به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ ۴ مهر ماه، چهل و هشتمین سالروز واکنش امام خمینی (ره) به تغییر مبنای تقویم رسمی کشورمان از هجری شمسی به شاهنشاهی در سال ۱۳۵۵ است.
بنابر روایت ایسنا، پدر و پسر پهلوی با دشمنی آشکار نسبت به اسلام و نمادهای آن، سعی کردند به هر شیوه و روشی احساسات ناسیونالیستی را بین شهروندان ایرانی رواج دهند. یکی از شیوههای شاهِ پسر برای ترویج این تفکر بین مردم متدین و مسلمان ایران، تغییر تاریخ هجری شمسی به شاهنشاهی بود.
محمدرضا شاه ۲۴ سال بعد از اقدام انگلیسیها در اخراج پدرش رضا شاه از ایران کار نیمه کاره او را با تغییر مبنای تقویم از هجری شمسی به شاهنشاهی تمام کرد.
او برای عزیز کردن خود و حکومتش نزد آمریکاییها و انگلیسیها به سلسله اقداماتی دست زد که موجب ناراحتی شدید مردم متدین ایران و رهبر در تبعیدشان شد. تغییر مبنای محاسبه تقویم ایران از هجری شمسی به شاهنشاهی، رونق کابارهها و مراکز فساد و عیاشی، تاسیس حزب رستاخیز و بیتوجهی به نیازهای معیشتی و اقتصادی خانوادهها مهمترینِ این اقدامات بود.
محمدرضا پهلوی شش ماه بعد از تاسیس حزب رستاخیز در مراسم افتتاحیه بیست و چهارمین دوره مجلس شورای ملی و هفتمین دوره مجلس سنا که در شهریور سال ۱۳۵۴ برگزار شد از «فرهنگ و تمدن اسلامی» به زشتی یاد کرد و از ورود «اسلام به ایران» به عنوان «هجوم خارجی» نام برد و اعلام کرد: «تصمیم دارم تمام آثار انحطاط، ضعف، فساد و زبونی گذشته را به دست فراموشی بسپارم تا ارزشهای مثبت و جاودانه فرهنگ ایرانی از آلودگی دور شود و ارزشهای مثبت، پرورش و تعمیم یابد.»
او در این مراسم با پشت گرمی به حزب دستساختهاش که شش ماه قبل در تاریخ ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ به دنبال دستورش به دبیران کل احزابی چون مردم، ایران نوین، پانایرانیسم و ... برای تعطیل کردن احزابشان ایجاد کرد، وظیفه حفظ و نگهداری از تاج و تخت و پاسداری از اصول انقلاب شاه و ملت را وظیفه حزب رستاخیز تعیین کرد.
او البته از اعلام رسمی فکرش در هراس بود به همین دلیل سناریویی توسط درباریان و دیوانیان به اجرا درآمد تا محمدرضای ۵۶ ساله هدف و سیاستش را اجرایی کند.
پهلویِ پسر در مراسم افتتاحیه بیست و چهارمین دوره مجلس شورای ملی و هفتمین دوره مجلس سنا، گفت: «وظیفه اساسی پاسداری از اصول انقلاب شاه و ملت و اجرای آن به کاملترین صورت ممکن، اکنون به عهده حزب واحدی است که قاعدتاً تمام استعدادها و نیروها و فعالیتهای خلاقه افراد و طبقات ایرانی در آن متمرکز شدهاست.
حزب رستاخیز ملت ایران که مظهر یکپارچگی و پیوستگی تمام افراد کشور است، میباید بکوشد تا یک مکتب واقعی وطنپرستی و کار و خلاقیت برای اجرای هر چه بیشتر و بهتر اصول انقلاب ایران در راه تأمین آینده مرفه و پرافتخار و مترقی جامعه ایرانی باشد.
نمایندگان این حزب که اکنون در دو مجلس مقننه کشور گرد آمدهاند، در این راه مسؤولیتی خطیر چه در مقابل جامعه امروز ایران و چه در برابر ایران فردا به عهده دارند که یقین داریم کاملا متوجه آن خواهند بود. یکی از جنبههای مهم تحول اجتماعی و عمیق جامعه امروزی ایران که میباید دقیقا مورد توجه قرار گیرد، از میان بردن تمام آثار و مظاهر ناپسند دورانهای انحطاط اجتماعی و اخلاقی گذشته است.
تاریخ طولانی کشور ما شاهد هجومهای فراوان خارجی و به کرّات نیز شاهد اشغال موقتی کشور از طرف بیگانگان بوده، که طبعا هر اشغالی، با آنکه سرانجام به غلبه معنوی و فرهنگی ایران منجر شده، یادگارها و آثار شومی نیز از خود، مخصوصا در زمینه فکری و روحی بر جای گذاشتهاست که با ماهیت و اصالت واقعی روح و فرهنگ ایرانی هماهنگ نیست.
ملت ما که مصمم است در این دوران تازه از زندگانی خویش تمام آثار انحطاط و ضعف و فساد و زبونی گذشته را به دست فراموشی بسپارد، دارای این رسالت معنوی است که ارزشهای مثبت و جاودانی فرهنگ ایرانی را از همه آلودگیهایی که ممکن است به دست عوامل بیگانه در این فرهنگ راه یافته باشد، دور سازد و هر آنچه را که نشان سازندگی و پاکی و نیرومندی ندارد و بنابراین شایستۀ فرهنگ ایرانی نیست، از آن کنار گذارد.»
به دنبال این سخنان، مقرر شد شورای عالیِ برگزار کننده بزرگداشت ملی پنجاهمین سال شاهنشاهی پهلوی پیشنهاد شاه را ابتدا مطرح کند و بعد با درخواست از شخص شاه و دریافت موافقت او، آن را به جریان بیندازد و بعد، دو مجلس شورای ملی و سنا برای رسمیتبخشی و مشروعیت دادن به آن، موضوع را به بحث بگذارند و آن را تصویب کنند.
چند روز بعد از نطق محمدرضا پهلوی، نمایندگان دو مجلس شورای ملی و سنا جلسه مشترک گذاشتند و تغییر مبدأ تاریخ رسمی ایران از شمسی به شاهنشاهی را در دو ماده و یک تبصره تصویب کردند و تمامی سازمانها، دستگاهها و ادارات حکومتی و دولتی را ملزم به کاربرد تقویم جدید کردند.
اسدالله علم، وزیر وقت دربار پهلوی در مجموعه هفت جلدی «یادداشتهای علم» در تمجید تصمیم پهلوی پسر، نوشت: «شاهنشاه به این کار علاقه دارند زیرا که خود مردِ تاریخ، خودِ تاریخ و محولِ تاریخ است و میخواهد که مبدا تاریخ هم بشود و حق هم با اوست.»
به دستور محمدرضا پهلوی، شجاعالدین شفا معاون وقت امور فرهنگی و مطبوعاتی وزارت دربار مسؤول مطالعه و پیگیری تغییر تقویم رسمی کشور شد. به دنبال این دستور جلسهای با حضور شفا، هادی هدایتی وزیر مشاور و معاون اجرایی نخستوزیر، خسرو بهروز معاون سازمان برنامه و بودجه و امیر متقی معاون دربار شاهنشاهی در ۲۷ آذر ۱۳۵۴ برگزار شد. در این جلسه یک نتیجه و سه پیشنهاد مورد تصویب قرار گرفت.
نتیجه این جلسه این بود که تقویم شمسی نه یک تقویم ایرانی است و نه یک تقویم مذهبی، زیرا هجری شمسی در زمان خلافت المعتضدبالله پایهگذاری شد پس مبنای ملی ندارد و از طرف دیگر چون تقویم هجری قمری مورد قبول کشورهای اسلامی است پس هجری شمسی منشأ مذهبی هم ندارد.
پیشنهاد شفا این بود که سال ۵۳۹ قبل از میلاد یعنی سال فتح بابل به دست کوروش کبیر و صدور منشور کوروش، مبدأ تاریخ شاهنشاهی قرار گیرد.
توجیه شفا بسیار چاپلوسانه بود. او محاسبه کرده بود بر طبق مبنای صدور منشور کوروش سال ۲۵۰۰ مقارن با صدور منشور شاهنشاه آریامهر درباره انقلاب سفید است.
پیشنهاد دوم، پیشنهاد هادی هدایتی بود. او پیشنهاد داد سال ۵۵۹ قبل از میلاد مقارن با سال جلوس کوروش کبیر بر کرسی سلطنت مبدأ تاریخ شاهنشاهی ایران شناخته شود.
وی در توجیه این پیشنهادش گفت: «سال ۲۵۰۰ سال جلوس کوروش مقارن با جلوس محمدرضا پهلوی، آریامهر شاهنشاه ایران و آغاز فر و شکوه ایران است.»
بهروز سومین پیشنهاد را داد. او پیشنهاد داد مبدأ تاریخ سال تولد کوروش باشد و چون تاریخ تولد وی مشخص نشده است، فرض میکنیم کوروش در ۲۱ سالگی به سلطنت رسیده است بنابراین سال ۵۸۰ سال فرضی تولد کوروش میشود.
وی در توجیه پیشنهادش گفت: «سال ۲۵۰۰ مقارن است با حوت ۱۲۹۹ کودتای رضا شاه کبیر و آغاز طلوع خاندان پهلوی.»
اعضای این کمیته به نتیجه روشنی نرسیدند به همین دلیل پیشنهادات سهگانه نزد امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت پهلوی برده شد. هویدا هم هر سه پیشنهاد را به شاه داد و در نهایت طرح هادی هدایتی یعنی مبدأ قرار گرفتن سال جلوس کوروش بر تخت پادشاهی تصویب شد.
پیشنهاد هدایتی زمستان ۱۳۵۴ تصویب شد اما از آنجا که تا قبل از آن تاریخ، سررسیدها و تقویمهای سال ۱۳۵۴ چاپ شده بود و از سوی دیگر تغییر مبنای تقویم از شمسی به شاهنشاهی، برای محمدرضا گران تمام میشد، مقرر شد نهاد یا سازمانی مسؤولیت آن را به عهده بگیرد.
پیرو این تفاهم «شورای عالی سازمان برگزار کننده آیین ملی بزرگداشت پنجاه سالگی نظامی شاهنشاهی پهلوی» در نامهای از محمدرضا شاه استدعا کرد تا اجازه دهد تاریخ هجری شمسی به شاهنشاهی تغییر کند و برای آنکه اشکالی به وجود نیاید سررسیدهای چاپ شده سال تصویب - ۱۳۵۴ - به همان شکل استفاده شد، اما از ابتدای سال ۱۳۵۵، آغاز سال جدید با تقویم شاهنشاهی و از سال ۲۵۳۴ آغاز شود و در مکاتبات دولتی و سازمانهای ملی مورد استفاده قرار گیرد و از آغاز سال ۱۳۵۶ شمسی، تاریخ شاهنشاهی به کلی جانشین تقویم هجری شمسی شود و در همه تقویمها و مکاتبات کشوری مدنظر قرار گیرد.
شورای عالی سازمان برگزار کننده آیین ملی بزرگداشت پنجاه سالگی نظامی شاهنشاهی پهلوی طی نامهای از تدوین پیشنهادهای سهگانه سخن گفت و درخواستش را به محمدرضا پهلوی داد.
آنان در این درخواست نوشتند: «شاهنشاه اجازه فرمایند گروهی از دانشمندان صلاحیتدار انتخاب شوند تا از راه رادیو و تلویزیون و مطبوعات و سخنرانیها و نوشتههای علمی و پژوهشی این موضوع را به صورتی جامع و روشن برای افکار عمومی مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.»
این پیشنهاد توسط اسدالله عَلَم وزیر دربار به شاه منتقل شد. عَلَم به هویدا نخستوزیر وقت پهلوی دستور داد: «متن استدعای شورای عالی آیین ملی بزرگداشت پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی برای تغییر تاریخ از خاک پای مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر گذشت و اجازه مرحمت فرمودند که به همین صورت اجرا شود.»
مقامات وقت فرهنگی کشور به ریاست عبدالرضا قطبی اولین مدیرعامل رادیو و تلویزیون، طرحی توجیهی برای تغییر مبدای تاریخ کشورمان تهیه کردند تا به قول خودشان «افکار عمومی ملت ایران و افکار منطقه و افکار جهان» را توجیه کنند.
طبق این طرح مقرر شد: «موقع و مقام سال هجری قمری در افکار عمومی برجسته شود» و وانمود شود که اصلا تاریخ هجری شمسی هیچ ربطی به مذهب ندارد و این هجری قمری است که یک تاریخ مذهبی است با این حال کشورهای اسلامی حتی در داخل کشورشان از تاریخ میلادی استفاده میکنند و تقویم شاهنشاهی تنها تقویم ملی خواهد بود.
در اجرای طرح مذکور علاوه بر رادیو و تلویزیون قرار شد روزنامهها نیز در دوره زمانی طولانی به طور متناوب درباره اعتبار مذهبی مطلق تقویم هجری قمری، بیاعتباری مذهبی سال شمسی و ضرورت داشتن یک تقویم ملی سخن بگویند.
اجرای طرح آغاز شد و روزنامهها شروع به توجیه و توضیح ایده شاه کردند.
همزمان دولت امیرعباس هویدا برای قانونی کردن تغییر تاریخ، لایحهای را تهیه و به مجلس سنا و بعد مجلس شورای ملی فرستاد و درخواست کرد لایحه تا ۲۴ اسفند ۱۳۵۴ سالروز تولد رضا پهلوی تصویب شود و به این ترتیب هر دو مجلس در هماهنگی با یکدیگر در نشستی مشترک لایحه دولت را در تاریخ پیشنهادی تصویب کردند.
امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت پهلوی در نشست مشترک مجالس شورای ملی و سنا، گفت: «روزی که به دین اسلام مشرف شدیم ۱۲ قرن از تاریخ ملت و تمدن و فرهنگ - فرهنگ ایرانی - ما میگذشت.»
او با این سخنان به نمایندگان مجلس فهماند که فرهنگ و تمدن ایرانی بر فرهنگ اسلامی غلبه دارد و باید مبانی ایرانی جایگزین اسلام شود.
پس از هویدا، هلاکو رامبد لیدر فراکسیون پارلمانی حزب مردم در سخنرانی چاپلوسانه، گفت: «رضا شاه وارث میراثی غمانگیز از گذشتگان بود. افتخارات چند هزار ساله تاریخ ایران همچون بقایای یک بنای کهن در زیر آوار بدبختیها و فلاکتها مدفون شده بود و رضا شاه این خرابهها را از زیر آوار بیرون آورد.»
روزنامه رستاخیز هم در صفحه اولش با تیتری درشت خبر تصویب تقویم شاهنشاهی در مجالس شورای ملی و مجلس سنا را اعلام کرد و نوشت: «در طول ۲۵۳۴ سال شاهنشاهی ایران ۵۰ سال شاهنشاهی پهلوی از هر جهت برجسته و ممتاز است.»
اما اولین واکنش آیتالله العظمی سید روحالله موسوی خمینی به تغییر مبنای محاسبه تقویم کشورمان، در تاریخ چهارم مهر ۱۳۵۵ در تبعید نجفاشرف بود.
ایشان در این روز که مصادف با روز عید فطر ۱۳۹۶ هجری قمری بود، در پیامی مکتوب خطاب به مردم ایران نوشتند: «کارشناسان که میخواهند مخازن ما را بیمانع به غارت ببرند، برای تضعیف اسلام و محو اسم آن، نغمۀ شوم تغییر مبدأ تاریخ را ساز کردند. این تغییر از جنایات بزرگی است که در این عصر به دست این دودمان کثیف واقع شد.
بر عموم ملت است که با استعمال این تاریخ جنایتکار مخالفت کنند؛ و چون این تغییر هتک اسلام و مقدمۀ محو اسم آن است - خدای نخواسته - استعمال آن بر عموم حرام و پشتیبانی از ستمکار و ظالم و مخالفت با اسلام عدالتخواه است.»
رهبر نهضت اسلامی دو سال بعد در تاریخ ۳۰ مهر ۱۳۵۷ چهار ماه قبل از پیروزی نهایی انقلاب اسلامی نیز در جمع دانشجویان و ایرانیان مقیم نوفل لوشاتو خطاب به عوامل رژیم پهلوی بیان کردند: «شما ببینید چه جنایت بزرگی [است]، در تمام جنایتهایی که این مرد کرده است؛ همۀ خیانتهایی که این مرد کرده است؛ از دادن نفت به خارج، از خراب کردن وضع زراعت، از خراب کردن فرهنگ، از دست دادن حیثیت نظام؛ همۀ اینها را یک طرف بگذارید، قضیۀ تغییر تاریخ را یک طرف. تغییر تاریخ اسلام به تاریخ گبرها را شما اگر در یک طرف ترازو بگذارید، خیانتهای این آدم و جنایتهای این آدم و همۀ چیزهای دیگری که از دست دادهایم به واسطۀ این [شخص]، در یک طرف بگذارید؛ این اهمیتش بیشتر است و گمان نکنید که اگر ملت مهلتش داده بود، همین [یک] قدم بود.»
با تصویب و اعلام خبر تغییر مبنای محاسبه تقویم در رسانهها و رادیو و تلویزیون عصر پهلوی، موج مخالفتهای روحانیون و مردم متدین ایران شکل گرفت.
آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی اولین مرجع تقلیدی بود که فردای اعلام خبر تغییر مبدای تقویم موضعگیری کرد.
ایشان در نامهای به جعفر شریفامامی که آن زمان رییس مجلس سنا بود، اقدام ناگهانی دو مجلس شورای ملی و سنا در تصویب تقویم شاهنشاهی را توهین بزرگ به اسلام دانست.
به دنبال آیتالله گلپایگانی، آیتالله سید محمدکاظم شریعتمداری نیز با ارسال نامهای به امیرعباس هویدا مراتب نگرانی مراجع تقلید از اقدام دولت هویدا را اعلام کرد اما نخستوزیر وقت رژیم با مصاحبهای که به دستور شاه داشت، اعلام کرد: «مردم میتوانند از هر دو تاریخ قمری و شاهنشاهی استفاده کنند».
این حرکت تاکتیکی رژیم با این رفتار توانست برخی مخالفان مذهبی را با دستگاه حاکمه همراه کند.
با افزایش دامنه انتقادات و اعتراضات به شهرهای دور و نزدیک، محمدرضا پهلوی با تغییر پیدرپی نخستوزیرانش تلاش کرد رسوایی تغییر تقویم رسمی کشور را از دامن حاکمیت پاک کند.
جعفر شریفامامی رییس مجلس سنا که توسط محمدرضا به عنوان نخستوزیر پهلوی انتخاب شد به این چالش فیصله داد. او در کسوت نخستوزیر جدید و رییس مجلس سنا در ۵ شهریور ۱۳۵۷ مأمور تشکیل کابینه شد و برای جلب رضایت مردم متدین و روحانیون معترض علاوه بر برگرداندن تقویم هجری شمسی، دستور تعطیلی قمارخانهها و حزب رستاخیز ایران را صادر کرد.
تقویم شاهنشاهی بیش از یک سال و نیم، عمر نکرد و پهلوی پسر مجبور شد در تاریخ پنجم شهریور ۱۳۵۷ حکم برچیدن آن را صادر کند.
جان استمپل رایزن سیاسی آمریکا با تحلیل شرایط اجتماعی ایرانی پس از جایگزین شدن تقویم شاهنشاهی، در گزارشی نوشت: «اگر وضعی به وجود آید که نظم عمومی بر هم بخورد، روحانیون و پیروانشان مشتمل بر تجار ثروتمند تهران و شهرستانی یک نیروی متشکل آزاد تشکیل خواهند داد و میتوانند به مبارزه واقعی دست بزنند.»