معتاد جنسی، یک اعتیاد نوظهور!

به گزارش خبرداغ به نقل از شفا انلاین ،البته صرف‌نظر از این‌که این بزرگواران کجا تحصیل کرده‌اند و تا حالا کجا مشغول به دانش و تجربه‌اندوزی بوده‌اند، یک مشکل جدی در حال بروز است و آن هم کشف جمعیت کثیری از مردان است که از سوی این عزیزان برچسب «معتاد جنسی» خورده‌اند و می‌خورند. خانم‌های متعددی را می‌بینم که جدا شده‌اند و وقتی علت طلاقشان را می‌پرسم جواب می‌دهند: «شوهرم معتاد جنسی بود»! وقتی بیشتر سوال می‌کنم، می‌گویند شوهرشان فیلم‌های پورنو تماشا می‌کرده یا در فضای مجازی دنبال تصویر و مطالب پورن بوده یا با خانم دیگری در ارتباط بوده است یا .... جدا از اینکه هیچ‌یک از این رفتارها مورد تایید نیستند ولی باید گفت بسیاری از این مردان، معتاد جنسی نیستند.

اساسا هنوز در هیچ کجای دنیا معیارهای قطعی تشخیصی برای برچسبی به عنوان «معتاد جنسی» وجود ندارد و بسیاری از این برچسب‌ها محصول تشخیص عجولانه هستند. مثل این است که کسی به پزشک مراجعه کند و بگوید: «دکتر، من فکر می‌کنم سرطان دارم» و دکتر جواب بدهد: «باشه، بیا با این نسخه، برو شیمی درمانی رو شروع کن!»

ما با انسان مواجه هستیم. باید ابتدا او را بشناسیم و خوب درک کنیم و از این قضاوت عجولانه و برچسب‌زنی پرهیز کنیم. کسی که برچسب «معتاد جنسی» می‌خورد، با جامعه دچار مشکل می‌شود. با همه چیز و همه‌کس مسئله پیدا می‌کند. اگر دنبال درمان برود، گیج می‌شود و نتیجه نمی‌گیرد و اگر دنبال درمان نرود، این برچسب، ذهن‌اش را هرگز آرام نمی‌گذارد. خیلی از کسانی که هرگز برچسب «معتاد جنسی» نخورده‌اند رفتارهایی شبیه افرادی که به آنها برجسب معتاد جنسی خورده، داشته‌اند یا دارند. آیا اکثریت مردها از نظر جنسی ناسالم هستند یا معتاد جنسی‌اند؟!

برچسب زدن به عنوان معتاد جنسی کار ساده‌ای است اما رفتار جنسی انسان، موضوع ساده‌ای نیست که به راحتی درباره آن اظهارنظر کرد. خیلی از ما هرگز به تمایلات جنسی‌مان نپرداخته‌ایم تا آنها را بفهمیم. رفتار جنسی بسیار منحصر به فرد و چند لایه است. باید حوصله داشت و از منظری که شخص نگاه می‌کند و شاید به نظر ما سالم نباشد، به آن پرداخت. من هم گاهی دقیقا نمی‌فهمم چرا بعضی مردها حتی به ازای آبروریزی، بعضی رفتارها را ترک نمی‌کنند. از طرفی دیگر ،بارها هم واضحا دیده‌ام کسانی که برچسب «معتاد جنسی»، «هرزه»، «روسپی» و ... خورده‌اند، مشکلات دیگری دارند مثلا: 

* بعضی در گذشته مورد تجاوز قرار گرفته‌اند.

* بعضی‌ها دچار اختلال خودنمایی هستند و تمایل دارند اندام جنسی‌شان را دیگران ببینند ولی برای مشاوره یا درمان هیچ اقدامی نکرده‌اند چون از عواقب ابراز آن می‌ترسند.

* بعضی‌ها خود را شکست خورده می‌دانند و سعی دارند آن را اثبات کنند.

* بعضی‌ها تک‌همسری را اساسا قبول ندارند.

* بعضی‌ها اختلالات خلقی مثل افسردگی یا اضطراب و رفتارهای جنسی وسواسی دارند.

* بعضی‌ها مشکلات عاطفی جدی دارند و با روابط جنسی خودشان را آرام می‌کنند.

* بعضی‌ها باورهای غلط دارند.

توجه داشته باشید که مشکلات جنسی ارثی نیستند اما همه‌شان اعتیاد هم نیستند و تقریبا همه انسان‌ها خطاها و رفتارهای نامناسب جنسی دارند اما اینها را نباید معتاد جنسی و نیازمند درمان اضطراری دانست. گرچه باید در این موارد همه پیگیری و اصلاح کنند.

باید به مردم یاد داد که رفتار جنسی‌شان را مدیریت کنند و اجازه ندهند رفتار جنسی‌شان آنها را مدیریت کند. هدف هم برچسب زدن و حذف کردن نیست، بلکه هدف تشخیص ریشه‌های رفتار و تفهیم آن است. فراموش نکنیم زدن برچسب‌هایی مثل معتاد جنسی، هرزه، روسپی و... بسیار ساده است اما باعث می‌شود هیچ‌کس دیگر دنبال کشف علل و اصلاح رفتار جنسی خود نباشد