به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، فروزان آصف نخعی: ایران با موقعیت حساسی روبه روست؛ مردم از حکومت به دلیل رویه های تنگ نظرانه تندروها قهر کرده اند. کاهش مشارکت مردم در انتخابات آینده این وضعیت را بسیار شکننده تر خواهد کرد. علاوه بر این در صورت شکست فلسطین در غزه و نوع کشتار مردم مظلوم فلسطین، حاکی از آن است که ایران در مرحله بعدی حرکت آمریکا و غرب قرار دارد. از این رو کاهش مشارکت در دو انتخابات آینده می تواند خطرات پیش روی کشور را دوچندان کند. دغدغه بقا و توسعه کشور و بازگرداندن امید به مردم سبب برگزاری میزگردی با حضور دکتر احمدی میدری، دکتر محمدمهدی مجاهدی و دکتر احمد زیدآبادی شد. موضوع میزگرد حول محور سیاست فروتنانه و یا تراژیک است که دکتر احمد میدری آن را پیشنهاد برگزاری آن را داد. هدف ایجاد هم مسالگی میان بالا و پایین یا حکومت و مردم در کشور و یافتن راه حل اساسی برای آن بود.
دکتر احمد میدریمیدری در ارائه راه حل اش به «تراژدی اندیشی برای عدم دچار شدن به وضعیت تراژیک» می اندیشد. وضعیت تراژیک وضعیتی است که کاپلان به عنوان عضو شورای عالی امنیت ملی آمریکا که توصیه به اشغال عراق می کرد پس از اشغال عراق توسط آمریکا ایجاد شد. وضعیتی از هم گسیخته و هراسناک که بعد از 20 سال هنوز در عراق حاکم است. هنوز هول و هراس حاکم بر عراق پس از روی کار آمدن داعش در بخش هایی از عراق ناشی از چنین هرج و مرجی که صف های یک کیلومتری برای تیر خلاص زدن به جوانان عراقی تشکیل می شد، از اذهان افکارعمومی این کشور و جهانیان پاک نشده است.
میدری به انتخاب مشترک مردم و نظام برای عدم ورود به جنگ فلسطین اشاره کرده، این پرسش را جلوی اندیشمندان، نیروهای سیاسی و مردم می گذارد که «چگونه امکان امکان هم مساله گی میان مردم و نظام در حوزه های دیگر قابل تحقق خواهد بود ضمن این که از این قدرت تا چه اندازه در تعاملات جهانی برای ایجاد نظمی عادلانه می توانیم سود ببریم»؟
از همین رو میدری نیروهایی که دنبال براندازی برای اصلاح کشور هستند، انذار می دهد که در هر وضعیتی « نیروهای برهم زننده و یا تثبیت کننده نظم در هر تغییر رادیکالی دست بالا را دارند.» و این امر به معنای آن است که در صورت تحول تغییر رادیکال، نیم قرن آینده ایران تحت هرج و مرج ناشی از چنین تغییری یعنی نظامی گری خواهد بود. میدری برای تحقق سیاست فروتنانه به راه حل هایی همچون مشارکت فعال در انتخابات شورای شهر، و برخورد فعال برای اصلاح خرد در زندگی روزمره می پردازد.
میدری تضییع حقوق شهروندان علاوه بر انتخابات به همه حوزه های زیست اجتماعی از جمله بوروکراسی ، سیستم اداری، و ... تسری می دهد. او با اظهار تاسف از کنش گری مردم صرفا درحوزه های کلان سیاسی، تاکید می کند قدرت سیاسی با نشت هایی که دارد، نمی تواند جلوی مردم برای اصلاح اجتماعی و تشکل یابی را بگیرد. از این رو مردم بر اساس سیاست فروتنانه اصلاح جامعه و قدرت را پیش برده و در کنار یکدیگر ذره ذره حقوق خود را تامین بکنند.
او معتقد است که تحقق سیاست های فروتنانه در اقتصاد، محیط زیست یادآور می شود آن هم پس از تندروی هایی که در این حوزه ها منجر به تخریب گسترده در حیات انسانی شد.
دکتر احمد زیدآبادیزیدآبادی نیز از زاویه ای دیگر به بحث میدری پرداخت، او با ایجاد تمایز رفتاری آدمیان در دوره خوشبینی و بدبینی می گوید و این که در دوره بدبینی آدمیان بدون توجه به راه حل های معقول به راه حل های آنی و بدون آگاهی از پیامدهای آن می اندیشند. او معتقد است در این شرایط، حداکثر کاری که از دست او و امثال او بر می آید دادن هشدار به مردم نسبت دامنه های مشکلی است که از چنین شرایطی بیرون می آید تا امکان کنترل بیشتر اوضاع فراهم شود.
او تاکید که مساله مشترک میان مردم و حاکمیت سیاسی انتخابات است و در شرایط کنونی کاهش مشارکت سیگنال های بدی را به جهان مخابره کرد. او بیان کرد که در شرایط کنونی بهتر آن است با مذاکره میان طرفین این وضعیت خطرناک برطرف شود. زیدآبادی جامعه ایده آل افلاطون را جهنمی می داند که قابل دوام نیست، او معتقد است که نحوه نگاه ما به آدمیزاد، جامعه، سعادت، و نوع تعاملمان با طبیعت و ... نیازمند تغییر است و این را یک چالش همیشگی بدانیم که الآن ما در آستانه برای پا گذاشتن به یک بهشت موعودی نیستیم، و هر کسی که وعده بهشت می دهد به طور قطع دارد کلاهبرداری می کند.
از نظر زیدآبادی مسئولان، ایران را برای همه ایرانیان نمی خواهند؛ مردم بر اساس اعتقاداتشان دسته بندی شده و امتیازات بر اساس سیستم خالص سازی و دوری و نزدیکی افراد به قدرت توزیع می شود. او بزرگترین مشکل کنونی را عدم التزام به الزامات ملت دولت از جمله برابری اتباغ کشور در برابر قانون می داند به نحوی که عده ای به صراحت می گویند کشور مال ماست.
زیدآبادی می گوید در باره این تعریف از عدالت که همه اتباع یک کشور در برابر قانون مساوی بوده و حقوق برابر دارند، بشریت به اجماع رسیده ، اما در ایران چه در سطح دولت و چه جامعه پذیرفته نشده، زیرا دیگری حق ندارد به گونه ای فکر و زیست کند که آن را قبول ندارند. لذا زمانی که جامعه با دیدگاه فردی موافق نیست، او را با انواع و اقسام تهمت و فحاشی طرد می کنند.
دکتر محمدمهدی مجاهدیمجاهدی نیز به این موضوع مهم پرداخت که ایران مال یک گروه خاص نیست و هیچکدام از گروه های اجتماعی در ایران که هر کدام یکی از ارزش ها از جمله یکی عدالت، دیگری آزادی و دیگری امنیت را نمایندگی می کنند به تنهایی نماینده یک نظم به سامان در میان ارزش های اجتماعی ایران نیستند. بلکه سرجمع آن ها می تواند نماینده ایران باشد.
او به تبیین وضعیت وضعیت تراژدی به این معنا که عدم تحقق هم آزادی و هم عدالت در یک زمان پرداخت. او به این نقص بزرگ آدمی اشاره کرد که «آدمیان همه ارزش ها را باهم می خواهند، این درحالی است که وضعیت تراژیک یعنی ارزش ها دوتا دوتا و یا بیشتر در یک نظام نظری و شیوه زیست واحد قابل جمع نیستند و با هم سرناسازگاری دارند. اگر نیرویی به آزادی بها می دهدباید حواسش باشد که یک مقدار از امنیتش را به عنوان بهاء می پردازد و الی آخر.» از این رو آدمی مجبور است با اولویت بخشی به یکی از دیگری بگذرد.
مجاهدی در بخشی از صحبت های خود به نقد دکتر ملکیان می پردازد که گفته بود مردم و نیروهای اجتماعی و سیاسی با حکومت هیچ مبانی مشترک برای گفت وگو ندارند. «در حوزه سیاست وضعیت غیرقابل گفت وگو نداریم.» اما او به یک سوال مهم پاسخ می دهد، مبنی بر این که مذاکره حول «مساله» باید صورت بگیرد یا حول «مبانی»؟ سنگ بنای تغییر چیست؟ او تاکید می کند«بنابریک اجماع مرکب، همه نیروها از نگاه خود معتقدند این وضعیت، خواستنی نیست»، اما شرایط کلیدی تغییر چیست؟
متن کامل میزگرد مساله اصلی ایران، که برای دریافت پاسخ های مناسبی به سوال «سنگ بنای تغییر چیست؟» به زودی منتشر می شود.