به گزارش خبرداغ به نقل از مبلغ بهروز مرادی، قرآن پژوه و جامعه شناس دین در مقاله ای با عنوان «تازیانه منسوخ است» که برای پایگاه اندیشه دینی معاصر نوشته است به موضوع اعدام زنان زناکار در جامعه عرب پرداخته است که توسط قرآن به تازیانه و بعد از مدتی به حبس خانگی تبدیل شده است ولی همچنان در فقه رایج به آیات مربوط به تازیانه استناد می شود.
یادداشت ایشان در ادامه آمده است:
در قرآن، تنها دو بار از کلمهی تازیانه سخن به میان آمده، در سورهی نور؛ آیات ٢ و ۴. در هر دو آیه، حکم تازیانه تنها و تنها در خصوص مجازات زنا هم برای زن و هم برای مرد مطرح گردیده بود و برای هیچ گناه یا خطای دیگری در قرآن مجازات تازیانه وجود ندارد. شایان تأکید است که حکم تازیانهی قرآن زمانی صادر گردید که زن را پیش از آن بهخاطر زناکاری به قتل میرساندند. بنابراین، این حکم در زمانهی خود حکمی بازدارندهی قتل زنان بود. اما مجازات تازیانه که در حکم اولیهی زنا در سال هجدهم بعثت نازل گردید، پنج سال پس از آن در گام دوم با نزول آیات جدید (نساء:۱۶_۱۵) منسوخ گردید.
در این دو آیهی ناسخ، قرآن از صدور حکم رسمی جدید حتی برای زنا خودداری ورزید و نوع مجازات را به عهدهی جامعه وانهاد. البته در حکم جدید، حبس خانگی زناکاران را مطرح نموده، بدان امید که خطاکاران در خلوت به خیانت خود واقف گردند، به خود آیند و خودِ اخلاقی و تعهد خانوادگی خود را احیا کنند. در حالیکه اسلام، حکم تازیانه را پس از پنج سال منسوخ نمود، فقه سنتی با گذشت ۱۴ قرن هنوز حکم آیهی منسوخ را اجرا میکند.
قرآن حکیم پس از ۵ سال در سال آخر بعثت، تازیانه را نسخ نمود، چرا که شارع این این مکتب انسانگرای معنوی بهخوبی میداند که نواختن تازیانه بر پیکر انسان ولو خطاکار، هم کرامت او را زیر پا مینهد، هم شخصیت او را تخریب مینماید، هم روح او را ویران میکند، هم روان او را از تعادل خارج میسازد، هم آبروی او را در میان شاهدین اجرای حکم میریزد، هم حس انتقامجویی را در او فعال میکند، هم هیچگونه نتیجه و کارکرد مثبتی در راستای متنبه سازی فرد خطاکار و بازگرداندن وی به راه پاک ندارد و هم راه اصلاح را بر او میبندد. ضمن آنکه احکام خشن، جامعه و جان آدمیان را مالامال از خشونت میکنند و خشونت بیرویه را در جامعه گسترش میدهند.
فقه سنتی لازم است نگاه پیشاتفسیریِ خشونتگرایانهی خود به قرآن را مورد تجدیدنظر قرار بدهد و انسان را در مرکز خوانش خویش از قرآن بنهد و حرمت و حقوق و کرامت همهی افراد جامعه حتی خطاکاران را رعایت نماید. عقبماندگیِ ۱۴ قرنی فقه سنتی از محتوای قرآنِ اصلاحگر، به اعتبار این کتاب نزد مردم صدمه و آسیبهای بسیار وارد آورده است.فقه سنتی سخت نیازمند بازبینی و بازآرایی آرای منسوخ خویش است. براستی قرآن انسانگرا را از بند چنین فقهی باید رهانید.