کد خبر: ۹۷۹۴۸۹
تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۵
تعداد بازدید: ۲۸۱
پوپک و مهران به امید داشتن روزهای خوب با هم ازدواج کردند ولی حالا کارشان به دادگاه خانواده کشیده است. آنها یک فرزند دارند اما به خاطر فرزندشان هم نتوانستند زندگی مشترک را ادامه دهند.

مرد شکاک روزگار این زن را سیاه کردبه گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ پوپک و مهران به امید داشتن روزهای خوب با هم ازدواج کردند ولی حالا کارشان به دادگاه خانواده کشیده است. آنها یک فرزند دارند اما به خاطر فرزندشان هم نتوانستند زندگی مشترک را ادامه دهند. پوپک درباره زندگی مشترک با همسرش و علت اختلافاتش برای اعتمادآنلاین توضیح می‌دهد.

*چند سال است ازدواج کرده‌اید؟

 

هفت سال.

*زندگی خوبی داشتی؟

از اول دچار درگیری و دعوا بودیم ولی ادامه می‌دادیم، فکر می‌کردیم درست می‌شود.

*چرا اختلاف داشتید؟

شوهرم شکاک است. من را اذیت می‌کند. مرتب باید به سوالاتش جواب بدهم و این موضوع اذیتم می‌کند. مثلاً مدام می‌پرسد با کی تلفنی حرف زدی، کجا رفتی چرا با فلانی حرف می‌زنی و...

*شغل شوهرت چیست؟

کابینت‌ساز است.

*درآمد خوبی دارد؟

ما مشکل مالی نداریم. من توقع زیادی هم از شوهرم ندارم. همین‌ که زندگی آرامی ‌داشته باشم برایم کافی است اما او من را کلافه می‌کند. یک‌دفعه وسط روز به خانه می‌آید که ببیند من کجا هستم یا چه کسی در خانه است. تلفنم را چک می‌کند و مرتب به پدر و مادرم زنگ می‌زند و گلایه می‌کند.

*سعی کردی او را مطمئن کنی که وفادار هستی؟

بارها قسم خوردم. پیش دکتر رفتم. شکایت کردم. موضوع را به پدر و مادرش گفتم و هر کاری که فکرش را بکنید کردم اما شدنی نیست. دیگر نمی‌توانم تحمل کنم.

*از ابتدا شکاک بود؟

از اول شکاک بود اما از وقتی فهمید قبل از او پسردایی‌ام خواستگار من بوده، وضعیت بدتر شد. او حتی ارتباط من با فامیل را قطع کرده است. اگر ببیند من به خانواده دایی‌ام نزدیک شدم زندگی‌ام را سیاه می‌کند.

*چه زمانی تصمیم به جدایی گرفتی؟

از دو سال پیش می‌دانستم دیگر این زندگی دوام ندارد. دوست نداشتم با او زندگی کنم. دو سال پیش به محل کار پسردایی‌ام که آدم بسیار محترمی ‌است رفته بود و او را کتک زده بود، آن هم بدون هیچ دلیلی! من از آن به بعد تصمیم گرفتم دیگر به این وضعیت ادامه ندهم و از شوهرم جدا شوم اما جسارت این کار را نداشتم.

*مشاوره رفته‌اید؟

بله. ما هم مشاوره‌ای که دادگاه گفته رفته‌ایم و هم مشاوره جداگانه، هر دو می‌گویند عدم سازگاری دارید.

*فرزندت چه می‌شود؟

می‌تواند تا هفت سالگی با من باشد. می‌خواهم به خانه پدرم بروم و آنجا زندگی کنم. بعد از هفت سالگی دوباره دادگاه درباره او تصمیم می‌گیرد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: