سالهای زیادی از سرمایهگذاری برخی بانکهای ایرانی در عرصه هنر نمیگذرد، اما نتیجه این اتفاق حداقل بر بخشی از بازار هنرهای تجسمی تاثیرگذار بوده است. حالا انگار بانکهای ایرانی به این نتیجه رسیدهاند که باید به فرهنگ و هنر ورود کنند تا هم به برندهای خود اعتبار ببخشند و هم اینکه عملا بهطور مستقیم بر چرخه اقتصادی فرهنگ و هنر تاثیر بگذارند. این البته مختص ایران نیست و در بسیاری از کشورها بانکها به فعالیتهای فرهنگی و هنری ورود میکنند.
Bank of America که یکی از مشهورترین بانکهای آمریکاست درباره حمایت این مجموعه از فرهنگ و هنر نوشته: معتقدیم که سرمایهگذاری در هنر تاثیر مثبتی بر زندگی ما دارد و به همین دلیل با حمایت مالی خودمان تلاش میکنیم یک میراث بزرگ را برای نسلهای آینده حفظ کنیم. Triodos Bank هم که بانک مشهور هلندی است درباره حمایت از فرهنگ و هنر اعلام کرده از خلق آثار فرهنگی حمایت مالی میکند تا تغییرات مثبتی در جامعه ایجاد شود.
آغاز یک مسیر طولانی
این بانک گفته: نگاه ما به هنر و فرهنگ هنر نقش مهمی در رشد فردی افراد و انسجام جامعه دارد و دیدگاههای جدیدی را ترویج میکند. اگر بخواهیم نمونههای دیگری هم بیاوریم شاید بتوان صدها بانک دیگر در نقاط مختلف جهان را مثال زد که با سرمایهگذاری فرهنگی تلاش میکنند دنیای شیرینتری را برای شهروندانشان بسازند. این موضوع اما در ایران چندان سابقه ندارد. واقعیت این است که با تاسیس بانکهای خصوصی در ایران در دهه ۸۰بانکداری وارد فازی جدید شد. در سالهای نه چندان دور برخی بانکها پیشقدم شدند و برای نقشآفرینی در زمینه مسوولیتهای اجتماعی خود به بازار هنری ورود کردند و یک مسیر تازه را بنیان گذاشتند. پس از آن دایره حمایت سازمانها و بانکها از آثار هنری گستردهتر شد و بانکهای دولتی نیز به این جنبش پیوستند.
مسوولیت اجتماعی یعنی چه؟
اینکه چرا باید بانکها از آثار هنری حمایت کنند سوال مهمی است. مهمترین پاسخ به این سوال از یک گزاره با عنوان «مسوولیت اجتماعی» سرچشمه میگیرد. مسوولیت اجتماعی یک چارچوب اخلاقی است و بیانگر این است که هر نهاد باید نسبت به مسائل اجتماعی و فرهنگی و هنری و محیطی حساسیت داشته باشد و طوری رفتار کند که نتیجهاش به نفع جامعه باشد و در نهایت تعادل میان اقتصاد و اکوسیستم را حفظ کند. در دنیای امروز شرکتها، سازمانها و افراد فقط سود خود را در نظر نمیگیرند، بلکه سرمایه میگذارند تا تغییرات مثبتی در جامعهشان اتفاق بیفتد. بانکها در نقاط مختلف جهان دقیقا برای همین نقش در بخش فرهنگ و هنر سرمایهگذاری میکنند. گذشته از این اوضاع اقتصاد هنر در ایران نابسامان است و هنرمندان ایرانی برای تولید اثر و گذران زندگی خود با چالشهای اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم میکنند. با توجه به این مساله حمایت از فرهنگ و هنر ضروری است. اصلا شاید به همین دلیل بود که درست یکسال پیش در بند «ه» تبصره۹ قانون بودجه سال۱۴۰۳ تصویب شد که در راستای ارتقای اخلاق و فرهنگ اسلامی شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت مکلفند یکدرصد از هزینههای خود را برای همافزایی و ارتقای فعالیتها و تولیدات فرهنگی از قبیل موضوعات قرآنی، نمایشی، جوانی جمعیت، مطبوعاتی، رسانهای نوین، نشر و کتاب و تولید محتوای فرهنگی فاخر فارسی در فضای مجازی و گردشگری، توسعه و آموزش سواد رسانهای اختصاص دهند. اگرچه روی این موضوع در این مدت چندان تاکید نشد و مشخص نیست آیا اصلا چنین اتفاقی میافتد یا نه، اما گمان بر این است که تحرک برخی سازمانها و نهادها و بانکها در فرهنگ و هنر از این قانون سرچشمه میگیرد.
مسیر جدید یک بانک
اواخر روزهای گرم شهریورماه، آلبوم «شمس» به آهنگسازی کیخسرو پورناظری و خوانندگی همایون شجریان با سرمایهگذاری بانک صادرات ایران منتشر شد و یک اتفاق مهم را شکل داد و با واکنشهای مثبت زیادی روبهرو شد. در مراسم رونمایی از این آلبوم محسن سیفی، مدیرعامل بانک صادرات ایران گفت در آستانه هفتادوسومین سالروز تاسیس این بانک مسیر جدیدی را در عرصه فرهنگ و هنر تجربه میکنیم. او توضیح داد که حمایت از این آلبوم برایشان حرکت از بانکداری سنتی به بانکداری مدرن با حفظ اصالتهاست. آنطور که مدیرعامل بانک صادرات ایران خبر داده گویا قرار است در زمینه برگزاری کنسرت هم فعال شوند و در آینده مقدمات اجرای کیخسرو پورناظری و همایون شجریان را روی صحنه را فراهم کنند.
در مراسم رونمایی از این اثر یاسر مرادی، عضو هیأتمدیره بانک صادرات ایران هم گفت: میخواهیم تلاش کنیم تا با ابزار فرهنگ و هنر اصیل ایرانی حال دل مردم را خوب کنیم؛ چراکه معتقدیم از یکسو معناگرایی میتواند حال مردم را خوب کند و از سویی دیگر به واسطه این آلبوم، پلی میان اقتصاد و فرهنگ و هنر ایجاد شده است.
یک نکته مهم
آنچه روشن است اینکه در اوضاع فعلی، فرهنگ و هنر به حمایتهای مداوم و بیدریغی نیاز دارد. جامعه ایرانی در این سالها فراز و نشیبهای فراوانی را پشت سرگذاشته و مردم بیشتر از هرزمانی به ابزارهایی نیاز دارند که بتواند روح و روانشان را به آرامش برساند. موسیقی یکی از مهمترین ابزارهایی است که در دنیا وجود دارد و آدمها میتوانند غمها و شادیهایشان را در آیینهاش به تماشا بنشینند. پس باید ورود سازمانها و بانکها و نهادهای دیگر به عرصه فرهنگ و هنر را به فال نیک گرفت تا همه راهها سرانجام به شادی جمعی مردم ختم شود.