به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ خانه تئاتر که از سال ۱۳۷۸ تأسیس شد به عنوان نهاد صنفی هنرمندان و فعالان عرصه تئاتر شناخته میشود اما اینکه چقدر این نهاد توانسته روند و اقداماتی صنفی داشته باشد مسئلهای است که طی بیش از ۲ دهه گذشته بارها درباره آن صحبت شده است. خانه تئاتر هیچگاه طی ۲ دهه گذشته دارای ثبات و از دیدگاه اهالی تئاتر تأثیرگذار نبوده است و فقط در مقام یک «عنوان» حضور دارد و به بقای خود ادامه داده است.
به گزارش مهر، البته در برخی موارد حضور برخی هنرمندان یا چهرهها در هیئت مدیره خانه تئاتر باعث بروز برخی اتفاقهای مثبت شد اما شرایط داخلی خانه تئاتر اجازه تداوم و استمرار این اتفاقها و روند مثبت را نداد.
در حال حاضر هم که خانه تئاتر در شرایط نابسامانی به سر میبرد و نه تنها جایگاه صنفی ندارد بلکه در حال از دستدادن اندک اعتبار داشته خود نیز است.
از این رو تصمیم بر این شد تا از دیدگاه اعضای انجمنهای مختلف خانه تئاتر به بررسی روند و وضعیت خانه تئاتر بپردازیم.
در همین راستا بهزاد صدیقی نمایشنامهنویس، پژوهشگر، مدرس دانشگاه و عضو هیئت مدیره اسبق کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران، به ارائه نقطه نظرات خود درباره خانه تئاتر و روندی که طی کرده است، پرداخت.
وی درباره روندی که خانه تئاتر طی کرده است، به خبرنگار مهر گفت: خانه تئاتر که در سال ۱۳۷۸ تأسیس شده تا این لحظه، دوران پر فراز و فرودی را پشت سر گذاشته است. البته فرازش کم بوده است و شاید در ابتدا که چنین نهاد شبهصنفی و مکانی که هنرمندان تئاتر در آن عضو شوند تا این نهاد پیگیر مطالبات، مشکلات شغلی، مسائل بیمه و بیکاری و کمککننده به پیشرفت فعالیت هنرمندان تئاتر باشد، وجود نداشت. متأسفانه در طی این سالها هر سال به جای توسعه و پیشرفت، بیشتر با محدودیتها، کاستیها و مشکلات عدیدهای که در نظام صنفی تئاتر وجود دارد، مواجه شدهایم. این مشکلات را میتوان به چند دسته تقسیم کرد، اول اینکه مشکلات شغلی و معیشتی اعضا است که هرگز و هرگز خانه تئاتر برای اعضای ۱۷ انجمن خود، امکانات شغلی را تا جایی که من به خاطر میآورم، فراهم نکرده است، شاید در مواردی نادر و آن هم به دلیل پیگیریهای شخصی تعداد محدودی از اعضا، اقداماتی البته نه در خور توجه انجام شده باشد. البته در دوره مدیریت جناب مقصود نعیمیذاکر، ایشان طی مذاکراتی، اموری را با سیمافیلم و سازمان صدا و سیما انجام داد تا برخی از اعضا به عنوان نویسنده یا کارگردان در تولید تئاترهای تلویزیونی حضور داشته باشند. وظیفه امنیت شغلی هنرمندان را خانه تئاتر بر اساس اساسنامه بر عهده دارد که متأسفانه هیچگاه شاهد انجام چنین وظیفهای از سوی خانه تئاتر نبودیم.
صدیقی ادامه داد: مشکل بعدی به مسائل زیرساختی خانه تئاتر مربوط میشود مانند نبود ساختار نظام و چارت اداری که البته در سه دوره قبل هیئت مدیره مرکزی خانه تئاتر، در گروه بهسازی سعی شد با تغییر و تحولی که در ساختار هیئت مدیره خانه تئاتر به وجود میآورند، این مشکل را برطرف کنند. این مشکل البته پس از هفتهها و ماهها تحقیق و پژوهش و صحبت درباره مسائل ساختار اداری و شرایطی که مانع پیشرفت خانه تئاتر شده است، بررسی شد. محمد امیریاراحمدی، نادر برهانیمرند، مسعود دلخواه، حمید پورآذری و کوروش نریمانی از جمله هنرمندانی بودند که با اکثریت آرا در هیئت مدیره آن دوره به عنوان اعضای گروه بهسازی حضور پیدا کردند. اما به مرور و با خروج هر کدام از آنها که ظاهراً به دلیل عدم تفاهمهایی که با بقیه اعضای هیئت مدیره داشتند و وجود اختلاف نظرهای عدیده با گروه قدیمیتر هیئت مدیره خانه تئاتر، اتفاقی رخ نداد. در دوره بعد از آن که جناب شهرام گیلآبادی به عنوان مدیرعامل خانه تئاتر انتخاب شد، سعی کرد تا این مشکلات را در ساختار اداری حل کند که بخشی از این مشکلات هم مرتفع شد اما با رفتن وی و با کمبود بودجه و شاید مدیریت ناهماهنگ و برگشتن خانه تئاتر به سیستم مدیریت قبل این روند ادامه پیدا نکرد و جلوی توسعه مسائل و زیرساختی خانه تئاتر به بهانه کمبود بودجه گرفته شد. البته جناب نعیمیذاکر سعی کرد به نوعی مسائل ریشهای و بودجه خانه تئاتر را حل کند.