به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ نگار علی- در بخش اول کافه خبر «آقای تکفا»، به معرفی اینترنت در آمریکا و رسیدن آن در دهه ۶۰ به ایران، تالیف اولین کتاب درسی آموزش کامپیوتر در کشور و سیر فناوری اطلاعات در دولتهای پنجم تا دهم پرداختیم؛ در این بخش از گفتوگو به اهمیت وجود موضوع فناوری اطلاعات در برنامههای توسعهای کشور، تبعات تاخیر در بکارگیری فناوری در بخش بخش صنایع، تعیین مرز منافع ملی در فضای مجازی، روند توسعه هوش مصنوعی و تاثیر آن بر فناوری اطلاعات و آنچه برای پلتفرمهای خارجی در دهههای اخیر در کشور اتفاق افتاد، پرداخته شده است؛ مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید:
در سال ۹۰ با تایید مقام معظم رهبری، شورای عالی فضای مجازی درست شد. این شورا در کشور قویترین شورایی است که در یک موضوع کاربردی تاسیس شده است. یعنی ما به غیر از شورای عالی فرهنگی، شورایی در این سطح نداریم و بحث شورای امنیت و شورای اقتصاد نیز جدا است، چراکه مصوبه آنها در قانون اساسی وجود دارد.
بنابراین فرصت بسیار بزرگی در اختیار شورای عالی فضای مجازی و فعالان آن قرار گرفت، یعنی یک بخشی آمده است که بالاترین سطح اختیارات را دارد و مصوبه آن به قدری با ارزش است که مسیرهای دیگر را کوتاه کرده است.
شورای عالی فضای مجازی شروع به کار کرد؛ دبیر دور اول از روز اول تا روزی که میر فت در حال دعوا با رئیس جمهور وقت و سایر افراد بود و در طول سه سال دبیری شورای عالی فضای مجازی، وقت برای انجام کار مهمی پیدا نکرد. در سال ۱۳۹۲، دبیر تغییر کرد البته دوره ایشان یکساله بود و از سال ۱۳۹۳ دبیر سوم بر این مسند بود و در سال ۱۴۰۱ نیز چهارمین دبیر روی کار آمد. در مجموع در ۱۲ سال کار شورای عالی فضای مجازی، این شورا بطور عمده در تنش با بخش اجرایی کشور بوده و رویکرد کنترلی و امنیتی بر فضای تصمیمات عمومیت داشته و برنامه توسعهای بزرگی را برای بخشهای مختلف کشور ارائه نکرده است.
در ایران حدود صد سال است که شبکه ارتباطات داریم، هر دفعه هم پوست اندازی کرده و فناوری آن بروزرسانی شده است. اما وقتی نگاه میکنیم هیچ راهبرد ساختیافته بکارگیری فناوری اطلاعات یا سیاست مشخصی در توسعه ایران از شورای عالی فضای مجازی برای گذار به عصر نسل چهارم صنعت و اقتصاد دیجیتال در نیامده است، علی رقم اینکه اهداف فوق استراتژیک را شخص مقام معظم رهبری در این موضوع گفتهاند.
مثلا در حوزه هوش مصنوعی بیش از سه سال است که ایشان تعیین هدف کرده است. ولی با تاخیر زیاد به تازگی موجی راه افتاده است که تمام دستگاهها پایگاه هوش مصنوعی درست میکنند. درواقع تعداد دکانهای هوش مصنوعی در کشور، از تعداد آدمهایی که آن را بلدند، روزبهروز بیشتر میشود.
غلبه نگاه منفی به فناوری اطلاعات در کشور، منجر به تاخیر در بکارگیری فناوری شده است و تاخیر در بکارگیری فناوری باعث زیان ملی شده است.
سال ۱۳۸۸ بود که اپراتور سوم در کشور شروع به رشد و توسعه کرد؛ در آن زمان اپراتورهای همراه اول و ایرانسل در کشور به عنوان اپراتورهای اول و دوم در حال فعالیت بودند.
اپراتور سوم که رایتل بود، درخواست صدور مجور برای موبایل نسل ۲.۵ و ۳ را کرد اما با مخالفت مجامع فرهنگی-مذهبی مواجه شد و ادعا شد که این اپراتور میخواهد تصاویر مردم را پخش کند؛ فشار این جوامع منجر شد که موبایل نسل ۲.۵ و ۳ حکم تحریم بگیرد و درست در این نقطع خودتحریمی اتفاق افتاد.
در سال ۱۳۹۳ بود که با روی کار آمدن دولت جدید گزارشهایی مبنی بر تقویت ظرفیتهای فناوری در حوزه امنیت و کاهش نگرانیهای جوامع مذهبی-فرهنگی منتشر شد؛ در نتیجه نسل ۲.۵ و ۳ اینترنت در کشور آزاد شد. ولی این تاخیر زیان های ثانوی بزرگی را بوجود اورد که امروز گریبانگیر شده است.
بنابر گزارش جهانی، محتوای فارسی تا سال ۱۳۸۶، در رده چهارم در فضای مجازی قرار داشت؛ در آن زمان، زبان انگلیسی اول، زبان اسپانیایی دوم و زبان آلمانی و فرانسه سوم بودند؛ رشد زبان فارسی در فضای مجازی مدیون وبلاگ نویسانی بود که تا سال ۱۳۸۴ پر قدرت مشغول فعالیت بودند اما زمانی که تخصیص مجوز به اینترنت سریعتر روی موبایل نسل ۲.۵ و ۳ به تعویق افتاد، محتوای فارسی از این رقابت عقب ماند.
محتوا به زبان فارسی است که حوزه منافع ما را تعیین میکند و ما نیز از این محتوای فارسی حمایت کردیم تا رشد پیدا کند؛ وبلاگ در سیر رشد فناوری به شبکههای اجتماعی تبدیل شد. ما در سال ۱۳۸۶ وقتی پیشرفت فناوری را در سرویسهای بکارگیری فناوری اطلاعات قطع کردیم و بعد هم نگذاشتیم نسل سه موبایل بالا بیاید از پیشرفت وبلاگ نویسی و گذار به حوزه شبکه اجتماعی در ساختار بومی محروم شدیم.
سال ۱۳۹۳، با قدرت گرفتن اینترنت نسل ۲.۵ و۳، کاربران دوباره دست به کار شدند اما این بار بر روی سکوهای خارجی که در حال قدرت گرفتن بودند رفتند؛ در موج اول، سکوهای چینی وارد بازار شدند که به دلیل عدم تطابقهای فرهنگی سرویسدهی آنها از سوی سیاستگذاران ما، مسدود شد؛ اینگونه شد که ورود هر پلتفرم جدید به دلیل عدم تطابقهای فرهنگی با مسدودیت مواجه شد و کاربران ایرانی به مهاجرانی بدل شدند که از یک پلتفرم به پلتفرم دیگر میرفتند.
برخی از افراد در بدنه حاکمیت میگفتند که پس نمونه داخلی سکوها کجاست، چرا شبکه ملی اطلاعات ناقص است؟
آن اشتباهی که کردند، کمر نسل سه اینترنت را شکستند و گفتند که اینترنت به ما ربطی ندارد؛ و رفتند در خصوصی سازی که مخابرات را تکه پاره کنند، حواسشان نبود که ما باید سیستمهایمان را توسعه میدادیم. اگر آن زمان شبکه اجتماعی داخلی بالا میآمد، همین جماعت متقاضی روی آن سوار شده بود.
پلتفرمهایی که آن زمان وارد کشور شد، چینی یا روسی بودند و بخاطر جنبههای سیاسی-فرهنگی آنها که با ما تطابق نداشت، مسدودیت اتفاق افتاد. درواقع با بستن این شبکههای اجتماعی، آنها را نادیده گرفتیم، در صورتی که باید به شکل صحیح و درست از آنها بهرهبرداری میکردیم و آنها را مدیریت میکردیم.
برخورد ما مانند زمانی بود که لولههای آب خانهای شکسته باشد و ما بگوییم که لولههای آب را تعمیر نمیکنیم؛ به همین ترتیب پس از مدتی آب از در و دیوار خانه بیرون میزند؛ درواقع نمیتوانیم با ندیدن، موضوعی را حذف کنیم. ما باید به داخل آن برویم و ببینیم که آداب جهانی آن چیست، آداب فناوری آن چیست که با آن مقابله کنیم و در عین حال بهره وری داشته باشیم. از بهره وری در تمام برنامههای توسعه کشور انتظار یک سوم سهم رشد ناخالص داخلی ذکر شده است و یکی از بهترین ابزارهای تحقق ان بکار گیری فاوا در کلیه بخشها است ولی هیچ برنامه اجرایی مصوبی برای آن نداریم .این ضربه مهمی در تاخیر ورود ما به تکنولوژی بود.
بله، حتی در آن زمان رفتیم اما رقابت نهادهای امنیتی با هم باعث شد که زیرآب یکدیگر را بزنند.
انتشار مطالب کافه خبر نصرالله جهانگرد ادامه دارد، برای دریافت آخرین اطلاعات با سرویس دانش و فناوری خبرآنلاین همراه باشید.