رضا نهضت، در گزارشی در روزنامه قانون، به بررسی عملکرد علی اصغر فانی و گزینه های احتمالی جایگزینی وی پرداخته است:
در حالی که هر روز، کلاس ها شلوغ تر می شود و بسیاری از مدارس، از نبود مشاور رنج می برند، فانی صحبت از 300 هزار نیروی مازاد می کند!
فانی در حالی صحبت از افزایش حقوق 300 تا 800 هزارتومانی می کرد که در نهایت، کمتر از 300 هزار تومان به حقوق هر فرهنگی اضافه شد.
به نظر می آید که در شرایط این روزهای وزارت آموزش و پرورش، بهترین و مناسب ترین گزینه تصدی وزارتخانه محمد علی نجفی است.
چندی است رسانه های نزدیک به دولت، خبر از تغییر تعدادی از وزرای کابینه دولت یازدهم می دهند. تغییراتی که از حوزه اقتصادی گرفته تا حوزه آموزشی، قرار است در جهت اصلاح مسیر حرکتی دولت و بهبود عملکرد وزارتخانه ها رخ دهد. در این میان ، وزارت آموزش و پرورش و شخص علی اصغر فانی به عنوان سکاندار این وزارتخانه نیز به چشم می خورد که از اهمیت بالایی برخوردار است. در تاره ترین اظهار نظر منتشر شده از سوی معاون اول رئیس جمهور، که تاکنون تکذیب هم نشده، وی تغییر تعدادی از وزرای کابینه را، با توجه به تغییر مجلس دهم، طبیعی دانسته است. در این میان البته نام هایی نیز به عنوان جانشینان احتمالی فانی مطرح شده است که به نظر می رسد مشاوران رئیس جمهور، هنوز درباره گزینه جانشین فانی به قطعیت نرسیده اند. اما هرچه هست اوضاع و احوال سال های اخیر آموزش و پرورش ، ضرورت تغییرات مدیریتی را بیشتر کرده است.
ضرورت تغییر فانی
تغییر علی اصغر فانی، هم حق است و هم به مصلحت دولت. حق است از این جهت که، با بررسی سیاست های پنج گانه علی اصغر فانی، توفیق چندانی را در عملکرد او نمی یابیم. به غیر از رابطه خوب فانی با تشکل های معلمان و بازگشت به کار و رفع تبعید تعدادی از معلمانی که در دولت قبل، دچار مشکل شده بودند، باقی سیاست های فانی به بن بست خورده است. اقدام مهم فانی بسط امنیت فرهنگی بوده است به جای فرهنگ امنیتی، که البته این موضوع، ارتباط مستقیمی با خط مشی دولت یازدهم دارد؛ یعنی به تبع سیاست های نسبتا باز دولت است که چنین فضایی در آموزش و پرورش و تقریبا در کل نهادهای زیر نظر دولت، ایجاد شده است.شلوغی کلاس ها، نبودن مشاور در بسیاری از مدارس، تضعیف بیمه طلایی، پرداخت نشدن به موقع و با تاخیر حقوق حق التدریس ها و تاخیر فراوان در پرداخت پاداش بازنشستگان، تنها بخشی از نتایج عملکرد علی اصغر فانی است. در حالی که هر روز، کلاس ها شلوغ تر میشود و بسیاری از مدارس، از نبود مشاور رنج می برند، علی اصغر فانی صحبت از 300 هزار نیروی مازاد می کند؛ مدعایی که مبتنی بر یک مغالطه است. شلوغی هر چه بیشتر کلاس ها و نبود مشاور، به طور مستقیم و غیر مستقیم، بر افزایش خشونت در مدارس، تاثیر گذاشته است. کافی است اخبار رسانه ها را رصد کنیم تا ببینیم خشونت لفظی و حتی فیزیکی میان معلم و دانش آموز، دانش آموزان با یکدیگر و معلمان و اولیای دانش آموزان به مرز بحران رسیده است. رواج و تکرار مکرر افسانه وجود 300 هزار نیروی مازاد در آموزش و پرورش توسط فانی و برخی معاونانش، سازمان مدیریت و برنامه ریزی را به این نتیجه رسانده است که 300 هزار نیرو در آموزش و پرورش، بی خود و بی جهت، در حال گرفتن حقوق هستند. طبیعی است که کارشناسان این سازمان، در برابر درخواست افزایش اعتبارات آموزش و پرورش، واکنش نشان دهند و با مسئولان آن همکاری لازم و مناسب را نداشته باشند.همچنین میتوان به هدر دادن منابع دولتی را در خرید صندلیهای خالی مدارس غیر دولتی ناکارآمد را، از دیگر سیاست های نادرست فانی برشمرد. در واقع فانی به اسم تقویت مدارس غیر دولتی، بخشی از منابع دولتی را، به خریدن صندلی هایی اختصاص داد که متقاضی ای نداشتند و برای پر کردن صندلی های خود، به کمترین مبلغ راضی بودند.
طرح هایی که توفیق نداشت
اما فانی در بخش معیشت معلمان هم چندان موفق نبود. طرح رتبه بندی که سال گذشته اجرا شد البته در اوج بی پولی دولت، اقدام شایسته و قابل تقدیری بود، اما متاسفانه عملکرد نادرست فانی و تیم مالی اش، این طرح را زیر سوال برد. بمباران تبلیغاتی رسانه ها و اعلام مبالغ نادرست و کذب درباره میزان افزایش حقوق ناشی از طرح رتبه بندی، باعث ناراحتی و گلایه تعداد زیادی از معلمان شد. علیاصغر فانی در حالی صحبت از افزایش 300 تا 800 هزارتومانی حقوق می کرد که در نهایت، به طور میانگین، کمتر از 300 هزار تومان به حقوق هر فرهنگی اضافه شد.با وجود تبلیغات فراوان و سروصدای زیاد توسط فانی، معلمان می دیدند که برخی دستگاه های دولتی، بدون هیچ تبلیغی، افزایش های خاموش داشته اند؛ به این معنی که بدون هیچ سر و صدا و تبلیغی، حقوق کارمندان خود را افزایش داده اند. به نظر نگارنده اگر در زمان وزارت فانی، بارها هم حقوق را افزایش دهند، همچنان موج نارضایتی از وی به چشم خواهد خورد و علت آن هم بیشتر روانشناختی است؛ یعنی معلمان، فانی را مدافع خوبی برای خود در هیات دولت نمی بینند و گمان میدارند که او نمی تواند مجموعه دولت را همراه خواسته های خود کند. ازسوی دیگر، تغییر فانی نهتنها حق است، یعنی دلایل معرفتی دارد، بلکه مصلحت نیز هست .نارضایتی جمع کثیری از معلمان از فانی، به اعتبار دولت لطمه خواهد زد و ممکن است در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، به ضرر دولت بشود.به نظر می رسد استعفای فانی دست دولت را برای انتخاب وزیری کارآمدتر باز خواهد کرد و فانی باید چنین شجاعتی را از خود نشان دهد.
دولت تغییر را باور کند
در چنین شرایطی به نظر می رسد تغییرات مدیریتی در وزارت آموزش و پرورش، نیاز مبرم این وزارتخانه برای حیات است. اکنون بدنه وزارت آموزش و پرورش از جامعه معلمان گرفته تا حوزه های اداری و حتی کارشناسان فرهنگی، تغییر را برای بهبود عملکرد وزارتخانه مهم و حساس آموزش و پرورش ضروری می دانند. تغییری که به نظر می رسد پیش از استیضاح دوباره فانی در مجلس و احتمال رای آوردن آن، خود دولت باید به آن تن دهد تا بارقه های امید برای آینده این وزارتخانه ایجاد شود. در این میان، گزینه های مختلفی برای تصدی وزارتخانه مطرح است که به نظر می آید دولت باید با وسواس و دقت نظری خاص دست به انتخاب آن بزند. گزینه ای که اشراف بر بودجه و نفوذ در مجموعه دولت داشته باشد و ساختار وزارتخانه و نیازهای آن را به خوبی بشناسد. جایگزین فانی ، باید فردی باشد که هم روی گشاده در برابر فرهنگیان و رسانه ها داشته و هم از مشکلات پرشمار وزارت ، واهمه ای نداشته باشد. شخصی که تنها دغدغه اش حل مشکلات آموزش و پرورش و کمک به آینده فرزندان این کشور باشد و در نهایت کشتی به گل نشسته وزارت را به حرکت اندازد. باید دید سرانجام دولت چه زمانی دست به اصلاح مدیریت آموزش و پرورش می زند و آیا این زمان دیر خواهد شد یا خیر.
لطفا پاداش بنده بازنشسته 93 را پرداخت کنید.خلاصه روزی پست وزارت به هر دلیلی که باشد به پایان می رسد -دیر یا زود-ولی مهم پرداخت حق الناس است.
بودجه95 هم ابلاغ شد چرا درنگ می کنید وحق مرا پرداخت نمی کنید؟
دیوار از معلم کوتاه تر پیدا نکردید .