کد خبر: ۹۷۶۶۷۷
تاریخ انتشار: ۲۵ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۴
تعداد بازدید: ۴۴
پس از دیدار پوتین با علی‌اُف‌، رژیم باکو و روسیه می‌گویند، خواستارِ گشایش راه‌های ارتباطی هستند.

«زنگزور»، ترکمان‌چای دومایدۀ خوبی است اما پیش از هر چیز باید چند نکته و چند مسئله را بررسی کرد و سپس به این ابهام پاسخ داد که در واقع چه دولتی مانعِ اصلی صلح و مانعِ گسترشِ مسیرهای ارتباطی می‌باشد؟

همه می‌دانند که ایران پس از فروپاشی شوروی، جادۀ بیله‌سوار - جلفا را در خاکِ خود، برای رژیم باکو به صورتِ محوری حیاتی، آماده کرده و به صورت رایگان در اختیارِ خودروهای ترانزیتی این کشور قرار داد تا با کمترین حقِّ گمرکی به جمهوری خودمختارِ نخجوان راه داشته باشد. در این ۳۰ سال حتی یک‌بار در بدترین دوره‌های روابط نیز شنیده نشده است که ایران از این مسیر به عنوان یک اهرم فشار استفاده کند. اما اکنون حکومتِ باکو در یک ناسپاسی آشکار و نگاهی متجاوزانه به سرزمینِ ارامنه، قصد دارد  راه‌های ارتباطی ایران در قفقاز جنوبی را به ویژه در مرز ارمنستان قطع کند. آیا معنای گسترش مسیرهای ارتباطی  یک‌طرفه و «زیانِ کسان از پی سود خویش» است؟ با کدام  منطق، گسترش مسیرها و بازگشایی راه‌های ارتباطی با بستنِ مرزها و راه‌های موجود میان ملت‌ها به کیفیتی که در ادامه خواهد آمد، تعریف می‌شود؟
آیا جمهوری باکو، هیچ‌وقت اجازه داده یا می‌دهد که ایران از مسیرِ مستقیم نخجوان به سمت ایروان، راه داشته باشد و به جای مسیرِ کوهستانی و دشوار و هشت ساعته، از مسیرِ هموار، کم‌خطر و تاریخی و حدوداً دو و نیم ساعتۀ نخجوان برای رسیدن به ایروان، استفاده کند؟ اگر ایران چنین پیشنهادی به رژیم باکو دهد، واکنش آن رژیم چه خواهد بود؟

در واقع حکومتی که مسیرهای ارتباطی را بسته، جمهوری باکو است نه کشور ایران. چنانکه رژیم باکو از سال ۱۳۹۸ خورشیدی مرزهای زمینی خود را با ایران به بهانه‌های واهی بسته است و اجازه رفت‌وآمد به  اتباعش را نمی‌دهد. همین مسئله موجبِ زیان اقتصادی به حوزه‌های مختلف به ویژه صنعتِ گردشگری سلامت و درمانِ تبریز شده است. تنها در یک فقره، بیمارستانِ بین‌المللی تبریز قرار بود پاسخ‌گوی نیازهای درمانی و پزشکی بیمارانی از جمهوری باکو باشد که از اواسط دهۀ ۱۳۸۰ خورشیدی به تبریز می‌آمدند، اما با بسته شدن مسیرهای زمینی، هزینه‌های کلانی که سرمایه‌گذاران ایرانی در حوزۀ گردشگری سلامت و درمان کرده بودند، به باد رفت.

این نکته نشان می‌دهد که رژیم باکو حتی از ارتباطِ مردم دو سوی ارس و تأمین نیازهای پزشکی و درمانی آنها توسط پزشکانِ تبریزی نیز هراس دارد. منشأ این هراس چیست؟ مگر غیر این است که رژیمِ باکو مکرراً از لزومِ ارتباط مردم دو سوی رودِ ارس دم می‌زند؟ اما چرا در عمل، موانعِ ساختاری در برابر کوچکترین ارتباط اجتماعی - اقتصادی می‌گذارد؟

بنابراین حکومتی که خودش  راه‌های ارتباطی میان مردم را مسدود می‌کند، ایران نیست، بلکه رژیم حاکم در باکو است. کشور ایران، امکان سفر بدون روادید (ویزا) برای اتباع آن سوی رود ارس را  فراهم کرد و از دهۀ ۱۳۸۰ خورشیدی رژیمِ لغو روادیدِ یک‌طرفه حاکم است، اما رژیمِ باکو همچنان سفر ایرانیان به کشورِ خود را منوط به روادید کرده است.
 
به نظر می‌رسد عزمِ رژیمِ باکو از بستن راه‌های ارتباطی ایران نیز فراتر رفته است و این رژیم به دنبال ایفای نقشِ مهم خود در مأموریتی است که دیگران و به ویژه اسرائیلی‌ها بر گردنِ او نهاده‌اند که منجر به شرکت در توطئۀ محاصرۀ ایران می‌شود.

طی چهار سال گذشته، رژیمِ باکو همه راه‌ها را برای اجرای کریدور جعلی «زنگزور» و قطعِ خطوطِ ارتباطی، امتحان کرد. ابتدا به دامنِ ترکیه لغزید، اما نشد. سپس به دامن ناتو و اتحادیۀ اروپا رفت، اما ایران یک‌بار دیگر مانع شد. این بار به دامانِ روسیه متوسل شده تا روس‌ها به سنتِ پیشین، ترکمان‌چای دیگری به ایران تحمیل کنند. 

موضوعِ کریدور جعلی «زنگزور» صرفاً یک موضوع ژئوپلیتیک و ارتباطی نیست، مسئله، مسئلۀ اخراجِ کامل ایران از منطقه و تکمیل کردن محاصرۀ ایران است. دشمنان ما و کارگزارانِ کوچک‌ترِ آنها مانند رژیمِ باکو، همراه سعی دارند از حفره‌های استراتژیکِ جدارِ بیرونی مرزهایمان برای منزوی کردن و ضربه زدن به ایران استفاده کنند. موضوع ترکمان‌چای بخشی از حافظۀ جمعی ناخودآگاه ما ایرانیان است که به قول میرزاتقی‌خان امیرکبیر هنوز بر سر آن «داستان می‌زنند». اهمیت مسئلۀ ترکمان‌چای اول به قدری بود که مشروعیتِ سیاسی قاجار را به طور کلی نزد ملتِ ایران از بین برد و با جنبشِ مشروطه، پادشاهی مطلقه به کنار گذاشته شد. آن وهنِ تاریخی، با فروپاشی شوروی یکبار دیگر سرباز کرد. شناسایی استقلال کشوری به نام یکی از استان‌های تاریخی ایران، یک اشتباه استراتژیکِ بزرگ بود که آن را هم تا امروز «داستان می‌زنند».

ادراکِ ژئوپلیتیک ناشی از ترکمان‌چای بود که موجب خشم گستردۀ عمومی در ایران علیه شعرخوانی، رئیس جمهور کشور همسایه - تُرکیه - در ۲۱ آذر ۱۳۹۹ خورشیدی شد. اکنون یکبار دیگر روسیه قصد دارد با استفاده از یک زخمِ قدیمی که به دلیل اشتباه خودمان، ناسور شده است، به ایران ضربۀ نهایی را وارد کند. اکنون باید دید، ایران، چگونه به حرکتِ شطرنجی روسیه با استفاده از مهرۀ جدیدش پاسخ می‌دهد.

یادمان نرفته است که مسکو، پس از جنگِ جهانی دوم نیز با استفاده از تشکیلاتِ حزب کمونیستِ باکو و در صدر آن میرجعفر باقراُف برای تجزیۀ شمال غرب ایران گام جدی و مهمی برداشت. سناریو، همان است، فقط نام بازیگران، عوض شده است‌.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: