کد خبر: ۶۷۰۹۴۲
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۲
تعداد بازدید: ۴۶۰
تندروها تلاش دارند به شکلی روابط بین دولت و جریان‌های حامی او از جمله اصلاح‌طلبان را مخدوش کرده تا به شکلی پایگاه‌های عمومی روحانی در انتخابات را تضعیف کنند. بر همین اساس یک روز انتقادات اصلا‌طلبان از برخی سیاست‌های به‌جامانده دولت دهم را به پای اختلاف جدی با روحانی می‌نویسند و روز دیگر از چهره‌های جعلی اصلاح‌طلب سعی بر آن دارند تا چالش جدیدی برای دولت روحانی ایجاد کنند.
سناریوی جدیدی برای دولت روحانی فراهم کرده‌اند. حال که خودشان نمی‌توانند به سبب ضعف مدیریتی و نیز مشکلات عدیده اقتصادی و مالی مورد اعتماد دیگران واقع شوند؛ راحترین راه شاید همین موضوع باشد که دولت معتمد و محبوب دیگری در کشور وجود داشته باشد تا بدین شکل رقابت را برای خودشان محقق کنند. 

اگر در دولت دهم پای اسفندیار رحیم مشایی به عنوان سرحلقه انحراف مطرح شد حالا سعی بر آن دارند که دقیقا چنین اتهامی را متوجه دولت روحانی کنند و از حسین فریدون، مشایی دیگری برای مردم بسازند. همچنین اگر پروژه عظیم یارانه با شکست و تبعات سنگین برای کشور را رقم زدند حالا مترصد آن هستند که مساله حذف یارانه‌ها را برای مردم زیان‌بار جلوه دهند. همین‌طور تخلفات مالی و اداری که در نهایت موجبات برخی اتهامات و محکومیت‌های سنگین را برای کابینه دولت دهم فراهم کرد حالا در پوشش اتهاماتی چون فیش‌های حقوقی غیرمتعارف قرار گرفته است به امید آنکه مردم آن اتفاقات و آن پرونده را فراموش کنند.
 
دولت روحانی اگرچه طی سه سال گذشته با مانع‌تراشی‌های متعدد و مختلف تندروها همراه بوده و شواهد گواه آن را می‌دهند که هیچ‌کدام از این کارشکنی‌ها به اندازه سال پایانی عمر دولت دردسرساز نخواهد بود. همچنان که بحث اتاق‌های فکر تخریبی علیه دولت مطرح است و ضمن آن دولت درگیر چندین و چند اتهام بزرگ قرار گرفته است‌، پیش‌بینی می‌شود که دیر یا زود مساله افشاگری‌های بی‌اساس علیه دولت بیشتر و بیشتر شود.
 
کمااینکه علیرضا زاکانی دبیرکل جمعیت رهپویان و یکی از نزدیکان دولت احمدی‌نژاد اخیرا با برگزاری نشست مطبوعاتی به همت رسانه‌های تندرو و افراطی این مساله را کلید زد و اتهامات عدیده و البته غیرمستندی را به دولت وارد کرده تا به شکل دیگری ساکنان پاستور را تحت فشار قرار دهد. او در این اتهامات بیشتر تاکید بر نقش‌آفرینی نزدیکان روحانی در تخلفات و مفاسد اقتصادی داشت؛ سناریویی که پیشتر در دولت احمدی‌نژاد عینت پیدا کرد و تا آنجا پیش رفت که دست آخر رییس دولت وقت به‌جای برخورد با تخلفات در مقام حمایت از ایشان برآمد و آنان را خط قرمز دولت دهم برشمرد تا هنوز بعد از گذشت 3 سال هیچ خبری از این پرونده‌ها و متخلفان برای مردم بازگو نشود.
 
این در حالی است که روحانی و کابینه او همچنان مصر به آن هستند که تمامی زوایای اتهامات در صورت صحت موضوع رسیدگی و افشا شوند. به‌ویژه در مساله فیش‌های حقوقی که تاکنون برخی متخلفان و مقصران نیز با برخورد جدی دولت مواجه شده‌اند. اما این مساله نیز باعث نشده تا جریان‌سازی‌ها علیه دولت متوقف شود و چون دریایی مطلام جریان‌ها و موج‌های تخریبی یکی پس از دیگری پاستور را نشانه می‌رود و جالب آنکه در این میان جریان‌های رسانه‌ای به سبب محدودیت‌های ایجاد شده، نمی‌توانند در حمایت از دولت روحانی اعلام موضع کنند تا به شکلی کفه ترازو به نفع جریان‌ها تندرو باشد.

جالب‌تر آنکه در این میان تلاش دارند به شکلی روابط بین دولت و جریان‌های حامی او از جمله اصلاح‌طلبان را مخدوش کرده تا به شکلی پایگاه‌های عمومی روحانی در انتخابات را تضعیف کنند. بر همین اساس یک روز انتقادات اصلا‌طلبان از برخی سیاست‌های به‌جامانده دولت دهم را به پای اختلاف جدی با روحانی می‌نویسند و روز دیگر با استفاده از چهره‌های جعلی اصلاح‌طلب سعی بر آن دارند تا چالش جدیدی را برای دولت روحانی ایجاد کنند. همچون مصاحبه اخیر محمد زارع فومنی که مدعی شده است: «اصلاح‌طلبان دنبال عبور از روحانی هستند و آقای روحانی گفتند رئیس‌جمهور با کسی عهد اخوت نبسته است، اگر چنین است اول با فسادهای برادر خود که رئیس سازمان بازرسی نیز به طور علنی آن را اعلام کرد، برخورد جدی کند.»

البته نمایندگان مجلس شورای اسلامی به ویژه اعضای فراکسیون امید‌، این وعده را داده‌اند که با تنظیم و اصلاح برخی قوانین و مقررات و نیز اعلام حمایت از دولت می‌توان تا حدودی جلوی این مانع‌تراشی را مسدود کرد. محمدجواد فتحی یکی از نمایندگان اصلاح‌طلب مردم تهران در مجلس شورای اسلامی می‌گوید که «فراکسیون امید به محض تشکیل هیات رییسه دائم وارد دستورات و اولویت‌های خود خواهد شد که حمایت از دولت در جهت حفظ منافع ملی به ویژه در عرصه مهم اقتصادی‌، معیشتی و حقوق شهروندی بخش اصلی آن را مشمول می‌شود.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۲۳:۳۷ - ۱۳۹۵/۰۴/۱۹
0
0
عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.... اگر خدا خواهد..... آقای روحانی با جدیت به کارهای خودش رسیدگی نماید و نگران این سمپاشیها نباشد که شکر خدا نگران هم نیست. چون مثل بعضیا جونش برای خود نشان دادن در نمیره. آقای روحانی امیدوارم این نوشته رو بخوانی. میگن یه روز پادشاهی با وزیر و خدم و حشم از جایی رد میشد. ناگهان چشم پادشاه به یک کشاورزی افتاد که مشغول شخم زدن بود. اما به جای دو تا گاو فقط با یک گاو شخم میزد که این باعث تعجب و حیرت پادشاه و اطرافیان شد که با یک گاو چطور شخم میزند. اما چیزی که باعث تعجب بیشتر آنان شد این بود که پیرمرد کشاورز هر از چندگاهی سرش رو نزدیک گوش گاو میبرد و ظاهرا چیزی در گوش حیوان میگفت که حیوان زبان بسته انرژی میگرفت و با قدرت بیشتری گاوآهن رو میکشید و زمین رو شخم میزد. پادشاه دستور داد که پیرمرد کشاورز رو نزدش بیارن. دستور اجرا شد و پیرمرد به حضور شاه اومد. شاه پرسید که عموجان تو گوش گاوت چی میگفتی که اونجوری قدرت میگرفت. پیرمرد گفت قربان میگفتم ای حیوان ناراحت نباش که تنهایی بار شخم زدن رو بر دوش میکشی. تو با خدا باش که خدا با توست. پادشاه از حرف پیرمرد خیلی خوشش اومد و ازش خواست که به شهر پادشاه بیاید و آنجا خانه ای به وی داده شود و از خواص گردد و تنها کاری که باید انجام دهد هر روز صبح پیش پادشاه رود و حرفی رو که در گوش گاو میگفت در گوش پادشاه بگوید و از مواجب و حقوق خوبی هم بهره مند گرد. خلاصه پیرمرد قبول کرد و آنچه شد که پادشاه خواست. هر روز صبح خدمت پادشاه میرفت و بعد از دعا به جان پادشاه و آرزوی توفیق در مملکت داری خم میشد و در گوش پادشاه میگفت قربان تو با خدا باش که خدا با توست. از قضا در مدت زمانی که پیرمرد این حرف رو در گوش پادشاه میگفت کار کشور بالا گرفت و امور روز به روز پیشرفت کردند. اما...... دلواپسان حسودیشون گل کرد که پیرمرد چه عزتی نزد شاه دارد و چه حقوقی میگیرد. (شاید هم حقوق پیرمرد چیزی تو مایه های نجومی بوده. حتما بوده) الغرض وزیر نابکار مترصد حیله ای شد تا پیرمرد رو از سر راه بردارد. شبی پیغام فرستاد نزد پیرمرد و او رو برای صبحانه فردا دعوت کرد. فردای اون شب پیرمرد بی خبر از همه جا به کلبه بی پیرایه وزیر (بخوانید قصر) رفت و مشغول صرف صبحانه گردیدند. وزیر نابکار آشی به خورد پیر مرد داد که یه عالمه سیر خام در هاونگ کوبیده داخلش ریخته بود و پیرمرد بیچاره مجبور شد تا همه آش رو نوش جان کند. اما وقتی راهی قصر شدند گفت آقا وزیر حالا من چیکار کنم دهنم بوی سیر میده و دور از ادب هست که در گوش پادشاه حرف بزنم وقتی دهنم شدیدا بوی سیر میده. وزیر گفت آقای عمو پیره این که مشکلی نیست وقتی میری پیش آقای شاه یک دستمال جلوی دهنت بگیر تا بوی سیر به مشام سلطان نرسد. پیر مرد همان کرد و پس از انجام وظیفه رخصت گرفته و به خونه خودش رفت. و اما وزیر کامروا پیش پادشاه رفته و گفت قربان فهمیدی پیرمرد چرا دستمال جلوی دهنش گرفته بود؟ پادشاه گفت نه واللا. وزیر گفت صبح با پیرمرد با هم اومدیم قصر. توی راه به من گفت دهن شاه خیلی بوی بدی میده و منو خفه میکنه و تصمیم گرفتم از امروز جلوی دهنم دستمال بگیرم که بوی بد دهن شاه خفم نکنه. پادشاه برزخ شد. امر کرد پیرمرد رو به حضور آوردند. گفت عموجان این مدت خدمات شایانی به ما کردی و نامه ای به وی داد و گفت برو خزانه و این نامه رو بده و جایزه ای رو که برات در نظر گرفتم و در نامه نوشتم از مامورای خزانه بگیر. پیرمرد ساده خوشحال نامه رو گرفت و به سوی خزانه به راه افتاد. در بین راه پسر جوان وزیر رو دید. وزیر زاده گفت عمو خوب در دوران ما میخوری و میگردی و هوای مارو هم نداریااااا. پیرمرد گفت پسرم پادشاه انعامی برایم در نظر گرفته بیا اینم مال تو و نامه رو داد به وزیر زاده و گفت برو از خزانه بگیر و حالشو ببر. و اما محتوای نامه. پادشاه با دست خط خود نوشته بود که هر ماموری نامه را گشود بلا فاصله و بی تامل سر از تن حامل نامه جدا کرده و سر را نزد من آورد. پسر نگون بخت وزیر سر از دست داد. وقتی مامور خزانه سر پسر وزیر رو به حضور شاه آورد همگان از تعجب یه جوری شدند. وزیر مونده بود که چه اتفاقی افتاده. شاه دوباره فرستاد دنبال پیرمرد. وقتی پیرمرد حاضر شد شاه گفت عمو نامه من چی شد و پیرمرد داستان رو تعریف کرد و اضافه نمود که من دیگه پام لب گوره و جایزه به چه دردم میخورد؟ نامه رو دادم وزیر زاده ببره جایزه رو بگیره و چند صباحی با اون پول خوش بگذرونه. پادشاه به فکر فرو رفت و پس از دقایقی از پیرمرد دلیل دستمال گرفتن جلوی دهنش رو پرسید و پیرمرد هم ماوقع رو گفت. وزیر هم به سزای عملش رسید. البته فکر میکنم رسید جون اونجا نبودم که ببینم رسید یا نرسید. اما پادشاه برگشت و در گوش پیرمرد گفت عمو تو هم با خدا باش که خدا با توست. و حالا من نیز همان حرف رو به حسن روحانی میگم. آقای روحانی تو با خدا باش و یقین بدان که خدا هم با توست و مکر دلواپسان رو به خودشون برمیگردونه. آقای روحانی اگه تو هم به من حقوق نجومی بدی حاظرم بیام همون حرف رو هر روز تو گوشت بگم. با خدا باش که خدا با توست و بازم تاکید میکنم عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. من ایمان دارم که روحانی برای رضای خدا کار میکنه و انشاالله موفق و موید خواهد شد..
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: