر هایی دارند اما کند و کاو بیش از حد در همه زوایای زندگی و خاصه تفتیش عقاید و حساسیت های بیش از اندازه بر روی بستگان سببی و نسبی امری اخلاقی نیست.
زیرا تحقیق و بررسی صلاحیت یک فرد برای تصدی یک وزارتخانه مجوزی برای این نیست که کلّ زندگی او را شخم بزنیم و یافته ها یا بافته های خودمان را بریزیم روی دایره.
در همین 48 ساعت این اتفاق درباره دو سه نفر از وزیران پیشنهادی رخ داده و جالب این که در یک فقره هر چند عنوان وزارت بالاتر است اما فرد سال ها در منصبی مرتبط و چه بسا با تأثیر گذاری بیشتر مسؤولیت داشته و این حساسیت ها ابراز نمی شد و حال که می خواهد عضو دولت روحانی شود ناگهان شاخک ها حساس شده و راست و دروغ را به هم می آمیزند و چه بسا قصد انتقام با عقده گشایی در میان باشد.
این گونه رفتارها البته مسبوق به سابقه است و در اوایل جمهوری اسلامی هم گاه اتفاق می افتاد و البته شخصیت هایی چون شهیدان بهشتی و رجایی و باهنر در نکوهش آن موضع می گرفتند.
در یک فقره تصاویر عروسی فرد در روزگار جوانی را در صحن مجلس پخش کردند و به دستور آقای هاشمی رفسنجانی جمع آوری شد.
در یک مورد هم شهید باهنر ظاهرا فردی را معرفی کرده بود و یکی از نمایندگان در مخالفت گفت: اگر خانواده شان مذهبی است چرا در خانه او را «فرزاد» صدا می کردند؟!
دکتر باهنر هم با ناراحتی پاسخ داد: اسم «هاشم» را پدرشان گذاشته و مادرشان هم دوست داشته «فرزاد» صدا کند. حالا پسرشان باید در این باره توضیح دهد؟ این چه رفتار و چه اخلاقی است؟
مخالفت با شیوه مدیریت یا گرایش سیاسی یا برخی تصمیمات و نزدیکان یک بحث است و شخم زدن در تعلقات فکری و علایق فرهنگی و آلبوم خانوادگی بحثی است دیگر و بد است واساسا اگر صحت نداشته باشد که زشت تر و در این حالت چون دروغی نسبت داده شده سخن راستی هم اگر در مخالفت بگویند کارگر نمی افتد...
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنیدخبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان استخبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است.نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.