به گزارش خبرداغ به نقل ازخبرآنلاین؛سید هادی برهانی استاد مطالعات اسرائیل، در گفتوگو با «هممیهن» در اینباره گفت: غیبت در رای به «بیانیه نیویورک» مایه تاسف بود.
قطعنامه پیشنهادی فرانسه و عربستان سعودی در خصوص ضرورت اجرای راهکار دودولتی در سرزمین فلسطین و شناسایی کشور فلسطینی، ابتدای هفته گذشته با رای اکثریت قاطع کشورهای جهان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید. غیبت ایران در رای به این قطعنامه، سوالات زیادی را پدید آورد. آیا اصرار ایران بر مخالفت با راهکار دودولتی به نفع مردم فلسطین است؟ آیا رای مثبت به قطعنامهای که خواستار تشکیل کشور فلسطینی میشود، خلاف مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران است؟ و اینکه چرا نام ایران با غیبت در کنار رژیمهایی مانند اسرائیل و آمریکا که مخالف حقوق فلسطینیان هستند قرار میگیرد؟
این سوالات را در گفتوگو با سیدهادی برهانی، کارشناس ارشد مطالعات اسرائیل در میان گذاشتیم. برهانی معتقد است که غیبت ایران در رای به قطعنامه مجمع عمومی مایه سرشکستگی و تاسف بود. او میگوید که ایران دستکم میتواند مواضع خود را با اجماع کشورهای اسلامی یا حتی گروههای مقاومت فلسطینی هماهنگ کند و بر این اساس اقداماتی انجام دهد که حقوق فلسطینیان را تامین کند. در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدهادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل، مطالعه میکنید.
طیف گستردهای از کشورهای جهان که تاکنون اقدام به شناسایی کشور فلسطین نکردهبودند، در ماههای اخیر به جمع کشورهایی پیوستهاند که کشور فلسطینی را به رسمیت میشناسند. در این جنبش جهانی برای شناسایی موجودیت کشور فلسطینی، ایران چه نقشی میتواند بازی کند؟ آیا ایران میتواند در این زمینه نقشی سازنده بازی کند؟
واقعیت این است که ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، در سیاست خارجی خود سیاست فلسطینی را بسیار جدی تعریف کردهاست. جمهوری اسلامی ایران در این حوزه در زمینههای مختلف تلاش کردهاست و در این مسیر هزینه دادهاست. اما متاسفانه به دلیل مواضع بینالمللی که ایران دارد، در حوزه سیاسی و دیپلماتیک نتوانستهاست بهخوبی از منافع و حقوق ملت فلسطین دفاع کند.
یکی از این موارد که ایران نتوانسته نقش موثری در آن بازی کند، راهکار دودولتی است. ایران این راهکار را به رسمیت نمیشناسد و معتقد است که باید یک دولت در سرزمین فلسطین وجود داشتهباشد و آن دولت، چیزی نیست جز دولت فلسطین. از نظر ایران رژیم اسرائیل غیرمشروع است و ایران راهکار دودولتی را به رسمیت نمیشناسد.
اما واقعیت این است که اسرائیل تلاش دارد مسئله فلسطین را کاملاً از عرصه بینالمللی حذف کند و امروز تمام فلسطین را به طور کامل اشغال کردهاست. دولت کنونی اسرائیل کاملاً منکر راهکار دودولتی است و معتقد است که از دریای مدیترانه تا رود اردن باید فقط یک نظام بر کل این سرزمین حاکمیت داشتهباشد که از نظر آنها رژیم یهودی اسرائیل است.
در این شرایطی که تلاش اسرائیل بر حذف مسئله فلسطین است و عملاً هم تمام فلسطین را اشغال کردهاست، بزرگترین تهدیدی که برای اهداف و برنامههای بلندمدت اسرائیل برای حذف فلسطین وجود دارد، بحث راهکار دودولتی است. در چارچوب راهکار دودولتی اعتقاد بر این است که در این سرزمین میان دریا تا رودخانه اردن (بحر تا نهر) با یک کشور فلسطینی هم وجود داشتهباشد. اگر امروز به سازمان ملل متحد و بقیه سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان همکاری اسلامی نگاه کنیم، مهمترین رقیب سیاست فلسطینزدایی اسرائیل و محو فلسطین از نقشه جهان، صرفاً راهکار دودولتی است.
راهکار جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر همهپرسی و تشکیل یک دولت است، هرچند یک راهحل ایدهآلگرایانه است، اما هیچ بروز و ظهوری در میدان سیاست بینالملل ندارد. جز جمهوری اسلامی ایران هیچ کشوری از این راهحل رسماً حمایت نمیکند و در سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بینالمللی این راهکار اساساً مطرح نمیشود. امروز دو گزینه در مقابل جهان قرار گرفتهاست: نخست راهکار فلسطینزدایی و اشغالگری که اسرائیل آن را عملاً دنبال میکند و دومین راهحل راهکار دودولتی است که جمع کثیری از دولتهای جهان از آن حمایت میکنند و معتقدند که فلسطینیان باید در این سرزمین حضور داشتهباشند، کشور و حق تعیین سرنوشت خودشان را داشتهباشند و یک ملت مستقل باشند. متاسفانه انتخاب جمهوری اسلامی ایران این بودهاست که از راهکار دوم حمایت نکند.
اگر ما از راهکار دودولتی حمایت نکنیم، آنگاه فلسطینیان را از کمک و مساعدتی که شدیداً به آن نیاز دارند، محروم کردهایم. ما با رای مثبت به راهکار دودولتی، دستکم میتوانیم به این موضوع کمک کنیم که فلسطینیها همچنان جایی در جغرافیای فلسطین داشتهباشند. واقعیت این است که اکنون سیاست عملی اسرائیل در محو فلسطین و بلاموضوع کردن مسئله فلسطین با شدت در حال پیگیری و پیشروی است و حمایت ایران از راهکار دودولتی میتواند به انزوای بیشتر اسرائیل و تلاش برای به شکست کشاندن سیاست اسرائیل کمک کند.
آیا حمایت تهران از راهکار دودولتی و رای مثبت به چنین برنامهای، نافی راهکار مورد نظر ایران است و باعث بلاموضوع شدن راهکار ایران میشود؟
حتی الگویی که حماس در منشور اصلاحشده خود در سال ۲۰۱۷ برای تشکیل کشور فلسطینی ارائه دادهاست، با راهکار دودولتی سازگاری دارد. به نظر من الگوی حماس دستکم برای جمهوری اسلامی میتواند قابل قبول باشد. حماس در این منشور تاکید میکند که نخست اسرائیل را به رسمیت نمیشناسد، دوم اینکه جغرافیایی که به صورت تاریخی به ملت فلسطین تعلق داشتهاست، همچنان متعلق به ملت فلسطین است و حماس از تمامیت سرزمینی فلسطین نمیگذرد، اما نکته سوم که در این چارچوب بسیار اهمیت دارد این است که حماس با تشکیل حکومت فلسطینی در هر بخشی از این جغرافیای سرزمینی از جمله اراضی اشغالی ۱۹۶۷ که شامل کرانه باختری و نوار غزه میشود، هیچ مخالفتی نمیکند و بلکه تلویحاً از آن استقبال هم میکند.
یعنی نظر حماس، به عنوان بزرگترین گروه مقاومت فلسطینی در مقابل اشغالگری نیز، این است که مخالفتی با حاکمیت فلسطینیان بر بخشی از سرزمین فلسطین ندارد. جمهوری اسلامی ایران هم میتواند از این موضع عاقلانه و خردمندانه استفاده کند. جمهوری اسلامی ایران همچنان میتواند اسرائیل را به رسمیت نشناسد. کشورهای اسلامی زیادی وجود دارند که اسرائیل را به رسمیت نمیشناسند، اما از راهکار دودولتی هم همزمان حمایت میکنند.
اما اینکه کشور فلسطینی در محدودهای از خاک سرزمین تاریخی فلسطین تشکیل شود، به عنوان گام نخست، میتوان حمایت کرد. دقیقاً با چنین طرز تفکر و دیدگاهی ایران میتواند به قطعنامههایی که کشور فلسطینی را به رسمیت میشناسد یا راهکار دودولتی را تجویز میکند، رای مثبت دهد.
به اعتقاد من غیبت ایران در جلسه رایگیری قطعنامه اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد در مورد تشکیل کشور فلسطینی، امری ناپسند و شاید انتخابی غیرهوشمندانه بود. اسرائیل و آمریکا مخالف قطعنامه بودند، درحالیکه بقیه کشورهای جهان تقریباً یکصدا از آن حمایت کردند، اما در این میان ایران غایب بود. چنین غیبتی یک سرشکستگی در سیاست خارجی ما است. جایی که ما میتوانستیم حمایتی از فلسطین، کشور فلسطین و حقوق مردم فلسطین بکنیم، غیبت کردیم.
فکر میکنید ایران باید نسبت به قطعنامه پیشنهاد عربستان سعودی و فرانسه در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، موسوم به بیانیه نیویورک چه رویکردی در پیش میگرفت؟
ایران باید به این قطعنامه رای مثبت میداد و برای توجیه این رای مثبت، دستکم دو مسیر منطقی برای ایران وجود داشت که میتواند در رای به قطعنامههای بعدی به یکی از این دو فرمول متوسل شود. نخست اینکه ایران اعلام کند به اجماع جهان اسلام میپیوندد، یعنی تاکید کند که در مسئله فلسطین ایران یک نظر مشخص دارد، اما جهان اسلام و برآیند نهادی آن یعنی سازمان همکاری اسلامی در مورد هر نتیجهای در مورد فلسطین اجماع کند، تهران هم برای حفظ وحدت و اجماع کشورهای اسلامی به این رای میپیوندد.
این رای مثبت با حفظ موضع اصولی جمهوری اسلامی در مورد راهکار همهپرسی است. راهکار دوم این است که ایران به نظر گروههای فلسطینی احترام بگذارد، یعنی از جمع گروههای فلسطینی در مورد محتوای قطعنامه نظرخواهی کند و بر اساس خواست گروههای فلسطینی رای خود را مشخص کند. چنین رایی هم با حفظ موضع اصولی ولی با مشورت گروههای فلسطینی داده میشود. اما غیبت یا رای ممتنع و منفی ایران به چنین قطعنامههایی نهتنها کمکی به موضع فلسطینیها نمیکند بلکه موضع آنها را تضعیف مینماید.
زیرا آرای مثبت به این قطعنامه در واقع حمایت از تشکیل کشور فلسطینی و مخالفت با سیاست حذف فلسطین، از سوی اسرائیل و آمریکا است. این غیبت در واقع به نفع اسرائیل تمام میشود. زیرا اگر همه کشورها مانند ایران غیبت کنند و این قطعنامه به تصویب نرسد راه اسرائیل برای حذف فلسطین از نقشه جهان راحتتر میشود. لذا این موضع ایران، که به نام فلسطین و به کام اسرائیل است، مایه تاسف و سرشکستگی است. ایران در جبهههایی با هزینههای بالا از فلسطین حمایت میکند و در این جبهه که حمایت از اسرائیل هزینهای ندارد، از کمک و حمایت اجتناب مینماید.
راهکار مورد نظر ایران مبنی بر تشکیل یک کشور با برگزاری همهپرسی هر چند در حال حاضر در میان دولتهای جهان طرفداری ندارد، اما مشابه راهکاری است که توسط برخی از اندیشمندان و صاحبنظران، حتی گروهی از صاحبنظران اسرائیلی برای تشکیل یک کشور برای یک ملت از بحر تا نهر پیشنهاد میشود. فکر میکنید راهکار همهپرسی ایران تا چه اندازه با موضع «یک کشور برای یک ملت» سازگار است؟
ایدهای که برخی صاحبنظران، چه غربی، چه مسلمان و چه فلسطینی و چه حتی اسرائیلی (مانند ایلان پاپه، مورخ سرشناس اسرائیلی) با عنوان «یک کشور برای یک ملت» مطرح میکنند، به این معنا است که هر کسی در مرزهای این سرزمین از بحر (دریای مدیترانه) تا نهر (رود اردن) زندگی میکند، از حقوق برابر برخوردار باشد و بتواند شهروند این کشور باشد. هدف این است که همه مردم ساکن این سرزمین، از یهودیان و مسیحیان گرفته تا مسلمانان و از اعراب گرفته تا مهاجران یهودی، بتوانند در یک فرآیند دموکراتیک نظام حاکم بر این سرزمین را انتخاب کنند.
به نظر من این ایده با راهکار همهپرسی ایران سازگار است. البته در ایران برخی شروط و محدودیتها برای ایده یککشوری مطرح میشود. مثلاً در ایران گفتهمیشود که سرزمین فلسطین، سرزمین مشترک مسلمانان، مسیحیان و یهودیان است و همه حق دارند که در این همهپرسی شرکت کنند و سرنوشت سرزمین فلسطین را تعیین کنند، اما در عین حال این قید را برخی میگذارند که یهودیان، صرفاً منظور یهودیان عرب است که به صورت اجدادی متعلق به خود فلسطین هستند و مهاجر نیستند. یا اینکه مثلاً انعطاف بیشتری وجود دارد و این قید گذاشته میشود که ساکنان اصلی سرزمین فلسطین در یک همهپرسی رای دهند که آیا یهودیان مهاجر حق ماندن در سرزمین دارند یا نه. اما در نهایت ایده یککشوری، با ایده همهپرسی چندان متفاوت نیست.
واقعیت این است که از لحاظ حق و حقوق سرزمینی و به لحاظ تاریخی این ایده درست و قابل قبولی است. واقعیت این است که این سرزمین فلسطین بوده، ملت فلسطین در آن زندگی میکردند و در فلسطین همواره یهودیان، مسیحیان و مسلمانان در کنار هم زندگی میکردند. صهیونیسم یک ایدئولوژی بیگانه تحمیل شده به سرزمین فلسطین است که با کمک استعمار انگلیس وارد فلسطین شد و در ۸ دهه گذشته قدرت و توسعه پیدا کردهاست و مدعی این سرزمین شدهاست.
آیا ایده به رسمیت شناختن کشور فلسطینی توسط گروهی از کشورهای جهان، در دورانی که اسرائیل عملاً وارد فرآیند محو کردن فلسطین از نقشه کره زمین شدهاست، کمکی به مردم فلسطین خواهد کرد یا نه؟
حتماً کمک میکند. اسرائیل هرچقدر قدرت داشتهباشد، باز هم نمیتواند در مقابل یک جهان ایستادگی کند. درست مانند رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی که نهایتاً مجبور به تسلیم شد. امروز قدرت تسلیحاتی اسرائیل، بسیار بیشتر از فلسطینیان است و توانستهاند فلسطینیان را در آن سرزمین سرکوب کنند و سرزمین را تحت اشغال خود قرار دهند. اما اگر واقعاً تمام دنیا، در چارچوب دولت، یکصدا مخالف این رویکرد اسرائیل باشند و از حق فلسطینیان برای تعیین سرنوشت و داشتن کشور حمایت بکنند، آنگاه اسرائیل به رغم قدرت تسلیحاتی خود نمیتواند در مقابل تمام دنیا ایستادگی کند.
امروز در قطعنامههای سازمان ملل متحد به وضوح میتوان دید که روزبهروز تعداد بیشتری از کشورهای جهان بر حق تعیین سرنوشت فلسطینیان و لزوم تشکیل کشور فلسطینی تاکید میکنند. اراده جهانی برای تشکیل کشور فلسطینی در حال شکلگیری است و حتی اگر امروز اسرائیل تمام سرزمین فلسطین را کنترل کند، اغلب تحلیلگران معتقدند که نهایتاً این استفاده از زور و اقدامهای قهری در درازمدت نتیجهای ندارد و اسرائیل مجبور به تسلیم در مقابل اراده جهانی خواهد شد.