به گزارش خبرداغ به نقل ازخبرآنلاین؛ نشست «ابعاد حقوقی و آسیبشناختی جنگ ۱۲ روزه رژیم اسرائیل با ایران؛ راهکارهای و چالشها» با همکاری خبرگزاری خبرآنلاین در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد. از جمله مشارکت کنندگان دیگر این نشست علمی، انجمن علمی حقوق دانشگاه تهران، موسسه علمی و حقوقی مهداد، خبرگزاری ایرنا، انجمن حقوق شناسی ایران و موسسه مطالعات بشیریه بود که در این نشست به طرح پرسش های پژوهشی پرداختند.
در این نشست عباس شیری، حقوقدان و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، سعید زندیه، استاد دانشگاه امام حسن مجتبی (ع)، تهمورث بشیریه، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، محمدحسین شریفان، حقوقدان و عضو هیات مدیره گروه حقوقی مهداد و رسول صفرآهنگ، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه به ایراد سخنرانی پرداختند.
سخنرانی عباس شیری، رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در بخش نخست این گزارش منتشر شد. در بخش دوم گزارش نیز به بازتاب سخنان تهمورث بشیریه استاد دانشگاه علامه طباطبایی و محمد حسین شریفان حقوقدان و عضو هیات مدیره موسسه مهداد و در بخش سوم گزارش به بازتاب سخنان سعید زندیه استاد دانشگاه امام حسن مجتبی(ع) پرداختیم. در قسمت چهارم و نهایی به بازتاب سخنان محسن محبی استاد حقوق بین الملل و رسول صفرآهنگ پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات علمی و استراتژیک خاورمیانه می پردازیم.
محسن محبی، رئیس اسبق مرکز امور حقوقی بینالملل ریاستجمهوری و استاد دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات نیز با بیان اینکه «ما این روزها همه سوگوار حقوق بینالملل هستیم»، در بخشی از صحبتهای خود به موضوع غزه اشاره کرد و گفت: «این روزها مردم غزه حتی غذا را نیز با طعم مرگ به دست میآورند و متاسفانه هیچ ضابطهای وجود ندارد که از چنین وضعیت مرگبار جلوگیری کند. حقوق بینالملل تدابیری برای این وضعیت اندیشیده ولی این تدابیر توان جلوگیری از این وضعیت را ندارد.»
این استاد دانشگاه ادامه داد: «آنچه که در حمله به ایران رخ داد برگ دیگری از صفحه ننگین زندگی بشری در قرن بیست و یکم بود.»
وی در ادامه گفت: «در حال حاضر همچنان جنگ در عرصه بینالمللی فصل الخطاب است، این در حالی است که تاکنون بشر راه طولانی را طی کرده که از چنین موضوعی جلوگیری کند ولی این اتفاق نیفتاده است. در حقوق بینالملل اصالت با صلح است.»
این استاد دانشگاه در بخشی دیگر از صحبتهای خود گفت: «این حرفی که نتانیاهو میزند که صلح از زور و لوله تفنگ بیرون میآید، متاسفانه واقعیت موجود صحنه بینالملل است. آلترناتیو این موضوع، این است که صلح به جای اینکه در غیاب جنگ ایجاد شود به یک امر اخلاقی و و درونی تبدیل شود.»
وی در بخشی دیگر از صحبتهای خود به برخی از مباحث در مورد امکان پیگیری حمله رژیم صهیونیستی به ایران از طرف دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان کیفری بینالمللی اشاره کرد و گفت: «ما و اسرائیل هر دو عضو کنوانسیون ۱۹۴۴ شیکاگو هستیم و میتوانیم شکایت خود را از طریق ایکائو پیگیری کنیم که اگر از آنجا به نتیجه نرسیدیم به آیسیجی مراجعه کنیم.»
محبی همچنین با اشاره به این موضوع که «از طریق کنوانسیون پیشگیری از نسلزدایی ۱۹۴۸ نیز میتوانیم این مسئله را پیگیری کنیم»، اظهار کرد: «ما و اسرائیل هیچکدام عضو دیوان کیفری بینالمللی ICC نیستیم ولی میتوانیم این موضوع را از طریق کنوانسیون رم پیگیری کنیم.»
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «البته طرح دعوی به منزله شناسایی نیست و ما همچنین میتوانیم از طریق مجامع قضایی بینالمللی از جمله شورای حقوقبشر نیز این مسئله را پیگیری کنیم.»
او در بخش پایانی صحبتهای خود تصریح کرد: «اکنون ما شاهد جنگ روایتها هستیم، ما در این زمینه ناتوان هستیم و برخی از حرفهایی که میزنیم معقول نیست.»
رسول صفرآهنگ، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه به تحلیل ناکارآمدی ساختاری حقوق بینالملل و سازمانهای بینالمللی در مواجهه با حمله رژیم صهیونیستی به ایران پرداخت و گفت: «این حملات بخشی از طرح کلان هژمونیک غرب در خاورمیانه است و تحلیل آن از منظر رئالیسم ساختاری نشان میدهد که در نظام بینالملل آنارشیک، دولتها مجبور به خودیاری هستند، چراکه نهادهایی چون سازمان ملل بهدلیل وابستگی به قدرتهای بزرگ، عملاً توان اعمال عدالت ندارند.»
صفرآهنگ با اشاره به حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای و پاسخ متقابل ایران، این رخداد را مصداق ناتوانی شورای امنیت در مهار تجاوز دانست و اظهار داشت: «حمایت آشکار غرب از اسرائیل در چارچوب نظریه هژمونی آمریکا و تلاش برای حفظ برتری ژئوپلیتیکی منطقه تحلیل شد. در سطح داخلی نیز، واکنش مردم ایران نشانهای از بازسازی هویت ملی در برابر تهدید خارجی تلقی شد.»
در بخش دیگری از سخنان وی، جنگ ۱۲ روزه با نظریه جنگ عادلانه (مایکل والزر) سنجیده شده و گفته میشود: «مطابق این نظریه، مشروعیت جنگ و رفتار در آن باید دو معیار اساسی داشته باشد: مشروعیت دفاعی و پرهیز از آسیب به غیرنظامیان. حملات اسرائیل به دلیل نقض حاکمیت و تلفات غیرنظامی، نامشروع ارزیابی شد. پاسخ ایران از منظر دفاع مشروع قابل توجیه است، هرچند حملات به مناطق شهری مانند حیفا ممکن است نقض اصول اخلاقی جنگ تلقی شود.»
پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، از دیدگاه فلسفی نیز با ارجاع به هانا آرنت، تأکید کرد که خشونت ابزار قدرت است نه صلح و نظریه صلح دموکراتیک کانت بیان میدارد که صلح پایدار بدون نهادهای قدرتمند ممکن نیست؛ عنصری که در جنگ اخیر بهدلیل انفعال نهادهای بینالمللی نادیده گرفته شد.
صفرآهنگ با اشاره به اصل فقهی «القدرة شرط التکلیف» و نظریه واقعگرایانه مورگنتا، قدرت را شرط تحقق تکلیف سیاسی دانست و اعلام کرد که توان نظامی ایران در این جنگ بهروشنی آشکار شد اما محدودیتهای دیپلماتیک و فشارهای اقتصادی مانع بروز کامل قدرت ایران در سطح بینالمللی شدند. موازنه در برابر اسرائیل و متحدانش، نیازمند تکیه بر محور مقاومت و دیپلماسی با شرق است.
وی در ادامه، این پرسش را مطرح کرد که آیا واکنش ایران در قالب قیام عاشورایی بود یا صلح حسنی؟ و گفت: «با تحلیل الگوهای تاریخی، مشخص شد که ایران ترکیبی از هر دو را بهکار گرفت: از یکسو پاسخ نظامی قاطع و از سوی دیگر پذیرش آتشبس بهعنوان مصلحت دیپلماتیک.»
مسئله هویت ملی و نظریه درباره ایران نیز بهعنوان محور دیگر بحث صفرآهنگ مطرح شد و از منظر سازهانگارانه تأکید کرد که هویت ملی در بستر تهدید خارجی تقویت میشود. با وجود گفتمان اسلام سیاسی پس از انقلاب، جنگ اخیر زمینهای برای بازتعریف «ایران قوی» فراهم کرد. با این حال، نبود یک نظریه منسجم درباره ایرانیت، خطر استفاده ابزاری از آن را افزایش میدهد. این امر نیازمند مشارکت نخبگان فکری از طیفهای مختلف برای تعریف نوینی از ایرانیت است که با واقعیتهای امروز سازگار باشد.
پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه در پایان، با استناد به فلسفه سیاسی هابرماس گفت: «تنها از مسیر گفتوگوی عقلانی و میانرشتهای است که میتوان به اجماع ملی و راهی برای رهایی از بحرانها رسید. تلفیق مقاومت و دیپلماسی، بازتعریف هویت و توسعه ظرفیت نهادی، سه رکن لازم برای مواجه آینده ایران با تهدیدات منطقهای و جهانی معرفی شدند.»