به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین؛ هالیوود بار دیگر به سراغ موضوع غیرایرانی «۳۰۰» رفته و قصد دارد آن را در قالب یک سریال بسازد.
جزییات دقیق داستان هنوز در دست بررسی است، اما گفته میشود که این سریال پیش درآمد فیلم «۳۰۰» سال ۲۰۰۶ است. هنوز نویسنده یا پلتفرمی برای پروژه تعیین نشده است.
به گزارش مهر- در حالی که مذاکرات هنوز ادامه دارد، زک اسنایدر کارگردان و نویسنده «۳۰۰» در حال مذاکره برای کارگردانی و تهیهکنندگی اجرایی این سریال است. دبورا اسنایدر که تهیهکننده اجرایی «۳۰۰» بود، به عنوان تهیهکننده اجرایی بازخواهد گشت و با دیگر تهیه کنندگان فیلم هم گفتوگوها ادامه دارد تا برای ساخت سریال برگردند.
«۳۰۰» با اقتباس از یک رمان گرافیکی به همین نام نوشته فرانک میلر و لین وارلی ساخته شده بود و از فیلم «۳۰۰ اسپارتی» در سال ۱۹۶۲ هم الهام گرفته بود. در این فیلم، لئونیداس پادشاه اسپارت، نیروی کوچکی از سربازان نخبه را علیه ارتش بسیار بزرگتر خشایارشا اول رهبری میکند. جرارد باتلر در نقش لئونیداس و رودریگو سانتورو در نقش خشایارشا بازی کردند. لنا هدی، دیوید ونهام، دومینیک وست، وینسنت ریگان، تام ویزدام و مایکل فاسبندر از دیگر بازیگران این فیلم بودند. این فیلم بیش از ۴۵۰ میلیون دلار در باکس آفیس جهانی فروخت در حالی که با بودجه ۶۵ میلیون دلاری ساخته شده بود.
«۳۰۰: ظهور یک امپراتوری» در سال ۲۰۱۴ هم در ادامه فیلم اصلی ساخته شد که بر اساس رمان گرافیکی میلر با عنوان «خشایارشا» شکل گرفت و اسنایدر دوباره فیلمنامه را نوشت، اما آن را کارگردانی نکرد. چندین بازیگر اصلی از جمله هیدی و سانتورو هم در این فیلم بازی کرده بودند. این فیلم کمتر از نسخه اصلی با استقبال روبه رو شد و در نهایت ۳۳۷ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت.
تبدیل فیلمها به سریال از ایدههای اصلی هالیوود در سالهای اخیر است و آمازون به تازگی سریال پیش درآمد «قانونی بلوند» را سفارش داده و «خانم و آقای اسمیت» هم با بازی دونالد گلاور و مایا ارسکین را در برنامه داشته است. اپل هم در حال آماده سازی مجموعه «راهزنان زمان» است و سریالهایی بر مبنای فیلمهایی مانند «جاذبه کشنده» و «زنگ زن مرده» در دست ساخت است.
فیلم «۳۰۰» در عین این که برای تکنیکهای ساخت تحسین شد، از نظر موضوعی با نقدهای زیادی روبه رو شد و منتقد فیلم، راجر ایبرت گفت شخصیتهای فیلم یک بعدی و بیشتر شبیه کاریکاتور هستند. راجر ایبرت از منتقدانی بود که این فیلم را مجلس جشن آرمانهای فاشیستی خواند. توماس ویلمن از داوران مجله سینمایی «آرت شوک» هم گفت این فیلم مانند یک «فیلم تبلیغاتی استقامت یا روحیه سازی جنگ عراق مسخره و ناشیانه و گاه بچه گانه است» و به نظر میرسد از یک اتحاد نامقدس و از یک ذهنیت شرم آور فاشیستی سرچشمه گرفته و با تماشای به خطا رفتن تیرهای ایرانیان در برابر اسپارتها، فقط میتوان به ناشیگری فیلمنامهنویس خندید.