| |
پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۱۰
بروزرسانی ۱ روز پیش
به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه رسالت ، 1- دولت و مجلس، چهار دهه است كه بار مدیریت معیشت مردم را روی دوش می‌گیرند تا از یك پله برقی كه رو به پایین حركت می‌كند به بالای بام اقتصاد ایران ببرند.
موتور این پله برقی چهار سوخت دارد:
الف- كسری بودجه
ب- تورم
ج- بی‌انضباطی مالی
د- اختلال در بازار ارز
سهم دشمن و نفوذی‌ها در تأمین این سوخت تعیین كننده است.
2- بی‌تردید برای رشد اقتصادی، بازار به ثبات نیاز دارد. این ثبات حكم می‌كند كسری بودجه و تورم نباشد. نظام مالی و بودجه‌ریزی و بودجه‌بندی درست عمل كند، نبض مالیه عمومی درست بزند و بازار ارز و نرخ برابری پول ملی با ارزهای خارجی از یك ثبات نسبی برخوردار باشد.
3- آمریكا و غرب برای تحریم اقتصادی، اتاق جنگ تشكیل داده‌اند. در این جنگ از هرآنچه كه در فلج كردن اقتصاد كشور متصور است، بهره می‌برد.
آن سوی جبهه آرایش دشمن یك آرایش جنگی است اما این سوی صحنه نبرد آثاری از آرایش جنگی، اتاق فرماندهی جنگ اقتصادی، جنب و جوش در صف و ستاد این نبرد دیده نمی شود.
یك پیوست رسانه‌ای وجود دارد و آن اینكه می‌خواهیم همه چیز را عادی و طبیعی، تحت كنترل نشان دهیم. این رویكرد با واقعیت‌های صحنه نبرد پیچیده و ویرانگر و بی رحمانه‌ای كه وجود دارد همخوانی ندارد.
4- آمریكا و سه كشور شرور اروپایی كه این شرایط را به دولت و ملت ما تحمیل كرده اند با آنكه آن چهار بیماری اقتصادی را ندارند و تحریمی هم علیه آنها وجود ندارد هر هفته شاهد نارضایتی مردم خود در كف خیابان ها هستند. فرانسه، آلمان و انگلیس همه روزه شاهد اعتصابات هستند و در آمریكا هم اگر خبری از اعتراضات نیست انبوه كارتن‌خواب‌ها در ایالات بزرگ آمریكا در كف خیابان‌ها و زیر پله‌ها فریاد می زنند كه اوضاع آنها هم خیلی گل و بلبل نیست.
5- هدف دشمنان ایران از تحریم‌ها، ایجاد توهم در ذهن مدیران كشور است كه اقتصاد كشور رو به قهقراست و به بن‌بست رسیده است.
راه‌حل سازش، کوتاه آمدن در مذاکرات است. دشمنان ایران یک قیچی به دست گرفته‌اند که یک لبه آن مذاکره و لبه دیگر آن تشدید تحریم‌هاست.
6- اقتصاددانان کشور کجا هستند؟ چه می‌کنند چه راه حلی دارند؟ چرا آنها در مورد نقشه و راهبرد و طراحی رشد اقتصادی کشور در شرایط تحریم و دشمنی آمریکا به یک تئوری واحد نمی‌رسند؟
چرا گاهی حرف‌هایی زده می شود که هیچ کمکی به برون‌رفت از مشکلات اقتصادی نمی کند؟
یک وقتی امام (ره) خطاب به این جماعت در اوج شرارت آمریکا فرموده بود :
«نشینید کنار و نق بزنید مردم را مأیوس کنید.آنهایی که نشسته‌اند کنار و نق می‌زنند از خواب بیدار شوند آیا نمی‌فهمند ما در چه حالی هستیم ما در حال جنگ و محاصره اقتصادی هستیم .ما در حالی هستیم که آمریکا علنا دارد مخالفت می‌کند.»
7- متأسفانه یک فرصت 10 ساله را در دولت گذشته در سرمایه‌گذاری خارجی به ویژه از سوی چین از دست دادیم. سطح قیمت‌ها در مورد سوخت، انرژی و دارو و حتی اقلام خوراکی به گونه‌ای است که میلیاردها تومان از داخل به خارج از مرزها قاچاق می شود.
گردش مالی 20 میلیارد دلاری در حوزه بازار غیررسمی و قاچاق، تنظیمات دولت را در حوزه مالیه عمومی و مدیریت بازار ارز به هم می ریزد. برای این مهم یک فکری باید در اتاق جنگ اقتصادی کرد.
8- برخی دلسوزان این سؤال را مطرح کرده‌اند که ؛ اتاق جنگ اقتصادی ما کجاست؟
این یک پرسش جدی است که باید به آن پاسخ دقیق داد. به نظر حقیر قرارگاه اصلی جنگ اقتصادی ما از همان اول انقلاب باید در «سازمان برنامه و بودجه» تشکیل می‌شد. جایگاه بازسازی، نوسازی، نوپردازی و طراحی‌های عملیاتی جنگ اقتصادی باید از این قرارگاه هدایت و مدیریت می شد.
اصل 126 قانون اساسی آدرس چنین قرارگاهی را مشخص کرده است.
این یک حقیقت روشن است که رؤسای جمهور گذشته از آن غفلت کردند و سازمان برنامه و بودجه را به دست کسانی سپردند که محصول کار آنها کسری بودجه، تورم ، کاهش ارزش پول ملی و ... است.
نوع آرایش و جورچین نیروها در اتاق جنگ اقتصادی باید رئیس‌جمهور و معاون اول در رأس باشد.
یک ضلع آن اقتصاددانان و کارشناسان اقتصادی، یک ضلع دیگر وزرای اقتصادی، ضلع دیگر اصحاب رسانه برای تنظیم پیوست رسانه‌ای سیاست‌های اقتصادی باشند. جلسه سران قوا هم در شرایط جنگی در همین مجمع با حضور همین اضلاع باید برگزار گردد.
9- اقتصاد ایران به اعتراف مجامع بین‌المللی جزء 20 اقتصاد اول جهان است. مدیریت و نظم و نسق دادن به چنین اقتصادی از مجمع یاد شده در اتاق جنگ اقتصادی ایران در سازمان برنامه و بودجه، امر محالی نیست. جمهوری اسلامی در دستیابی به قدرت علمی و نظامی، رکوردهایی در جهان زده است که این مسئله در برابر آن هیچ است.
اگر اجرای سیاست‌های کلی اقتصادی ابلاغی از سوی رهبری به عنوان یک دستور دائمی در اتاق جنگ اقتصادی قرار گیرد اقتصاد کشور از چاله‌ای که غرب برای آن حفر کرده بیرون خواهد آمد و سیاست ناامیدسازی شکست خواهد خورد.
محمدكاظم انبارلویی
