روش دیگری که استفاده میشود این است که دولت اوراق قرضه را به بانکها میفروشد و آنها نیز با خلق پول این اوراق را خریداری میکنند، البته ممکن است در این میان به بانکها فشار بیاورند که اوراق را با قیمت پایینتری خریداری کنند و وقتی بانکها با مشکل مواجه شدند مجبور میشوند آن را با زیان بفروشند و در نهایت همه راهها به بانک مرکزی ختم میشود. لذا شیوههای مستقیم استفاده از فرآیند خلق پول در اقتصاد ما وجود دارد. بحث آقای رئیسی بهعنوان رئیسجمهور جدا است و شاید ندانند ولی مسئولین امر مانند وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی با این شیوهها آشنا هستند.
مجموع این اتفاقات و عوامل باعث شده رشد پایه پولی در کشور ما بالا باشد و به دنبال آن، بهرغم کنترلهایی که بانک مرکزی بر روی بانکها گذاشته، رشد نقدینگی حدود ۲۷ درصد است که بههیچوجه با رشد اقتصادی کشور تناسب ندارد. لذا ممکن است مسئولان امر وقتی با رئیسجمهور صحبت میکنند یا اطلاعاتی را در اختیار ایشان قرار میدهند، اینگونه القا کنند که دولت از منابع بانک مرکزی استفاده نمیکند که احتمالا منظورشان این باشد که دولت بهطور مستقیم از این منابع استفاده نمیکند ولی واقعیت این است که به هرحال بهصورت غیرمستقیم این کار را انجام میدهد و در نهایت همه راهها به خیابان میرداماد تهران و بانک مرکزی ختم میشود. رشد بالای پایه پولی گواه بر این است که مشکل کسری بودجه (که شکل آشکار و پنهان دارد) و مسائل و مشکلات زیادی داریم که چون نمیتوانیم آنها را برطرف کنیم، آن را از طریق شبکه بانکی و در نهایت بانک مرکزی حل میکنیم.
مسئله حسابداری کاری به واقعیتهای پشت پرده ندارد و ممکن است اگر از لحاظ حسابداری به ترازنامه بانک مرکزی نگاه کنیم ببینیم که بدهی دولت به بانک مرکزی کاهش پیدا کرده ولی در پشت پرده همان چیزی است که آقای همتی میگوید و کاملا درست است. از آنجایی که طبق قانون باید تمام حسابهای دولت در بانک مرکزی تجمیع شود پس طلبهای دولت و بدهیهای بانکهای عامل به دولت وارد ترازنامه بانک مرکزی نشسته و اینگونه نشان داده که بدهیهای دولت به بانک مرکزی کاهش پیدا کرده است، درحالیکه واقعیت چیزی نیست جز تجمیع حسابهای دولت نزد بانک مرکزی و توئیت آقای همتی کاملا درست است.
دو سال آینده از عمر دولت باقی مانده، فکر میکنید مسئولان اقتصادی کشور باز هم میتوانند با این پنهانکاریها، کار را جلو ببرند؟
بههرحال این طبیعت انسان است و خداوند میفرماید همه انسانها به دنبال این هستند که مسیر پیش روی خود را با توجیهات مختلف باز کنند. آقای رئیسی و دولت نیز در ابتدا وعدههایی دادند و حالا که نتوانستهاند به آنها عمل کنند، ناچارند به شکلهای مختلف یک کارنامه مثبت از خود به نمایش بگذارند. این شیوهها را دولتهای قبل نیز انجام دادهاند و متاسفانه دولتهای پیشین نیز از دولت فعلی بهتر نبودهاند و کارنامه همه آنها تا حدودی شبیه به هم است. به قول یکی از نمایندگان مجلس همه دولتها از یک سرمشق برای زمامداری خود استفاده میکنند. من فکر میکنم اگر مسئله شفافسازی در اقتصاد کشور نهادینه نشود، ممکن است دولتهای بعدی نیز به همین شکل رفتار کنند. البته آقای رئیسی باید این را بپذیرد که کارنامه دولت او برای کنترل تورم در مقایسه با دولتهای قبل تا این لحظه بسیار ضعیف بوده و قابل دفاع نیست. درمان رشد اقتصادی کار سخت و زمانبری است ولی دو سالی که گذشت فرصت کمی نبود که ایشان بتواند مسئله تورم را درمان کند و دولت سیزدهم کارنامه خوبی از نظر کنترل قیمت داشته باشد اما متاسفانه ناتوان بودند.