اینکه معاون هماهنگی فلان وزارتخانه اقتصادی، واحد رسانهای مجموعهاش را توبیخ کند چرا خبر و عکس من دیر منتشر شده است یا معاون حقوقی همان مجموعه عصبانی شود که چرا فلان رسانه عکس مرا کار نکرده است یا دغدغه مدیرکل حوزه وزارتی آن، کیفیت عکسهای شخصی برای آرشیو روز مبادا باشد، یعنی فقر فهم رسانه مستتر است و صدالبته مسئله پاسخگویی بهشبهات مردم و اقناع افکار عمومی نزد آنان ارزش ندارد.
این انتظار وجود دارد با بهرهگیری از متخصصان غیرجناحی رسانهای با فرآیند انتخاب ضابطهای و غیررابطهای، ضمن تنویر افکار عمومی در عصر بمباران اطلاعاتی غالباً ناصحیح، بهاقناع افکار عمومی و همراهسازی توده مردم کمک کنند.
همچنین داشتن «پیوست رسانه»ای برای اقداماتی که بناست انجام شود، نه یک اختیار، بلکه یک الزام است؛ موضوعی که ظاهراً برای دولت با وجود اذعان رئیس قوه مجریه، محلی از اعراب ندارد و واحد روابط عمومی نهادهای مختلف، صرفاً به برآورده کردن انتظارات شخصی مقامات بسنده میکنند. شوربختانه اگر غیر از این نیز رفتار شود، با یک تلفن یا چرخش امضای مافوق، مسئول واحد روابط عمومی و رسانهای بهراحتی حذف میشود. این یکی از تبعات بیماربودن ساختار حکمرانی است.
اقدامات اقتصادی دولت طی ۶۶۳ روز گذشته، اگر به خوبی اطلاعرسانی میشد، شاید با این حجم از بیاعتمادی افکار عمومی نسبت به شایستگی قوه مجریه مواجه نبودیم. البته که ضعف برخی وزارتخانههای اقتصادی در تنظیم امور معیشتی مردم بر سایر عملکردها نیز سایه انداخته است و مانع دیده شدن آنها میشود، ولی در بخشهای مختلف، اقدامات قابل دفاعی انجام گرفته است که بهخوبی به اطلاع مردم نرسیده است.