بهنظر میرسد گزارش بلومبرگ در امتداد همین دیدگاه و ملاحظه است. به این معنی که چون عربستان گسترش تنش در سطح منطقهای را در تضاد با برنامههای اقتصادی خود میبیند، حاضر است تا برای تحقق راهکار دو کشوری، به سایر بازیگران موثر در این روند از جمله جمهوری اسلامی امتیاز دهد. تنشزدایی ماه مارس اساسا به دلیل تمایل بنسلمان برای به حداقل رساندن تهدیدهای علیه برنامه چند تریلیون دلاری تحول اقتصادی داخلی پادشاهی موسوم به چشمانداز ۲۰۳۰ پدیدار شد.
از ۷ اکتبر، حوثیها موشکها و پهپادها را به سمت اسرائیل شلیک کردهاند که اکثر آنها توسط ایالات متحده و عربستان سعودی رهگیری شدهاند. این گروه همچنین یک کشتی باری مرتبط با اسرائیل را توقیف کرده و هشدار داده است که تا پایان جنگ در غزه به این حملات ادامه دهد. برای ایران یک اقدام متعادلکننده بین فراتر رفتن از شعارهای مقاومت و عملگرا بودن و به خطر نینداختن وضعیت موجود میتواند دربردارنده ارزش راهبردی باشد. جمهوری اسلامی با تشکیل کشور مستقل فلسطینی همراه است، تمایلی به افزایش سطح تنش ندارد و از طرف سوم خواستار سرمایهگذاریهای کلان عربستان هم هست.
بعید است با چنین فرمولی ایران و عربستان بتوانند به یک تفاهم و از آن مهمتر توافق بر سر ترسیم آینده منطقه پس از جنگ حماس و اسرائیل دست پیدا کنند. حتی اگر پای سرمایهگذاریهای کلان عربستان در شرایط برقراری تحریمها هم در میان باشد که البته این میزان سرمایهگذاری همچنان محل شک و تردید است که سعودیها بخواهند و بتوانند چنین ریسکی را به جان بخرند. بنابراین نیاز است تا دیدگاه دو کشور درخصوص چگونگی حضور حماس در آینده فلسطین به یکدیگر نزدیک شود، آنگاه است که میتوان انتظار داشت زمینه برای تفاهمات منطقهای تهران و ریاض هم فراهم شود.