هدف تندروها از اتهام‌زنی، فرار از شكست است/دروغ و تهمت در برخی چهره‌های سياسی نهادينه شده
صادق زيباكلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران در گفت‌و‌گو با اشاره به اقداماتي كه طي چند روز گذشته از سوي تندروها رخ داده است، گفت: مشكل اساسي اصولگرايان اين است كه به خوبي مي‌دانند از پايگاه اجتماعي گسترده‌اي برخوردار نيستند. آنها به خوبي مي‌دانند كه در كل كشور رايي بيشتر از 4 ميليون نفر ندارند. آنها مي‌دانند در تهران، مراكز استان‌ها و شهرهاي بزرگ حاميان بسيار اندكي دارند. پس بايد به جد نگران باشند. اين نگراني‌ها البته در تهران بيشتر خود را نشان مي‌دهد. تندروها ديگر به اين اطمينان رسيده اند كه در تهران ليست منتسب به هاشمي براي خبرگان و ائتلاف اصلاح‌طلبان براي مجلس شوراي اسلامي راي كامل را به خود اختصاص خواهند داد.
وي در توضيح هدف اصولگرايان از اين اقدامات گفت: اين جريان سياسي براي اينكه جلوي پيروزي اصلاح‌طلبان را بگيرند و سدي مقابل پيروزي طرفداران دولت، اعتداليون و ميانه‌روها شوند به هر سياستي اعم از اخلاقي و غيراخلاقي و قانوني و غيرقانوني متوسل مي‌شوند كه شايد جلوي به راه افتادن دوم خردادي ديگر و حتي بيست و دوم خردادي ديگر را بگيرند.
اين استاد دانشگاه در ادامه تاكيد كرد: اصولگرايان خيلي خوب مي‌دانند كه نظرسنجي‌ها هم خبرهاي خوبي از ميزان آراي ملت به اين جريان سياسي ندارند. بنابراين شانس موفقيت ليست اصلاح‌طلبان و هاشمي در هر دو انتخابات را دست‌كم نمي‌گيرند.
زيباكلام با تشريح وضعيت پيش‌رو از وظيفه اصلاح‌طلبان در مدت باقيمانده تا انتخابات گفت و تصريح كرد: ما اگر بتوانيم آن قسمت از بدنه اجتماعي كه هنوز در ترديد به سر مي‌برند را براي حضور در انتخابات راضي كرده و حتي تنها چند درصد را مجاب كنيم كه به پاي صندوق‌هاي راي بيايند، يقينا داستان دو خرداد 76 تكرار خواهد شد.
وي با دسته‌بندي اقدامات چند روز گذشته اصولگرايان گفت: اصولگرايان براي فرار از شكست و جلوگيري از موفقيت سهگين در اردوگاه اصلاحات دست به اقداماتي زد‌ه‌اند. نخست آنكه به بهانه فتنه تا آنجا كه مي‌توانند خواستار ردصلاحيت بودند. آن هم به اين دليل كه تنها جرمشان اين بود كه در ستاد روحاني و عارف در انتخابات رياست جمهوري يازدهم فعاليت مي‌كردند.
زياكلام به مرحله دوم اقدامات اصولگرايان اشاره كرد و گفت: اين گروه از اصولگرايان در مرحله بعد حدس و گماني را در تاييد و ردصلاحيت كانديداها به راه انداختند تا همه توجهات را تنها به اين سمت جلب كنند كه چه كسي تاييد شده و مردم ديگر نپرسند كه اين هزاران نفري كه ردصلاحيت شده‌اند بر مبناي چه بوده؟ ادله قانوني اين تصميم چه بوده؟ و وقتي هم اعتراضي صورت مي‌گرفت عنوان مي‌كردند كه جايگاه شوراي نگهبان را زير سوال برده‌اند. در حاليكه سوال اين بود كه دليل قانوني ردصلاحيت كانديداها چه است.
زيباكلام افزود: در مرحله بعدي از اقدامات اصولگرايان اين مساله مطرح شد كه انگليس در انتخابات ايران نفوذ كرده و طرف اصلاح‌طلبان را گرفته است پس مراقب باشيم كه اين نفوذي‌ها راي نياورند. حال سوال از شوراي نگهبان اين است كه شما كه كمترين ترديدي در شناخت صلاحيت افراد داشته‌ايد تصميم به ردصلاحيت آنها كرده‌ايد، مگر اين افرادي كه مورد تاييد نهايي شما قرار گرفته‌اند 100 درصد از روي يقين اعضاي شوراي نگهبان نبودند؟ پس چگونه مي‌توانن عوامل دشمن باشند؟
وي در توضيح مرحله بعدي از اقدامات اصولگرايان گفت: اين افراد كه از قضا خود نيز از كانديداهاي مجلس هستند، سعي داشتند كه قراردادهاي نفتي ضد ملي جلوه دهند و اينگونه عنوان كنند كه عواملي از دولت روحاني در آن نقش دارند. يا اينگونه بيان كردند كه فرانسه، مقامات كشور ما را تحت فشار قرار داد كه ايرباس بخريد تا جلوي برجام نايستيم.
زيباكلام با اشاره به اينكه از آغاز تبليغات انتخاباتي مسائل غيراخلاقي و دروغين اين كانديداهاي اصولگرا شروع شد گفت: تعجب من از برخي چهره‌هاي تندرو است كه چگونه براي رسيدن به قدرت به اين راحتي از تريبوني رسمي اين حرف‌ها را به زبان مي‌آورند. جالب اينكه فقط هم اتهام مي‌زنند ولي نمي‌گويند كه در اين قراردادها چه اتفاقي افتاده است. نمي‌گويند دولت چه كرده است؟ آقايان توكلي، نادران، كاتوزيان و بذرپاش بطور مداوم اين قراردادها را مشكوك مي‌دانند ولي هيچكدام دو سطر از آن را نخواندند و نگفتند كه اين خطوط در قراردادها به نفع منافع ملي نيست. تنها به اين واژه بسنده مي‌كنند كه قراردادها خائنانه است. كساني كه در طول 8 سال دولت گذشته مهر سكوت بر لب زده بودند و در برابر پرونده‌هاي مفاسد اقتصادي كه 90 درصد آن در دولت گذشته روي داده چيزي نگفتند، حالا براي چه داد مي‌زنند؟
وي در پايان تاكيد كرد: كاملا واضح و مبرهن است كه انگيزه تندروها جلوگيري از شكست مي‌باشد. اما واقعا حيران مي‌مانيم كه چقدر اخلاق در جامعه ما سقوط كرده است. چقدر دروغ و تهمت در كشور ما و در بين چهره‌هاي سياسي نهادينه شده است آن هم فقط و فقط براي اينكه مبادا قدرت خود را از دست بدهند.
منبع: آفتاب
