به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ گفت و گوی ویژه خبری یکشنبه ۲۰ آبان با حضور سردار محمدجعفر اسدی، معاون قرارگاه خاتم الانبیاء و فرمانده پیشین نیروهای مستشاری ایران در سوریه، موضوع ۴۰۰ روز مقاومت و تحولات میدانی در جنگ میان رژیم صهیونیستی و غزه و لبنان را بررسی کرد.
به گزارش جماران مشروح این گفت و گو را در ادامه می خوانید:
سردار شما پیشتر فرمانده نیروهای مستشاری ایران در سوریه بودید، البته خیلیها دیگر کمابیش با عنوان مستشاری و نیروهای مستشاری تقریبا آشنا هستند، ولی دوست دارم یک بار جنابعالی توضیح بفرمایید که دقیقا نیروی مستشاری چه وظیفهای را بر عهده دارد و بعد این که اساسا ما چرا باید نیروی مستشاری مثلا در سوریه داشته باشیم؟
مطلبی را که میفرمایید برمی گردد به هشت سال دفاع مقدس که حضرت امام (ره) فرمودند ما در جنگ دوست و دشمن خود را شناختیم. ما در جنگ فهمیدیم که باید روی پای خودمان بایستیم، ما در جنگ ابهت هر دو ابرقدرت را شکستیم، مطالب گوناگونی است بحث من سر این است که ما دوستانی در منطقه داریم که اینها در هشت سال دفاع مقدس محبت کردند و به ما کمک کردند، یکی از آنها خدا رحمت کند آقای حافظ اسد بود که کنار صدام قرار نگرفت مثل بقیه کشورهای عربی و در مقابله با استکبار هم همسو بود با ما؛ پس ما لازم بود که وقتی که همه کشورهای استکباری همصدا میگفتند بشار باید برود، بشار باید برود به زبانهای گوناگون، آلمانی، فرانسوی، انگلیسی، به همه زبانها این کلام گفته شد و همه آنها هم اعتقادشان این بود که بشار جوان بیش از مثلا یک ماه دو ماه دیگر دوام نمیآورد، ولی سیاست کلان جمهوری اسلامی در منطقه این بود که بشار باید بماند.
فلذاست که خدا رحمت کند شهید بزرگوارمان قاسم سلیمانی، عزم شان را جزم کردند برای بقای بشار و خدا رحمت کند شهید عزیزمان آقای همدانی قریب سه سال آنجا واقعا تلاش کردند آموزشهایی را که در زمان دفاع مقدس تجربه کرده بودند منتقل کردند، یکی از مسائلی که واقعا در آنجا بسیار به درد خورد همین بحث ارتش بیست میلیونی همین بسیج مردمی که آنجا به نام جیش الشعبی شکل گرفت و از نیروهای خود سوریه سازماندهی شد و کمک کردند و الحمدالله آنچه را که نظر مقام معظم رهبری و مردم آزاده ایران بود در منطقه انجام میشد.
نیروهای مستشاری صرفا کار آموزشی انجام میدهند، کار پشتیبانی انجام میدهند یا نه اصلا ممکن است فرماندهی برخی از عملیاتها را بر عهده بگیرند؟ وظیفه مشخص شان چیست در سرزمینی که حضور دارند؟
سوریه یک ارتشی داشت، علیرغم این که بخشی از ارتش منشق شده بود و در مقابل خود ارتش ایستاده بود این ارتش واقعا خیلی از خودش مایه گذاشت و همانطور که عرض کردم راهنمایی شهید بزرگوارمان آقای حاج قاسم سلیمانی که ابتدا به ساکن آنها این تجربه را نداشتند و خود ارتش نگران بود که یک نیروی مردمی بیاید به میدان، تکلیف ما چه میشود؟ وقتی این نیروی مردمی را دیدند که واقعا کمک خوبی است آنها هم قبول کردند و کار برادران ما در آنجا این بود که کمک کنند برای بقای بشار، ولو این که مثلا ما بتوانیم از برادران عزیزمان که داوطلبند از افغانستان، از پاکستان، از عراق، خود لبنان میخواهند کمک کنند ما باید آنها را آنجا سازماندهی میکردیم و به ارتشی که در آنجا در حال دفاع از کیان خودشان است، کمک میکردیم.
و خاطرم هست آن اوایل یک تحفظی وجود داشت که اصلا از عنوان نیروهای مستشاری ایران در سوریه نام برده شود، درست است؟ یک ملاحظاتی ظاهرا وجود داشت ولی بعدا گفتند این که به لحاظ حقوق بین الملل منعی هم ندارد بالاخره دولت مستقر این دعوت را انجام داده و نیروها حضور پیدا کردند، آن اوایل یک ملاحظاتی بود، درست عرض میکنم یا نه؟
بله درست میفرمایید. این هجمه دشمن بود که کار تبلیغاتی میکرد و بسیاری از عزیزان ما در ایران این نگرانی را داشتند که مبادا جنگ به ما کشیده بشود، ما آنجا نرفتیم که با کسی بجنگیم ما آنجا رفتیم که کمک کنیم و از یک مظلوم دفاع کنیم ما با کسی آنجا وارد جنگ نشدیم، ما بعنوان نیروی مستشاری کمک کردیم که حق مسلم حکومت سوریه پابرجا بماند.
و حالا در بعد از عملیات طوفان الاقصی و هفت اکتبر هر اتفاقی که تقریبا میافتد در منطقه، رژیم صهیونیستی فلش اتهامش را به سمت ایران میچرخاند، یعنی خود عملیات هفت اکتبر هم آن اوایل فکر میکنم آنها اتهامی که وارد میکردند به ایران این بود که طراحی آن از سوی ایرانیها صورت گرفته و گفتند موشکها را ایران دارد میدهد و شاید روی کاغذ و منطق هم یک استدلالهایی وجود داشت به جهت این که غزه بالاخره یک منطقه محصوره و کاملا تحت مراقبت و نظارت است این موشکها از کجا میآید و چطوری میآید؟ خودشان مگر توان ساخت آن را دارند؟ ما واقعا موشک ندادیم برای غزه؟
این بحثی را که میفرمایید یک بحث ریشهای است، ۴۵ سال است که این بحث در جامعه مطرح میشود و هر اتفاقی که حتی در اروپا بیفتد، در آمریکا بیفتد نسبت میدهند به ایران. چرا به ایران نسبت میدهند؟ خدا رحمت کند حضرت امام (ره) فرمودند ما در جنگ ابهت هر دو ابرقدرت را شکستیم، اینها با ابهت شان خیلی در دنیا کار میکردند، همین ناو هواپیمابری که امروز مردم قهرمان ایران اصلا نمیدانند چه زمانی میآید در خلیج فارس و چه زمانی میرود؟ برای چه میآید و برای چه میرود؟ یک زمانی اگر این ناو حرکت میکرد به سمت کشوری، مسئولین آن کشور دستها را بالا میکردند و خیلی نگران بودند، خیلی میترسیدند از قدرت آمریکا، ما این ابهت را در هشت سال دفاع مقدس واقعا شکستیم، دشمن همه توان خود را گذاشته که ما را یک جوری در دنیا محکوم کند و مردم دنیا را برعلیه ما بکند یعنی چطور بگویم؟ ایران هراسی را در دنیا میخواهد مطرح کند، مردم غزه هم مثل همه مردم دنیا، آیا واقعا همانطور که شما فرمودید در یک زندان روباز غزه را اگر کسی ترسیم کند، یک طرف آن دریاست، کاملا در سیطره اسرائیل، دور تا دور آن دیوارهایی که بعضی جاهای آن شش متر و بعضی جاها ۹ متر ارتفاع دارد، بالای این دیوارها سیم خاردار و حساسههایی که حتی اگر یک خیلی عذر می خواهم، روباهی هم اگر بخواهد از آنجا عبور کند آنها بلافاصله مطلع میشوند، اگر یک کارگر فلسطینی بخواهد از داخل این دیوارها بیاید کارکند برای این یهودیهای خبیث، آنجا تفتیش بدنی میشود، صبح بیرون میآید و میرود کار میکند و بعد از ظهر و عصر که برمی گردد دوباره تفتیش بدنی میشود وارد غزه میشود، خب این غزه واقعا این موشکها با این گستردگی قریب یک سال است که آنجا جنگ است، هنوز شما میبینید آنجا مهمات هست، رزمنده هست، تانک میزنند، ماشینهای نظامی را آنجا میزنند، این مهماتها را واقعا ما بردیم آنجا؟ حالا اگر فرضا یک کشوری مهماتی را از یک کشور دیگر خرید، آیا این جرم است؟ در دنیا متداول نیست؟
بعد حالا من از این طرف سوال کنم، حالا این سرزمین فلسطین اشغالی که در اختیاراین یهودیها است مگر گسترش آن چقدر است؟ اینها چقدر مهمات داشتند؟ اینها در همان اوایل مهمات شان تمام شد، تمام زاغه مهماتهایی که در فلسطین اشغالی مربوط به آقای نتانیاهو بود تمام شد، پل هوایی بین آمریکا و انگلیس و اروپا به تل آویو، همه روزه آنجا هواپیما مینشیند مهمات میآورد، همین موشکهای سنگرشکن، اینها را خود اسرائیلیها ساختند؟ یا اینها از آمریکا آمده؟ هیچ کس این را بحث نمیکند، شما در سال ۱۴۰۱ یک خانمی جلوی دوربین همه افتاد و آنجا هم بردند بیمارستان از دنیا رفت، شما دیدید چه کردند با کشور ما، این همه زن، این همه کودک، بیمارستان، همه آن چیزهایی را که آنها مطرح میکردند که خبرنگار مثلا مصونیت دارد، واقعا مصونیت داشت؟ مسجد مصونیت داشت؟ مدرسه مصونیت داشت؟ هیچ کجا مصونیت نداشت، با چه؟ با مهمات آمریکایی، آن وقت به ما میگویند شما موشک دادید، اصلا خیلی مسخره است، اینها خودشان ساختند، بله، ما آموزش دادیم، کار بدی نکردیم، که به یک مظلوم آموزش دادیم که چگونه از خودش دفاع کند، آیا این کار بدی در دنیا است؟
با این که ما اصلا صراحتا اعلام کردیم که ما حمایت میکنیم از غزه، از مقاومت، از لبنان ...
ما به حزب الله مهمات میدهیم و نگران هم نیستیم که به ما هم بگویند برای چه میدهید، این حزب اللهی که واقعا چطور بگویم؟ امروز در دنیا بی بدیل است در مقابل همه استکبار ایستاده و ابایی هم ندارد که بگوید من وصل به ایران هستم و ما هم ابایی نداریم، نگرانی نداریم که بگوییم حزب الله وصل به ما است، ما به آنها آموزش میدهیم و هیچ نگران این بحثها هم نیستیم.
نکته مهم آن این است که در یک منطقه محصور با تمام مراقبتها و حفاظتها و ممنوعیتها، چه به فرض ایران به ایشان داده باشد یا خودشان به این فناوری رسیده باشند و دارند تولید میکنند، در دو حالتش این محدودیتها خیلی مانع ایجاد میکند برای این اتفاق، بالاخره ساخت موشک یا راکت چیزی نیست که به همین سادگی بخواهد اتفاق بیفتد، حالا بعد خود عملیات هفت اکتبر تدارک این عملیات و آن حجم از موشکها در آن ساعات اولیه چطور اینها از چشم صهیونیستهایی که این قدر مدعی روی اشراف اطلاعاتی درمنطقه هستند پنهان میماند؟
اسرائیل تا قبل از این قضیه طوفان الاقصی در دنیا این طور مطرح میکرد که من چهارمین ارتش قدرتمند دنیا هستم و پایه ارتش من هم پایه هوایی است و من تسلط کامل به منطقه دارم، اطلاعات من اطلاعات درجه یک دنیا است، از جهت نظامی چهارمین ارتش دنیا ولی، چون انگلیس، آلمان، فرانسه، آمریکا همه اینها کار اطلاعاتی برای اسرائیل میکنند میگفت من از جهت اطلاعاتی نمره یک دنیا هستم، خودش مدعی بود که داخل همین زندان روبازی که اسم آن غزه است، من بیش از هشت هزار جاسوس دارم، من مرتب بالای سر اینها با همین پهپادهای خودم آنها را رصد میکنم، با ماهوارهها من قادرم اگر در حیات یک فلسطینی یک برگ روزنامه افتاده باشد آن را بخوانم، مگر یک کسی که با پاراموتور میخواهد پرواز بکند شب میخوابد صبح میتواند با پاراموتور پرواز کند؟ این باید آموزش دیده باشد، کجا آموزش دیده؟ اگر بگوییم بیرون این زندان روباز، خب این پاراموتورش و چتر و امکاناتش را از کجا آورده؟ اگر بگوییم داخل، پس این که اطلاعاتش نمره یک دنیا است، این چه اطلاعاتی است؟ وقتی مقام معظم رهبری میفرمایند که اسرائیل شکست خورده و این شکست قابل جبران نیست، چند تا وجهه دارد این شکست، یک وجهه آن همین وجهه اطلاعاتی است، تو که اینقدر مدعی بودی، همین الان بگو این سلاح، این مهمات، این آموزش از کجا آمده؟
الان همین اتهامی که به نتانیاهو وارد است همین است دیگر، یعنی نگرانند که جنگ تمام شود جواب این را میخواهد بدهد.
اینها میگویند ایران، خیلی خب حالا ایران، ایران چه کار کرده؟ معجزه کرده؟ از این دیوارها عبور کرده و اینها متوجه نشدند یا آنها از این دیوارها عبور کردند آمدند این طرف آموزش دیدند؟ اینها بحثی است که شکست اطلاعاتی اسرائیلی که مدعی بود اولین کشور اطلاعاتی دنیا است و بعد در قضیه نظامی، اینها ۴ تا اصل داشتند که یکی از این اصلها را نتوانستند اثبات کنند.
اینها اصل اول شان این بود که هیچ جنگی در داخل فلسطین اشغالی نباید باشد، ما باید جنگ را ببریم بیرون فلسطین اشغالی، خب جنگ داخل بود.
دوم این که گفتند ما اسرایمان را پس میگیریم، بعد از یک سال چند تا پس گرفتند؟
سوم این که گفتند ما حماس را از بین میبریم، حماس از بین رفت؟ یا حماس گسترش پیدا کرد در سطح دنیا؟ امروز حتی اگر یک خانمی جلوی کاخ سفید پرچم فلسطین را دست میگیرد به این معنی است که این خانم فهم حماسی در سرش است، اگر یک جوانی میآید در محوطه دانشگاه انگلیس چادر میزند و آنجا در آن چادر مینشیند و پرچم فلسطین را نصب میکند یعنی حماس در پهنه جهان گسترش پیدا کرد، نه فقط در پهنه منطقه، در اروپا، در امریکا.
پس هیچکدام از آن مطالبی را که گفته است در این یکسال اخیر که گذشته است، نتوانسته به دست بیاورد و، چون در فلسطین اشغالی شکست خورده است، به سراغ حزب الله آمده است. از قبل این پیجرها و شناسههای دقیق را برنامه ریزی کرده بود که بتواند در رأس حزب الله کسانی را بزند و انفجار این پیجرها، حزب الله را به گونهای فشل کند که ظرف یک هفته به بیروت بیاید. الان چهلمین روز هم گذشت، الان کجا است، در مرز درگیر است، با همان حزب اللهی که روزهای اول فکر میکرد با این خیال وارد شد که بلافاصله به لیتانی میآید و به بیروت میآید. مثل سال ۱۳۶۱ که ما وارد خرمشهر شدیم، آنها سراسیمه تا بیروت آمدند، الان فکر کردن همان زمان است.
میخواهم به حمله رژیم صهیونیستی به اقلیم جمهوری اسلامی ایران اشاره کنم. آیا ناگفتههایی از آن حمله وجود دارد که هنوز بیان نشده باشد؟
ببینید! ما در این ۴۵ سال، مرتب درگیر بوده ایم؛ در شش جبهه: جبهه اقتصادی، جبهه سیاسی، جبهه نظامی، جبهه تبلیغاتی، در همه این شش جبهه که درگیر بودیم، آن چیزی که از همه به ما نزدیکتر بوده است، در مورد همین غده سرطانی به نام اسرائیل بوده است. شما میبینید قبل از این انقلاب امریکاییها نشسته بودند و منطقه را غارت میکردند، همان چیزی که امروز به عربستان میگویند که عربستان گاو شیرده ما است، کشور ما هم در زمان شاه بهترین گاو شیرده امریکا بود. وقتی انقلاب پیروز شد، همه استکبار در مقابل ما ایستاد، من جمله نماینده آنها، شما دیدید در همان هفته اول واقعاً اسرائیل فرو ریخت و امریکاییها سراسیمه آمدند و در عراق خودشان گفتند ما وقتی رسیدیم کار اسرائیل تمام شده بود، ما زیر بغل شان را گرفتیم و بلند کردیم و گفتیم چه میخواهید، پول میخواهید، میدهیم، سلاح میخواهید، میدهیم، هر نوع پشتیبانی که میخواهید میکنیم، بلند شوید و ادامه بدهید.
نظر من این است که امروز دیگر اسرائیل با حماس یا حزب الله یا با ما نمیجنگند؛ این امریکا است که با ما میجنگد. بله سربازش اسرائیلی است، ولی هواپیما و سلاح و دستورات اش و طراحی اش امریکایی است. بله سرباز اسرائیلی انجام میدهد، ولی در رأس همان شیطان بزرگی که حضرت امام فرمودند، او با ما میجنگند. مقام معظم رهبری نظر مبارک شان این بود که ما پیش قدم نشویم و پیش دستی نکنیم، ما نباید پیش دستی کنیم. روزی که اسرائیل این خیره سری را شروع کرد و یک بخشی از خاک ما، یعنی سفارت هر کشوری، جزئی از خاک آن کشور است، کنسولگری ما را که درکنار سفارت بود را زد و شهید بزرگوار ما شهید حاج علی زاهدی و آقای محمدرضا رحیمی این دو عزیز را به شهادت رساند، ما مجبور شدیم جواب بدهیم. شما دیدید که حاج زاهدی و رحیمی که آنجا شهید شدند، ما گفتیم حتماً این را جواب میدهیم.
ما وعده صادق ۱ را انجام دادیم، او هم خیره سری کرد و جواب داد منتها جواب اش پیدا بود که چطوری جواب داد. یک ماشینی را زد که خیلی قیمتی نداشت، تلفات جانی نداشت، ولی ما همین که او این خیره سری را انجام داده است و مستقیماً به خاک ما زده است، ما باید جواب میدادیم. کارهای بعدی را که انجام داد، ما مصممتر شدیم که جواب بدهیم و وعده صادق ۲ را انجام دادیم، او هم وعده صادق ۲ را جواب داده است. حالا همه مردم ایران میخواهند که ما نباید قبول کنیم که او آخرین تیر را بزند، ما باید بزنیم، ما فرمانده کل قوا داریم و او تصمیم گیرنده است. هر زمانی را که ایشان تشخیص بدهند، حتماً ما جبران میکنیم، مردم ما در این شک نکنند.
منتها مردم ما باید صبور باشند و همانطور که وعده صادق ۲ یک مقداری طول کشیده بود، ما هر جا میرفتیم همه سؤال میکردند ما خسته شده ایم، چقدر باید صبر کنیم. در این امورات یک مقدار صبوری لازم است و دیدید در وعده صادق ۲ با صبوری که داشتیم، غافلگیری بسیار خوبی را الحمدالله داشتیم و توانستیم تعداد زیادی از موشک هایمان را به آنجاها که خواستیم، رساندیم. ما میدانیم و امریکاییها و اسرائیلیها که موشکهای چقدر مفید به فایده برای ما و چقدر مضر برای آنها بود.
به نظر شما وعده صادق ۳ چه تفاوتیهایی با ۱ و ۲ خواهد داشت؟
یقیناً همانطوری که بین ۱ و ۲ تفاوت زیادی بود، وعده صادق ۱ سه خط پدافندی را اروپاییها و امریکاییها جلوی ما گذاشته بودند، در عراق و اردن و خود فلسطین اشغالی. یعنی همه توان شان را به میدان آورده بودند و آنچه هواپیما میشد در سطوح مختلفی بلند کنند و در مقابل ما بایستند، بلند کرده بودند و آنها باور داشتند که یک موشک ما در فلسطین اشغالی به زمین نمینشیند. تعدادی که ما توقع داشتیم واقعاً به زمین ننشست و پدافند آنها، پدافند قوی بود. اما وعده صادق ۲ کاملاً تفاوت داشت، حالا چه تفاوتی دارد، این تفاوت را از نظر نظامی نمیشود توضیح داد، حتماً با وعده صادق ۲ متفاوت است.
رهبری در بیانات اشاره کردند که حملهای که رژیم مرتکب شد را نباید بزرگنمایی کرد و نباید کوچک شمرد. اندازهای که اتفاق افتاده است، باید آن را تحلیل کرد. نکته دیگری که اشاره کردند اینکه رژیم تحت هر شرایطی دچار یک خطای محاسباتی شد. چه اتفاقی افتاد که رژیم دچار این خطا شده است، از سمت ما اتفاقی افتاده است که او را به خطا انداخته ایم یا اینکه مثلاً او خودش در تحلیل هایش دچار اشتباه شده است؟
عرض کردم رژیم احساس کرد که حالا که امریکا و اروپا پشت سر او هستند، هر کاری انجام بدهد، به نفع او است. شما دیده اید در سالهایی که گذشته است، ترورهای بسیار زیادی را در سطح دنیا این رژیم انجام داده است من جمله در ایران و هیچ وقت مقام معظم رهبری اجازه نداده اند که ما از ایران این خباثت را تلافی کنیم تا زمانی که این خطا را کرد و بخشی از خاک ما را در سوریه هدف قرار داد. این اولین خطای او بود، وقتی که ما جواب دادیم او نباید خطای دوم را میکرد، کرد و این خطای سوم او همین جواب دادن بعد از وعده صادق ۲ بود که این وعده صادق ۲ همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند نه باید در آن بلوف کنیم و نباید در آن کوچک انگاری کنیم که مردم فکر کنند هیچ اتفاقی نیفتاده است. نه، یکسری از جاهایی را زده است که ما میدانیم و او هم میداند. هم او میداند که ما یکسری ضعفهایی داریم و هم ما میدانیم که آنها یکسری ضعفهایی دارند. یعنی اینطوری نیست که ضعف آنها از ما پوشیده است، آنها هم یکسری ضعفهایی دارند و اگر این خطایی که کرده اند ما جبران کنیم، خودشان متوجه میشوند که چه نوع خطایی کرده اند و ما چه جوابی خواهیم داد.
برگردیم به تحولات منطقه به ویژه آن چیزی که در خود رژیم دارد اتفاق میافتد. یکی از مهمترین خبرها تغییر وزیر جنگ رژیم صهیونیستی یا گالانت بود که خیلی واکنشهای متفاوتی به همراه داشت. از جمله روزنامه وال استریت ژورنال به نقل از یک مقام امریکایی اشاره کرد که تصمیم برکناری گالانت، آنها تعبیرشان این بود که بسیار نگران کننده بود و اشاره میکنند که سؤالهای واقعی در این خصوص دلایل برکناری و پیامدهای آن وجود دارد. تحلیل شما در از اینکه در میان یک جنگ، وزیر جنگ یک رژیم عوض میشود، بعنوان یک فرد نظامی، چه است؟
علی رغم اینکه هم امریکا و هم اروپا و هم این رژیم جعلی، ظاهر بسیار منظم و شسته رفتهای را دارند به دنیا عرضه میکنند، داخل شان خیلی خرابتر از آنی است که ما فکر کنیم. واقعاً یکدست نیستند، اینکه میگویند مثلاً در امریکا هر کدام از اینها بیایند دو روی یک سکه هستند، نخیر اینطور نیست، اینها با همدیگر جدی درگیر هستند. بله در مقابل ما هر دو محکم میایستند، اما در بین خودشان واقعاً یکدست نیستند و از همه اینها سختتر الان وضعیتی است که در تل آویو است و اینها واقعاً با همدیگر مشکل دارند. مشکل من این است، همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند ما به قله نزدیک هستیم.
الان اگر بخواهید براساس همان تعبیری که رهبری به کار بردند که نه بخواهیم بزرگنمایی کنیم و نه کوچک انگاری کنیم، بخواهیم واقعیت میدان را آنطور که وجود دارد، واقعاً منطقی اگر بخواهیم تحلیل کنیم، شما بعد از ۴۰۰ روز مقاومت، دو طرف این میدان را چطور ارزیابی میکنید، چه سمت رژیم و چه سمت نیروهای مقاومت؟
عرض کردم این رژیم یکسری ادعاهایی داشت که هیچکدام از ادعاهایش را نتوانسته اثبات کند. حالا این نتوانستن اثبات کردن نفی این را نمیکند که پیشرفتهترین هواپیماها دراختیار این رژیم است، پیشرفتهترین بمبها دراختیار این رژیم است. این رژیم خبیث اینطوری نیست که هیچ غلطی نمیتواند بکند، بله ما میگوییم که هیچ غلطی نمیتواند بکند، اما اگر واقعاً آن حمله کند، به ما آسیب میرساند. ولی در جواب اش ما میتوانیم آسیبهای بالاتری به او برسانیم، آن هم با همین محاصره تا الان دارد دست به راه پا به راه با ما راه میآید؛ و الّا اگر میدانست که ما آن توانمندی را نداریم، حتماً وضعیت ما فرق میکرد. آن توانمندیهای ما را بهتر از مردم خود ما میشناسد و میداند، چون این را میداند الان وضعیت ما اینی است که آن رعایت میکند و ما هم واقعاً نمیخواهیم در منطقه غرب آسیا جنگ به پا کنیم، ما خواستار جنگ نیستیم. اما اینطوری هم نیست که یک خبیثی به ما بزند و به قول مقام معظم رهبری، آن دورانی که میزدند و در میرفتند، تمام شده است، بزنند، میخورند. کما اینکه تا الان هر جا را زده اند، خورده اند.
وضعیت حماس و حزب الله الان چطور است؟
به نظر من وضعیت بسیار خوبی است. ببینید حضرت امام (ره) فرمودند ما آنچه داریم از کربلا و عاشورا است. یکسال کربلای بسیار بزرگی را در منطقه غرب آسیا این یهودیهای خبیث، من چرا میگویم یهودی، چون بعضیها میگویند یهودیها را نگویید، چرا نگوییم، واقعاً اینها اگر یهودی نیستند پس چه کاره هستند.
منظورتان صهیونیستها است؟
همین صهیونیست ها، ریشه اینها همان یهودی است که با پیغمبرشان آن معامله را کردند، نمیخواهیم وارد تاریخ شویم.
یهودیانی داریم که ضد صهیونیست هستند، خط شان کاملاً مشخص است؟
آنها نمودی دارند، این یهودیهایی که ضدیت دارند، واقعاً نمودی دارند، نمود آنها کجا است، چرا اینها به میدان نمیآیند و قال این قضیه را، این غده سرطانی که باعث ننگ بشریت هستند، نمیگوییم قوم یهود، باعث ننگ بشریت هستند، یعنی ننگی از این بالاتر نیست. این همه در تاریخ گفته ایم که یزید و یزیدیان باعث ننگ بشریت بوده اند، امروز این قوم، خدا رحمت کند شهید مطهری، فرمودند یزد زمان تان را بشناسید، آن یزید مرد، این یزیدهایی که یکی پس از دیگری آمده اند و این همه خباثت کرده اند. همین شورانی که سقط شد، یهودی نبود، اینها چه خباثتهایی کرده اند و ما میبینیم این کربلایی که درست شده است، نتیجه اش دقیقاً به نفع حماس است. یعنی حماس وجه اش را پرداخت کرده است و آزادی بسیار ارزشمندی را عن قریب به دست اش میرسد. این حدیث بسیار حدیث معتبری است، با ظلم هیچ حکومتی پایدار نمانده است. در عالم، بالاتر از این که این همه طفل بیگناه، این زنها را مسجد و کلیسا و بیمارستان و هر چیزی که حساب میکنید، اینها رعایت نکرده اند و بالاترین ظلمی را که در تاریخ بشر اتفاق افتاده است، به دست همین خبیث ها، حالا میگوییم صهیونیست، صهیونیست از کجا است.
ما در قرآن واقعاً داریم که اشدالناس نسبت به ما یهود است. من الان دارم در صداوسیما صحبت میکنم و میدانم که ممکن است بعضی از یهودیهایی که در کشور ما هستند، میگویند ما یهودی هستیم، شما کجایید، داد و فریاد شما کجاست که آبرو و حیثیتی برای قوم یهود اینها بعنوان صهیونیست نگذاشته اند. به میدان بیایید، بیایید نشان بدهید. الان بچه مسلمانهای ما، شیعیان ما، در غزه یک نفر شیعه نداریم. امروز یمن، سوریه، لبنان، عراق، ایران همه اینهایی که دارند کمک میکنند، چه آنهایی که الان رفته اند، موکب زده اند، غذا درست میکنند برای این آواره ها، چه آنهایی که به هر گونهای کمک میکنند شیعیان هستند، شهید میدهند و دفاع میکنند، چون اینها مسلمان هستند. ما قبول میکنیم مردمی که در غزه هستند مسلمان هستند، گوینده لا اله الی الله هستند و ما وظیفه داریم از آنها دفاع کنیم. کجا هستند یهودیهای دنیا که بروند یقه امریکا را بگیرند، یقه اروپا را بگیرند، بگویند ما یهودی هستیم اینها دارند آبروی ما در دنیا میبرند.
راجع به شهید نصرالله، چون میدانم شما از قدیم با ایشان مجالست داشته اید، حتی با شهید سیدعباس موسوی، صحبت میفرمایید؟
الحمدالله ما خدا نعمتهای بسیار ارزشمندی را به ما عطا کرده است که ما باید قدر این نعمتها را بفهمیم. اولین نعمتی که خداوند به ما مردم ایران عطا کرد و باید قدر آن را بدانیم، نعمت ولایت فقیه بود. این مرد بزرگ حضرت امام (ره) حق به گردن همه انسانهای روی کره زمین دارند، خصوصاً همه ما مدیون آن شخصیت برجسته هستیم. بعد از مقام معظم رهبری و حضرت امام سومین شخصیتی که تمام مسلمانهای روی زمین، بلکه تمام انسانهای آزاده روی زمین، مدیون هستند، به شخصیتی مثل سیدحسن نصرالله است.