به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، به طوری که دیده شده نام برخی مقدسات روی برگه رای نوشته شده یا برخی اعتراض خود به وضعیت اقتصادی را روی برگه رای نوشته اند. آرای باطله اما برای اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم مورد توجه قرار گرفت. پیوسته، آرای باطله کمتر از 5 درصد آرا را به خود اختصاص میداد ولی در انتخابات سال 1400، این عدد به 12 درصد رسید و تا جایی پیشرفت که بعد از رئیس جمهور منتخب، در جایگاه دوم قرار گرفت.
روزنامه خراسان در مطلبی نوشت:در انتخابات اسفندماه امسال نیز سهم قابل توجهی از آرا به آرای باطله اختصاص یافت و آن طور که وزیر کشور خبرداد 8 درصدکل آرای باطله بوده است.در برخی از کلان شهرها نیز این آرا تا 15 درصد هم گزارش داده شده بود. باطله ای که برخی آن را به آرای اعتراضی تفسیر کنند و به تحلیل این رای میپردازند. در این میان اما با توجه به میزان مشارکت مردم در انتخابات اخیر و همچنین انتخابات 1400 ریاست جمهوری، به نظر سه معنا از رای اعتراضی به ذهن متبادر می شود. نخست اینکه رای اعتراضی را به رای باطله ترجمه کنیم، دیگر آنکه رای اعتراضی را همان شرکت نکردن در انتخابات تفسیر کنیم یا اینکه بگوییم رای اعتراضی در حقیقت رای به نامزدی است که اگرچه آن طور که باید و شاید مطلوب ما نیست اما میتوان برای نشان دادن اعتراض به جریان مستقر به او رای داد. اما اینکه رای اعتراضی در کارزار انتخابات کشورمان به چه معناست؟ سوالی است که در صدد پاسخ برآن آمدیم.
سابقه رای اعتراضی
رای اعتراضی البته در انتخابات های کشورمان سابقه ای طولانی دارد.به اعتقاد بسیاری از کارشناسان سیاسی،بخشی از آرای سال76 سید محمد خاتمی در مقابل ناطق نوری رایی اعتراضی بود،بخشی از آرای سال84 احمدی نژاد مقابل مرحوم هاشمی رفنسجانی هم رایی اعتراضی بود،حتی بخشی از آرای سال92 حسن روحانی نیز که دربرابر کاندیداهای اصولگرا به پیروزی رسید،رایی اعتراضی محسوب می شود.در این انتخابات هم حسن روحانی در کش و قوس ورود به کارزار انتخابات مجلس، در بیانیه ای به موضوع «رای اعتراضی» اشاره کرد. غلامحسین کرباسچی، دبیر کل سابق حزب کارگزاران از این ایده استقبال کرد و گفت: «اگر کسی از شرایط موجود، از این نمایندگان، از این دولت ناراضی است، به هر کسی جز این افراد رای دهد یک رای اعتراضی است، این کار واقعا کار درستی است.»بعد تر نیز 110 نفر از فعالان اصلاح طلبی در بخشی از بیانیه جنجال برانگیز خود، بر رای اعتراضی تاکید و بیان کردند که «رای روزنهگشا» با اهداف و انتظارات حداقلی، «رای اعتراضی مثبت» (شامل «رای به لیست جایگزین»، «رای به لیست ناقص» و «تکرای») و «رای اعتراضی منفی» (شامل «رای منفی تاکتیکی» و «رای باطله» از جمله «رای سفید») نیز در انتخاباتی که کاملا آزاد نیست و بخش بزرگی از شهروندان، فاقد نامزدهای باکیفیتاند، میتواند در جعبه ابزار سیاسی ما مصداقهای حضور با پرنسیب اصلاحگرانه باشد.
3 برداشت از رای اعتراضی
بهصورت کلی میتوان «رای اعتراضی» را یکی از زیرمجموعههای «اعتراض» در علوم اجتماعی و در گروه «اعتراض سیاسی» دانست. اعتراض در علوم اجتماعی، واکنشی است منفی به پدیده یا روندی که در حال وقوع است یا قرار است به وقوع بپیوندد و شکلها و مدلهای مختلفی دارد. در این میان «اعتراض سیاسی» یکی از مطرحترین زیرمجموعههای «اعتراض» به شمار میرود. در واقع، در نظامهایی که عنوان جمهوری را یدک میکشند یا بهعبارت دیگر مدعی دموکرات بودن هستند و در ساختار خود برای رای مردم جایگاهی را قرار دادهاند، زمانی که سیستم در یکی از انتخاباتها و یا در انتخاباتهایش، در مسیری حرکت کند که این احساس در بخشی از جامعه یا جریانی سیاسی ایجاد شود که آنها توسط سیستم با روشهای غیردموکراتیک حذف شده یا در آستانه حذف قرار دارند، در صورتی که آن بخش حذف شده (یا در آستانه حذف) هنوز به سازوکارهای دموکراتیک اعتقاد داشته باشد و بهدنبال روشهای دیگر (مانند انقلاب) نباشند، یکی از واکنشهایی که از سوی این گروه میتواند به رویه در پیش گرفته شده نشان داده شود، این است که به سمتوسوی «رای اعتراضی» برود.به عبارت سادهتر، تلاش و اقدام برای حذف غیردموکراتیک یک جریان و گروه سیاسی، پیششرط اصلی رای اعتراضی است و این واکنش از سوی جریانی نشان داده میشود که قائل به استفاده از ابزار صندوق رای در سیستم فعلی است.
نحوه مواجهه دنیا با رای اعتراضی
اما برای روشن شدن معنای رای اعتراضی در کمپین های انتخاباتی به سراغ رحمان قهرمان پور کارشناس مسائل سیاسی و متخصص در حوزه کمپین های انتخاباتی رفتیم. او در این باره به خراسان گفت :« رای اعتراضی در ادبیات انتخابات چند معنا دارد. در جایی مثل هند؛ دیوان عالی هند وجود رای اعتراضی را در هند به صورت رسمی پذیرفته است و به همین خاطر در برگه های رای در کنار سایر نامزدها گزینه هیچ کدام هم وجود دارد و کمیسیون عالی انتخابات تعداد آرای هیچ کدام را که همانا رای اعتراضی است اعلام می کند تا حزب مستقر بداند چند نفر رای اعتراضی دادهاند. اما در بعضی جاها که گفته میشود رای اعتراضی یعنی اعتراض به وضع موجود؛ مثلا در همین آرژانتین "خاویر میلی" که رئیس جمهور شد؛ چندان سابقه ای نداشت و مردم تنها به خاطر اینکه به وضع موجود اعتراض کنند به او رای دادند. پس در جایی مثل آرژانتین رای اعتراضی قانونی نیست و شمرده نمی شود ولی در عین حال اعتراض به وضع موجود است. اما درجایی مثل هندوستان رای اعتراضی قانونی است و شمارش شده و به آن ترتیب اثر هم میدهند. در همین راستا برخی کشور ها نیز رای باطله، سفید یا مخدوش را به عنوان از منظر سیاسی به عنوان رای اعتراضی حساب میکنند، اگرچه از منظر انتخاباتی نتیجه ای به همراه ندارد.» وی در ادامه تاکید کرد: «برخی دیگر اما منظور و مرادشان از رای اعتراضی، رای سلبی است. به این معنا که کاندیدای مد نظر خود را وقتی در میان نامزد ها نمیبینند، با وجود این، به یک نفری رای می دهند تا یک نفر دیگر رای نیاورد. پس با این تعریف کسی که به او رای می دهم مطلوب من نیست بلکه رای می دهم تا گزینه دیگری رای نیاورد. به این هم گفته میشود «رای اعتراضی» پس بسته به محیط، زمینه و بستر آن بافتی که ما داریم از رای اعتراضی سخن میگوییم معنای این مفهوم نیز تغییر پیدا میکند. رای اعتراضی ممکن است قانونی باشد، ممکن است به معنای نفی وضع موجود باشد، ممکن است رای ندادن به کسی باشد و یا همانند آنچه در کشور ما رقم میخورد ممکن است به معنای رای مخدوش و سفید باشد.» رحمن قهرمان پور در بخش دیگری از گفت وگویش با تاکید براین که در کشور ما معنای آرای اعتراضی درانتخابات ریاست جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت است؛ تاکید میکند:« وقتی در انتخابات ریاست جمهوری کسی رای اعتراضی به صندوق رای می اندازد؛ به این معنا ست که من با این رای اعتراضی خود نشان میدهم که به فلان کاندیدا رای نداده ام؛ برخلاف انتخابات مجلس که وزن نامزد ها همچون ریاست جمهوری آنقدر بالا نیست که خود را نشان بدهد. چرا که گفته می شود این تعداد نامزد در انتخابات شرکت کرده و این تعداد نیز رای سفید به صندوق ها ریخته شده و آن طور که باید و شاید مورد توجه قرار نمی گیرد و می توان گفت که اساسا معنا بخشی که رای اعتراضی در ریاست جمهوری دارد در انتخابات مجلس ندارد.» این تحلیلگر برجسته مسائل سیاسی با رد این انگاره که پیروزی روحانی در انتخابات سال 92 ریاست جمهوری محصول رای اعتراضی بوده است؛ به ما می گوید: «پیروزی آقای روحانی در آن سال بیش از هرچیزی محصول اولا تعدد کاندیداهای اصولگرا بود ودر ثانی موجی که انصراف آقای عارف به نفع آقای روحانی ایجاد کرد نقش بسزایی در پیروزی رئیس جمهور سابق داشت. آقای روحانی در حقیقت از سویی برنده اختلاف اصولگرایان شد و از سویی دیگر اضافه شدن آرای مردد یا همان آرای استراتژیکی پس از انصراف عارف به سبد رایش کمک زیادی به او کرد.»
رای اعتراضی 11 اسفند؛ بیشتر اقتصادی تا سیاسی
11 اسفندماه نشان داد که نزدیک به ۶۰ درصد دارندگان حق رای ترجیح دادهاند از حق رای خود استفاده نکنند.رای اعتراضی نیز دو گونه است. رای اعتراضی سیاسی و رای اعتراضی اقتصادی. برای مثال در نظرسنجی مرکز تحقیقات اجتماعی و دادهکاوی شناخت قبل از انتخابات،78 درصد از افرادی که در این نظرسنجی تاکید کرده بودند در انتخابات مجلس شرکت نخواهند کرد،وضعیت اقتصادی خود را عامل تصمیم خود دانسته بودند.همچنین96 درصد این افراد، وضعیت اقتصادی کشور را در5 سال گذشته بدتر از قبل توصیف کردند. با کنار هم قرار دادن یافتههای پژوهشی نیز؛ اصلیترین دلیل عدم مشارکت بخش قابل توجهی از جامعه، واکنش به ناکارآمدی به خصوص در حوزه اقتصادی است. واکنشی که در قالب اعتراض و یا ناامیدی و در هر دو حالت با عدم مشارکت در انتخابات خودش را نشان داد. این رفتار ایرانیان نشان میدهد آنها توانستهاند بدون اینکه در خیابانها و میدانهای شهرهای بزرگ و کوچک حاضر شوند با نیامدن پای صندوقهای رای مدیریت کشور را متوجه وضعیت وخیم معیشتی خود کنند.قهرمان پور کارشناس و متخصص در حوزه کمپین های انتخاباتی همچنین به آنالیز انتخابات اسفندماه پرداخته و تاکید کرد که آرای باطله و سفید را نمیتوان به آرای اعتراضی تفسیر کرد: «در نظام انتخاباتی اکثریت ساده با حوزه های انتخابیه پرجمعیت، وقتی رای دهنده فهرستی رای ندهد تحلیل رفتار او و نتایج بسیار دشوار است. مثلا در تهران یک و نیم میلیون نفر رای داده اند اما رای نفر اول منتخب 600 هزار است. اما معنای این حرف آن نیست که آن 900 هزار نفر دیگر رای اعتراضی داده اند. بسیاری از آنها به دوست و آشنای خود رای داده اند یا رای تکی یا باطله داده اند. لذا نمی توان آرای مخدوش و سفید و باطله را یکسان تفسیر کرد. رای فهرست صدای ملت هم الزاما رای به اصلاح طلبی یا اعتراض به وضع موجود نیست. زیرا این فهرست مورد تایید اصلاحات نبود.» وی افزود: «بریتانیا و مالزی و برخی کشورهای دیگری که مثل ما نظام اکثریت ساده دارند حوزه های انتخابیه را کوچک کرده اند( هر 70هزار نفر یک حوزه در انگلیس) تا عدالت انتخاباتی تقویت شود. در این حوزه های کوچک تحلیل رفتار رای دهنده راحت تر از تحلیل رفتار رای دهنده در یک شهر 12 میلیونی با نظام اکثریت ساده است.» رحمن قهرمان پور مشخصا به آنالیز حوزه انتخابیه تهران اشاره دارد و رای مردم تهران در این دوره از انتخابات را به رای تنبیهی تفسیر کرده است: «رای تنبیهی (punishing vote) معطوف به حزب یا جریان حاکم است. اگر کسانی که در انتخابات قبلی به یک حزب رای داده بودند دوباره به آن رای ندهند
می توان گفت با رای تنبیهی مواجهایم. در تهران جریان اصولگرا در سال 98 برنده انتخابات شد پس آن عده از رای دهندگانی که در سال 98 به فهرست اصول گرایی رای داده بودند ولی این بار به آن رای ندادند رای دهندگانی اند که رای تنبیهی داده اند. به عبارت ساده تر جریان اصول گرایی را به دلایل مختلف با رای خود تنبیه کرده اند. این دلایل می تواند میتواند باشد مثل
1- عملکرد اقتصادی دولت
2- عملکرد مجلس
3- متحد نشدن و چند لیستی اصولگرا
4- سیاست دولت در برابر انتخابات
5- اختلافات داخلی اصولگرایان و تخریب های آن ها علیه یکدیگر
در سال 98 فهرست اصولگرایی حدود 800 هزار رای داشت. نفر اول تهران یعنی آقای قالیباف یک میلیون و 200هزار رای آورده بود ولی نفر دوم فهرست حدود 800 هزار رای آورده بود. یعنی آقای قالیباف حدود 400هزار رای شخصی داشت. امسال نفر اول در تهران یعنی آقای نبویان حدود 600هزار رای آورده است . با فرض اینکه آقای نبویان رای شخصی هم دارد متوسط رای نفر دوم و چهاردهم راه یافته به مجلس در تهران از نظر آماری تقریبا 400هزار نفر است که می توان آن را رای اصولگرایانه دانست. با این حساب می توان گفت حدود 50 درصد رای دهندگان اصولگرا در سال 98 در سال 1402 رای تنبیهی داده اند.( توجه کنید آمار تقریبی است و حاشیه خطای آن می تواند بیشتر از سه درصد باشد). در تقویت این ادعا می توان گفت رای آقای آقاتهرانی نسبت به سال 98 نصف شده است. در حالی که آقای متکی وزیر خارجه سابق حدود 400 هزار رای آورده است که در فهرست شانا نبود. یعنی 400هزار نفر بدون توجه به اهمیت لیست ها به آقای متکی به عنوان یک سیاستمدار اصولگرا رای داده اند. لذا با کمی بی احتیاطی علمی می توان گفت نزدیک به 50 درصد اصول گرایان رای تنبیهی داده اند.این رای تنبیهی شامل رای ندادن به یک فهرست واحد ،دادن رای سفید، دادن رای مخدوش یا نوشتن اسامی ناموجود در بین نامزدهاست. البته ممکن است تعداد اندکی از رای دهندگان اصولگرا هم به خاطر نارضایتی رای نداده باشند که با توجه به نرخ پایین مشارکت جمعیت این اصولگرایان اندک است.»
رای اعتراضی ؛ لفظی سیاسی یا حرف دقیق علمی
او در بخش دیگری از اظهاراتش تاکید می کند: «اما درباره رای اعتراضی)protest vote) باید گفت که این نوع رای دادن در انتخابات اشکال مختلفی دارد. گاهی رای اعتراضی معطوف به هر دو جریان است. یعنی رای دهنده از هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب ناراضی است و گاهی صرفا از دست اصولگرایان ناراضی است. تفکیک نوع رای این دو گروه کار آسانی نیست. نکته بعدی این است که در این انتخابات نامزد یا فهرستی که خود را در تضاد با اصولگرایی (از نظر رای دهنده) تعریف کند و قطب مقابل آن باشد وجود نداشت. به بیان ساده آقای مطهری از نظر رای دهنده نامزد مقابل اصولگرایان تلقی نشد. در فهرست او افراد اصول گرایی مثل آقای خوش چهره حضور داشتند و اصلاح طلبان از این فهرست حمایت نکردند. خود مطهری هم در موضوعاتی مثل حجاب شبیه اصولگرایان بود. لذا رای 80 هزارتایی او الزاما رای اعتراضی نیست. کما این که خوش چهره بیشتر از مطهری رای آورده است. بر عکس وقتی فردی مثل آقای نوبخت که در دولت روحانی بوده و قاعدتا از نظر سیاسی تقابل بیشتری با اصولگرایی دارد در رشت رای نمی آورد نمی توان گفت رای اعتراضی به معنای حمایت از دولت روحانی و اعتراض به دولت فعلی است. از طرف دیگر نمی توان گفت رای دهنده ای که حامی دولت روحانی و مخالف دولت رئیسی است چگونه برگه رای را پر کرده است؟ آیا رای سفید داده؟ به فهرست صدای ملت مطهری رای داده؟ اسامی نامزدهای طرفدار دولت را نوشته؟ اطلاعاتی در این مورد نداریم و لذا قضاوت علمی درباره رقم رای دهندگان معترضی که طرفدار دولت روحانی یا اصلاحات بودند اما به جای رای ندادن رای اعتراضی دادند کار دشواری است. جریان روزنه گشایی هم خواهان رای اعتراضی سفید نبود بلکه به صورت مبهم گفت به اندک میانه روها رای بدهید. به بیان دیگر نامزد اصلاح طلبی در تهران(از نظر رای دهنده) وجود نداشت که نماد اعتراض به وضع موجود باشد و میزان رای او را بتوان رای اعتراضی به اصولگرایان دانست. لذا مفهوم رای اعتراضی مخصوصا در نظام انتخاباتی بیشتر یک لفاظی سیاسی است تا حرف دقیق علمی.جدای از سهم 8 درصدی آرای باطله، برای این که بتوان به میزان آرای اعتراضی دست یابیم، نیازمند پژوهش و مهم تر از آن، تخصیص سازوکار مجزا در فرایند اجرایی انتخابات ها هستیم.»