چند روز قبل بود که خبری تلخ فوتبال آلمان را تحت تاثیر قرار داد. ماریا گروس، دروازهبان ۲۳ ساله تیم زنان بایرن مونیخ دچار بیماری سرطان شده و نمیتواند در ادامه مسابقات این فصل برای تیمش به میدان برود. باشگاه بایرن مونیخ بعد از اعلام این خبر، در اولین اقدام تصمیم به تصمیم قرارداد این دروازهبان تا سال ۲۰۲۶ گرفت تا او بدون دغدغه مسائل حرفهای بتواند مراحل درمانی خود را سپری کند.
همین اقدامات ساده باشگاه بایرن مونیخ در قبال دروازهبان جوان تیم زنان خود، باعث شد یاد موارد مشابه در فوتبال ایران بیفتیم. استقلال یکی از باشگاههایی است که در سالهای اخیر چند باری با موارد مشابه با ماجرای ماریا گروس مواجه شده ولی برخورد مدیران تیم ایرانی ۱۸۰ درجه با بایرن مونیخ تفاوت دارد. هنوز کسی ماجرای لئاندرو پادوانی را فراموش نکرده که در جریان بازی برای استقلال دچار یک مصدومیت سنگین شد و نه تنها فوتبال را کنار گذاشت که زندگیاش هم بهدلیل از دست دادن توانایی حرکت دچار مشکل شده است. پادوانی در زمان جدایی از استقلال ۹۰ هزار دلار از این تیم طلب داشت ولی مدیران این تیم با وجود دادن وعدههای بزرگ حتی حق و حقوق مدافع برزیلیشان را هم ندادند و او مجبور به شکایت شد که یک نقطه تاریخ در تاریخ باشگاه استقلال محسوب میشود. مشابه این اتفاق در ماجرای مصدومیت کوین یامگا هم رخ داد و مدیران فعلی استقلال در شرایطی که این ستاره در تلاش بود تا بتواند دوباره فوتبال بازی کند، قراردادش را به صورت یکطرفه فسخ کردند و نه تنها مطالباتش را ندادند، بلکه حتی برای دادن پاسپورت او هم سنگاندازی کردند. یامگا پس از جدایی از استقلال راهی نساجی شد و اتفاقا در اولین بازیاش هم دروازه آبیها را باز کرد تا پاسخ خوبی به بیمعرفتی مدیران تیم سابق خود بدهد.
فسخ قرارداد با یامگا تنها ۶ ماه بعد از مصدومیت شدید او در تمرین استقلال هم یکی دیگر از بیمعرفتیهای مدیران استقلال بود و حتی با انتقادات هواداران این تیم هم همراه شد. البته این قبیل رفتارها فقط شامل حال خارجیها نمیشود و مهدی مهدیپور، هافبک استقلال که در جریان بازی برای این تیم مصدوم شده، چندی پیش مدعی شد باشگاه هزینه عمل او را هم پرداخت نکرده و مجبور شده خودش این مبلغ را پرداخت کند. چنین رفتارهایی البته فقط مختص باشگاه استقلال نیست و دیگر تیمها هم مشابه آن را انجام دادهاند.
این رفتارها در شرایطی رخ داده که مدیران تیمهای ایرانی همیشه در صحبتها و شعارهای خود از اخلاق و رعایت مسائل فرهنگی میگویند ولی وقتی پای عمل باشد، حتی کوچکترین حمایتی هم از بازیکنان خود نمیکنند. ای کاش مدیرانی که چنین اصول سادهای را هم رعایت نمیکنند، حداقل در صحبتها و شعارهایشان هم دیگر پای مسائل اخلاقی را وسط نکشند.