به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، مهسا بهادری: جشنواره فیلم فجر از ابتدا هم با داد و بیداد و حاشیه شروع شد، از اولین روز و اولین رویدادش که در تالار وحدت و در مراسم بزرگداشت پرویز شیخ طادی بود، همانجایی که شیخ طادی کراوات و روسری را به دست گرفت و در مراسم افتتاحیه چهل و دومین جشنواره فیلم فجر گفت: «امسال برای اهالی سینما شرایط مناسبتری برای تماشای فیلم فراهم شده و از این موضوع تشکر میکنم. من امشب یک کراوات به عنوان هدیه برای آقای اسماعیلی آوردهام، کارمندان اول انقلاب همه کراوات میزدند، مد بود و مرسوم. عدهای آمدند که الان جای دیگر هستند، به خارج رفتهاند و آمدند و شروع کردند به قیچی کردن این کراواتها؛ خساراتی بابت آن وارد کردند. چهره حزباللهی، بچه مسلمان و اخلاق پیغمبری این نیست که بگیریم و ببندیم!
چهرههای زیادی به این ماجرا واکنش نشان دادند چون بعد از حضور پر رنگ نهادها و ارگانها و سهم بالاییی که در جشنواره داشتند، مهمترین اتفاق، همان اقدام شیخ طادی بود. در واقع مهمترین اتفاقهای جشنواره امسال کشف یک استعداد تازه یا چیز متمایزی در جشنواره نبود، چیزی که نشان دهد جشنوارهای در حال برگزاری است، در واقع مهمترین اتفاقها هیاهو و حاشیه بود مخصوصا در اولین روز جشنواره اکران «بهشت تبهکاران» با پرده سبز از یک طرف و راه ندادن الناز شاکردوست به مراسم اکران فیلم «بیبدن» هم از طرف دیگر حواشی روزهای ابتدایی بود.
در اولین روز جشنواره فجر فیلم «بهشت تبهکاران» ساخته مسعود جعفری جوزانی بدون موسیقی، با پرده سبز در زمینه و بدون اصلاح رنگ اکران شد. در پردیس هدیش مال نسخه اکران شده این فیلم یک نسخه خام با وجود پرده سبز در زمینهها، بدون موسیقی، با حرکت اسلوموشن بازیگران در برخی سکانسها به نمایش درآمد و با وجود اعتراض تماشاگران هم ادامه پیدا کرد.
برگزارکنندگان علت این اقدام را نرسیدن نسخه نهایی فیلم عنوان کردند! محصول بنیاد فارابی که سال قبل در هیات انتخاب به نمایش درآمد اما اعلام شد به جشنواره نرسیده و با گذشت یک سال هنوز فرصت نشده نسخه کامل آن آماده شود!
به دنبال این ماجرا محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین، علت این ماجرا گفت: دبیر خانه جشنواره پیش از این به دوستان اطلاع داده بود که فیلمها تا یک تاریخی باید کامل به جشنواره برسند و طبیعتا این اتفاق برای همه فیلمها رخ داده بود اما چند فریمی مثل گرده سبز و نبود موسیقی وجود داشت که سازندگان اثر قول داده بودند که پیش از شروع جشنواره این آثار را در اختیار ما قرار دهند. چون وقتی در سینما مردم بخاطر تماشای یک فیلم میروند و آن فیلم را پیش خرید کردند نمیتوانیم آنها را معطل بگذاریم و دبیرخانه جشنواره هم تا لحظات آخر منتظر ارائه کامل فیلم بودند که چنین اتفاقی رخ نداد.
مجید زینالعابدین، مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی هم در واکنش به این ماجرا توضیح داد: این فیلم هنوز به آمادگی صد در صد نرسیده است و سال گذشته نیز به جهت ناقص بودن صورت جلسهای درباره آن امضا نشد. اگر «بهشت تبهکاران» با قواعد جشنواره ناسازگار بود این فیلم را در جشنواره شرکت نمیدادیم و جشنواره هم آن را نمیپذیرفت. مطلع هستم که «بهشت تبهکاران» تا شب گذشته همچنان در حال طی کردن مراحل پس تولید بوده است و در ابتدای امسال نیز بخشهای تازهای از آن مقابل دوربین رفته است. این فیلم محصول سال ۱۴۰۲ است و به همین دلیل در جشنواره حاضر است.
در نشست خبری اما اظهارات مدیران با اظهارات عوامل سازنده تا حدودی تفاوت داشت و تفاوت هم در عدم رضایت عوامل برای اکران این فیلم بدون رفع نواقص بود.
علی قائم مقامی، تهیهکننده فیلم در ابتدای امر درباره این ماجرا گفت: فیلم «بهشت تبهکاران» از لحاظ پروداکشن و مسائل فنی پروژه سنگینی بود. چند روز قبل از شروع جشنواره فیلم فجر، با مدیران جشنواره صحبت کردم که دو روز برای رساندن نسخه نهایی به ما وقت بدهند اما قبول نکردند و گفتند قانون برای همه یکسان است و بلیتفروشی انجام شده و نمیشه مردم پشت در بمونند در دو روز اول جشنواره نسخه فیلم ما که روی پرده رفت، ناقص بود. نسخه ای بود که برای بازبینی هیات انتخاب جشنواره ارائه شده بود! بدون موسیقی، صداگذاری با پرده سبز! ای کاش اینگونه پخش نمی شد و مردم فیلم کامل را می دیدند. حالا قضاوت با شماست.
مسعود جعفری جوزانی، کارگردان این اثر هم در توضیح این ماجرا با عصبانیت گفت:اینکه این نسخه اینگونه اکران شد کار غیرحرفهای بود اینکه ما هرکاری میخواهیم انجام دهیم آن را سیاسی میکنیم، خیلی عجیب است، پرسش من این است در کجای دنیا تا این میزان اکران برای فیلمها میگذارند.
او ادامه داد: اتفاقی که برای این فیلم رخ داد، چیزی نیست که آن را توجیه کنیم و این فقط یک توهین به ما نبود توهین به مردم هم بود، خیلی اشتباه کردند فیلمی را که من برای سنجش به آنها داده بودم به اکران مردمی گذاشتند تماس گرفتیم گفتیم چرا چنین اتفاقی رخ داده است یک نفر گفت من دیوانهای هر کاری میکنم، خب حتما دیوانه است دیگر، کارش را هم که انجام داد.
او در اعتراض به نبود فرصت برای تحویل نسخه اکران شده گفت: من دو سال پیش خودم داور جشنواره بودم یک فیلم را روز هجدهم به جشنواره تحویلی دادند. این کار را کردند که هنرمند خراب شود؟ من خراب نمیشوم، عاشق ایرانم و همیشه گفت و کارم را هم برای کشورم ساختم. مشکل این است همه چیز را امنیتی میکنیم و هر سال هم میخواهیم چرخ را دوباره از نو اختراع کنیم و این کاری که انجام دادند به شدت اشتباه و خیانت در امانت بود.
اما ماجرای فریادهای الناز شاکردوست چه بود؟ جریان از این قرار بود که شاکردوست بعد از پایان نمایش فیلم «بیبدن» به کارگردانی مرتضی علیزاده در پردیس کوروش، مقابل تماشاگران ایستاد و به پذیرفته نشدن این فیلم در بخش مسابقه شکایت کرد و البته کمی قبلترش از هم از ورود این بازیگر به سالن سینما جلوگیری شده بود.
او گفت: «میخواهم با مردم حرف بزنم. میخواهم بگویم که خوشحالم کنار شما مردم، این فیلم را دیدم. کنار شما مردم هستم. من هم مثل شما بلیت خریدم تا اینجا باشم. از آنجایی که حضور من برای داشتن هر تریبونی در جشنواره فجر خط خورده، فکر کردم بیایم اینجا بایستم و با شما مستقیم حرف بزنم. با شمایی که این فیلم را دیدید… دلیل اینکه این فیلم در بخش سودای سیمرغ حضور ندارد، قضاوتش را به شما و تاریخ میسپارم.»
بعد هم به صدای بلند تیتراژ فیلم در سالن اعتراض کرد و گفت: «صدایش را زیاد کنید که صدای من اصلا نرسد. عادت کردم که صدایم به هیچ جا نرسد. شاید برایتان سوال باشد که این فیلم در جشنواره هست. بله، در جشنواره فجر یک بخشی را به نام نگاه نو گذاشتند برای فیلمهایی که هیچ دلیل منطقی برای حذف شان ندارند و در این بخش میگذارند تا از این طریق، این فیلمها را زنده به گور کنند…»
بعد هم که ماموران سالن خواستند جلوی صحبت کردنش را بگیرند گفت: «بگذارید حرف بزنم. گفتی حق تریبون نداری. میخواهم حرف بزنم. نمیتوانید به زور من را بیرون ببرید. بلیت خریدم اومدم توی سینما.»
او خطاب به مردم حاضر در اطرافش گفت: «این سنگهایی که به سمتمان پرت شده، ازش یک سنگر بسازیم. چرا که ما در یک جشنواره به سر نمیبریم؛ در یک جنگ فرهنگی به سر میبریم… آرزو میکنم خیلی زود روزی بیاید که جشنواره به شکل فرهنگی و تخصصی برگزار شود. این تنها خواهش من است.»
کمی بعدتر محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد گفت: «اگر این اتفاق برای افرادی افتاده، عذرخواهی میکنم. من به همکارانم از جمله آقایان خزاغی و امینی گفتم اگر ناهماهنگیهایی صورت گرفته، بلافاصله جبران کنند. این راه ندادنها بخاطر ناهماهنگی بوده و دیگر تکرار نخواهد شد.»
در این میان حواشی «بیبدن» کما کان ادامه داشت تا جایی که کاظم دانشی، نویسنده این فیلم در نشست خبری نسبت به این ماجرا اعتراض کرد و کمی بعدتر بهروز افخمی گفت: «فیلم «بیبدن» را با بیدقتی دیدید و الان میتوانید اشتباهتان را جبران کنید.از هیات داوران جشنواره فیلم فجر بخواهید درخواست کنند جای فیلم «صبح اعدام» وارد مسابقه شود.» و لحظهای که سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی برای فیلم «صبح اعدام» را دریافت کرد گفت: «قبلا گفتهام که کیفیت کار هیات داوران موقع انتخاب نامزدها معلوم میشود زیرا سیمرغها ممکن است با یکنظر تغییر کنند. ما دیروز در برنامه هفت داشتیم بررسی میکردیم که هیات داوران در کاندیداها چه چیزی را جا انداخته است و چیزی پیدا نکردیم. من پیش از دریافت این جایزه وقتی صبح اعدام در ۸ رشته کاندید شد، جایزهام را دریافت کردم. جنبه معنوی این جایزه را به محمدرضا ورزی برای فیلم «پروین» تقدیم میکنم.»
روزهای پایانی جشنواره پشت سر گذاشته شد و روز مراسم اختتامیه فرار رسید، مدیران صحبت کردند و نوبت به محمد خزاعی، رییس سازمان سینمایی با دو دخترش روی صحنه آمد چادر آنها را بوسید و صحبتهای خود را اینگونه شروع کرد «یا مقلب القلوب و البصار، یا مدبر الیل و نهار، یا محول الحال و الاحوال، حول حالنا احسن الحال» و در این میان اشتباهی که در خوانش این دعا داشت و اتفاقا بعد از این اشتباه تلاش نکرد که آن را اصلاح کند، حواشی بسیاری برایش به همراه داشت.
او در توضیح این اشتباه خودش آن را یک تپق ساده دانست گفت: «طبیعی است که بعد از بیست شب فشردگی جشنواره در شب آخر که به عنوان جمعبندی داوریها، سختترین شب است، کسی در سخنرانی خود تپق بزند. این اتفاق قبلاً هم برای من و برای خیلیها رخ داده است. حالا یک عدهای از دوستان عقده گشایی و تخریب کردند. آنهایی که فسیل سیاسی بودند و میخواستند من را تخریب کنند، بحث دیگری است و بالاخره این اتفاق هم رخ داد! آنها نمیخواستند دستاوردهای جشنواره را بینند، حتی برخی این موضوع را مطرح میکردند که آیا من بلدم نماز بخوانم یا نه؟
وی افزود: من به همه آنهایی که عقده گشایی کردند و آنهایی که چندسال قبل جزو کاندیداهای ریاستجمهوری بودند و امروز توییت میزنند، میگویم ای کاش موقع سال تحویل به یاد من باشند و وجدان آنها آرام باشند. البته یک اتفاق خوب هم رخ داد. این موضوع اتفاقا باعث مودت شد امیدوارم بتوانیم چیزهای خوبی را ببینیم. تپق زدن باز هم ممکن است اتفاق بیفتد. من اولش اصلا فکر نکردم که اشتباه کردم. من اتفاقا نوشته داشتم اما اصلا از روی نوشته نخواندم. همه کسانی که در ایران زندگی میکنند این دعاها را بلدند دلایل این تخریب را میدانم اما جای مطرح کردنش اینجا نیست.
در مطالب پخش شده حتی اشاره شد که آیا من روزه میگیرم یا خیر، پدر و مادر من مسلمان هستند، آیا قرائت قرآن بلدم و خیلی از مسائل دیگر به آنهایی که این کار را کردند، اول سال جدید را تبریک میگویم، امیدوارم موقع خواندن دعای تحویل سال به یاد من بیافتند. امیدوارم وجدانشان آرام باشد من همه این آدمها ممنونم، باعث شدند که من دوستم دبیرستانم را که ۲۵سال ندیده بودم، پیدایش کنم. این اتفاق باعث دوستی و مودت شد. آنقدر ذهنم مشغول بود که متوجه نشدم اشتباه خواندم و با اینکه نوشته داشتم، اما به آن دقت نکرده بودم.پ