به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، «ردصلاحیت» توسط هیئتهای اجرایی به دلیل انتقاد از عملکرد دولت سیزدهم، از جمله مواردی است که این روزها توسط نمایندگان ردصلاحیت شده حاضر در مجلس مطرح میشود.
در واکنش به چنین اظهاراتی امیر رضا واعظ آشتیانی از جمله فعالان سیاسی اصولگرا معتقد است که اگر واقعاً افراد به دلیل انتقاد از دولت ردصلاحیت نشدند خود دولت به قضیه ردصلاحیتها ورود پیدا کند و از این طریق شائبه ردصلاحیتها به دلیل انتقاد از عملکرد دولت را پاک کند.
در ادامه گفتگوی امیررضا واعظ آشتیانی با خبرگزاری خبرآنلاین را میخوانید:
******
*آقای واعظ آشتیانی! ردصلاحیتهای صورت گرفته توسط هیئتهای اجرایی واکنشهای فراوانی را به دنبال داشت، ارزیابی شما از عملکرد هیئتهای مذکور به چه صورت است؟
اگر هیئتهای اجرایی مُر قانون را ملاک قرار دادند که در این شرایط با توجه به مر قانون نباید نسبت به اصلاحطلب، اصولگرا یا جناحهای دیگر تفاوتی قائل شد اما اگر قرار باشد به جای مر در احراز صلاحیتها قانون اعمال سلیقه صورت بگیرد، این امر پسندیده نیست چراکه بحث امروز این است که به دنبال انتخابات حداکثری و حضور پر شور مردم پای صندوقهای رأی هستیم کما اینکه مقام معظم رهبری نیز به این نکته تأکید کردند.
لذا متصدیان و تصمیمگیران در حوزه تایید صلاحیتها باید به گونهای اقدام کنند که مر قانون را مدنظر قرار دهند اینکه بخواهند نگاه جناحی نسبت به احراز صلاحیتها داشته باشند، قطعاً میتواند چالشهایی را به همراه داشته باشد. از اینرو بنده امیدوار هستم که تصمیمات و حتی گفتمانها به صورتی باشند که نشانههای امید، بهتر شدن شرایط و اینکه به دنبال انتخابات رقابتی هستیم، مشاهده شود.
البته این سخن بنده به این معنا نیست افرادی که احیانا از نظر قانون مشکل دارند، تایید صلاحیت شوند. افرادی که نمیتوانند توسط قانون تایید شوند نباید اعتراضی داشته باشند چراکه قانون در حال اجرا شدن است منتها قانون وجه المصالحه قرار نگیرد که به نحوی برخورد شود حقی از کسی ضایع شود و منجر به این شود که تصور کنند یک جناح خاص میخواهد حضور داشته باشد.
*گفته میشود در انتخابات مجلس سیزدهم هیئتهای اجرایی در زمینه احراز صلاحیتها وارد اختیارات شورای نگهبان شدند، نظر شما در این مورد چیست؟
بنده بر این باور هستم که دولت باید نسبت به قضیه ردصلاحیتها ورود پیدا کند و به صورت موردی برخی از شهرها را به عنوان نمونه مورد ارزیابی قرار دهد و مشاهده کند که در ارزیابیها ملاک برای احراز صلاحیتها مر قانون بوده یا خیر.
چراکه ۴۳ سال از عمر بنده در انقلاب اسلامی سپری شده و در این سالها این حجم از ردصلاحیتها توسط هیئتهای اجرایی را کمتر مشاهده کرده بودم اما در عین حال مدعی هستند که در نحوه احراز صلاحیتها مر قانون را ملاک قرار دادند که اگر چنین باشد جای اعتراضی باقی نمیماند ولی در هر صورت بنده به دولت رئیسی پیشنهاد میکنم که طبق قانون چند مورد از احراز صلاحیتها را بررسی کند.
البته این در شرایطی است که قانون چنین اجازهای را به دولت بدهد به این دلیل که هیئتهای اجرایی ترکیبی از چند شخصیت حقوقی و حقیقی هستند. اما در هر صورت این موضوع را مورد بررسی قرار دهند و اگر احیانا موردی وجود دارد که اجحافی در حق کسی صورت گرفته، رسیدگی شود.
همانطور که اگر در شورای نگهبان، ردصلاحیتی صورت بگیرد بعد از رسیدگی مجدد به احراز صلاحیتها، امکان دارد صلاحیت فردی را تایید میکند، در هیئتهای اجرایی هم این شرایط را فراهم شده که اگر کسی اعتراض دارد، اعتراض خود را مطرح کند. اما چنانچه هیئتهای اجرایی مصمم بر تصمیم خود هستند دولت میتواند ورود پیدا کند و صلاحیتها را پیگیری کند چراکه مجری انتخابات دولت است و اگر این موضوع مورد بررسی قرار بگیرد میتواند تا حدودی اعتراضات نسبت به ردصلاحیت برخی افراد را برطرف کند.
*رئیس دولت تاکنون نسبت به ردصلاحیتها سکوت کرده است، فکر می کنید رئیسی سکوت خود را میشکند؟
همه ارگانها باید پاسخگو باشند و توضیحاتی برای افکار عمومی داشته چراکه اگر در برخی شرایط سکوت کنند، میتواند تبعات منفی به همراه داشته باشد از اینرو توضیحات و روشنگری میتواند بسیار بر روی افکار عمومی تاثیر بگذارد اما وقتی دولت و یا هیئتهای اجرایی سکوت کنند، همین سکوت میتواند وسیله و ابزار اعتراضات درباره ردصلاحیتها باشد و به گونهای جلوه داده شود که برای تصمیمات گرفته شده، پاسخگویی وجود ندارد.
*بنابراین از رئیسی انتظار میرود که وارد قضیه ردصلاحیتها شود
بنده کاری با شخص رئیسی ندارم منظورم دولت او است و میگویم دولت برای روشن کردن افکار عمومی حداقل به فرمانداریها و استانداریها دستور بدهند که اطلاعرسانی لازم در مورد چگونگی ردصلاحیتها انجام دهند که افکار عمومی در جریان قرار بگیرند، البته در برخی از ردصلاحیتهای نمایندگان به دو بند که موضوع آنها عدم التزام عملی به جمهوری اسلامی است، اشاره شده، در این میان تعدادی از نمایندگان مدعی هستند که اگر التزام عملی به جمهوری اسلامی نداریم چگونه در حال حاضر نماینده مجلس هستیم اما نکتهای که وجود دارد این است به قول امام خمینی وضع حال افراد مهم است شاید برخی در گذشته انقلابی بسیار تیز و تندی بودند اما امروز موضع آنها تغییر کرده است بنابراین نمایندگی مجلس نمیتواند ملاک باشد به عبارت دیگر نمیتوان گفت که یک نماینده در شرایط قبلی خود است اما در مجموع پرسشی که نمایندگان ردصلاحیت شده، مطرح کردند قابل تأمل است که دلیل آنها برای ردصلاحیت چیست لذا باید روشنگری و پاسخگویی باید صورت بگیرد.
چرا که از هر گونه شایعهسازی جلوگیری میکند امکان دارد صلاحیت فردی رد شده باشد و حقش هم باشد اما وقتی روشنگری صورت نگیرد آن فرد متوسل به مظلومنمایی میشود. در مجموع باید فضای گفتگو و نقد را فراهم کرد.
برای نمونه دور قبلی انتخابات مجلس بنده داوطلب بودم و در حالی که شدیدترین انتقادات را نسبت به دولت روحانی داشتم اما صلاحیتم توسط هیئت اجرایی تأیید شد. اگر ملاک این باشد که انتقاد به دولت ملاک ردصلاحیت باشد کمااینکه برخی از ردصلاحیت شدهها میگویند به دلیل انتقاد به دولت ردصلاحیت شدند و به دلیل اینکه منتقد دولت بودیم بند ۲ ماده ۳۱ را به ما نسبت دادند، برای اینکه چنین موضوعی روشن شود و چنین موردی به دولت منتسب نکنند میگویم پاسخگویی و شفاف سازی بسیار خوب و اثرگذار هستند.
*میتوان این مطالبه را از شرایط نگهبان داشت که در مورد احراز صلاحیتها به هیئتهای اجرایی تذکر دهد یا مسیری که دنبال شده را اصلاح کند؟
چارچوب شورای نگهبان فرق میکند. شورای نگهبان در چارچوب خود کار میکند و از آن طرف هیئت اجرایی چارچوب خود را دارد لذا نه هیئت اجرایی میتواند در کار شورای نگهبان دخالت کند و نه شورای نگهبان میتواند در عملکرد هیئت اجرایی دخالت کند، بهترین روش دخالت دولت است به این ترتیب که تیمی برای بررسی این مسائل در نظر بگیرد و وقتی که هیئت اجرایی بخش اعتراض را باز گذاشته دولت میتواند ورود پیدا کند که از این طریق بخشی از ردصلاحیتشدگان به دولت منتسب نشود.