کد خبر: ۹۶۳۶۶۲
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۴۰۲ - ۰۷:۰۷
تعداد بازدید: ۱۶۵
هم‌رزم شهید سید رضی موسوی گفت: سیدرضی مسئول پشتیبانی مخابرات لشکر ۱۷ بود و ما تلاش شبانه‌روزی او را می‌دیدیم.

به گزارش خبرداغ به نقل از فارس : هم‌رزم شهید سید رضی موسوی گفت: سیدرضی مسئول پشتیبانی مخابرات لشکر ۱۷ بود و ما تلاش شبانه‌روزی او را می‌دیدیم.

«ابوالقاسم عموحسینی» یکی از نیروهای مخابرات لشکر ۱۷ علی‌ابن ابیطالب (ع) است که سردار شهید «سیدرضی موسوی» در جبهه او را عموحسین صدا می‌زد و طی سال‌های اخیر هم رفاقت و احوالپرسی‌هایشان تداوم داشت.

 

تصاویری دیده نشده از سردار بلندپایه سپاه که ترور شد /سیدرضی گفت نزدیک بود مایلر برگردد روی من و بمیرم!

در ادامه خاطره عموحسینی درباره کار ماندگار سیدرضی در مخابرات لشکر را می‌خوانید.

سیدرضی مسئول پشتیبانی مخابرات لشکر ۱۷ بود و ما تلاش شبانه‌روزی او را می‌دیدیم. بخاطر دارم برای مخابرات لشکر به یک تعمیرگاه سیار نیاز داشتیم. دنبال بنز کمپرسی ۱۰ چرخ می‌گشتیم تا اتاق آن را برداریم و روی آن اتاقکی بگذاریم تا این مایلر کمپرسی بشود، تعمیرگاه سیار ما.

تصاویری دیده نشده از سردار بلندپایه سپاه که ترور شد /سیدرضی گفت نزدیک بود مایلر برگردد روی من و بمیرم!


نفر اول از سمت چپ شهید «سیدرضی موسوی» در جبهه جنوب

فرمانده مخابرات آقای نامدار در جزیره مجنون با سیدرضی خیلی تلاش کردند تا یک دستگاه مایلر از فرماندهی تحویل بگیرند، اما فرماندهی می‌گفت مایلر نداریم. در جزایر مجنون سید رضی به آقای نامدار گفت: «با زین‌الدین صحبت کنیم اگر یکی از این مایلرهایی که در گِل فرو رفته است، را از گل بیرون بیاوریم، این را به خودمان می‌دهند که به تعمیرگاه سیار تبدیل کنیم؟» وقتی این طرح را دادند، مهدی زین‌الدین به نامدار و سیدرضی گفت: «اگر می‌توانید دربیاورد، بردارید برای مخابرات».

سیدرضی و نامدار در جزایر مجنون تلاش شبانه‌روزی می‌کردند تا مایلر را از گل دربیاورند. آن هم جزایر مجنون که از یک طرف زیر آتش بود و از طرفی هم به خاطر اینکه منطقه در گِل بود، نمی‌شد تانک به آنجا ببرند. آنها گشتند و در ضلع غربی جزایر جنوبی مایلری را که در گل رفته و رها شده بود، پیدا کردند.

تصاویری دیده نشده از سردار بلندپایه سپاه که ترور شد /سیدرضی گفت نزدیک بود مایلر برگردد روی من و بمیرم!


نفر دوم از سمت چپ سید رضی، نفر سوم از راست حسین نامدار در جزیر مجنون

سیدرضی و آقای نامدار بیل مکانیکی و بولدزر آوردند تا مایلر را از گل بیرون بکشند و موفق شدند. آقای نامدار و سیدرضی خیلی از این کار خوشحال بودند. بعد سیدرضی گفت: «نزدیک بود مایلر برگردد روی من و بمیرم.» آنها مایلر را آوردند و در طول جنگ خیلی کمک بود. الان این مایلر هست و از آن استفاده می‌شود.

سیدرضی بسیار خوشرو و باهوش بود. حیف بود او در بستر بیماری از این دنیا برود و شهادت مزد او بود. آن هم شهادتی که توسط شقی‌ترین افراد مثل صهیونیست‌ها رقم خورد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: