کد خبر: ۹۴۶۳۷۷
تاریخ انتشار: ۰۷ اسفند ۱۴۰۱ - ۲۳:۱۶
تعداد بازدید: ۱۷۴
مردم و حاکمیت، حقوق و تکالیف متقابلی نسبت به هم دارند که اگر این حقوق و تکالیف را ادا کنند، ثمرات بی‌نظیری دارد که در کلام مولای متقیان علی علیه‌السلام آمده است: «هرگاه مردم حق حاکم و کارگزار را ادا كنند و حاکم و کارگزار نیز حق مردم را بپردازد، حق در ميان آن‌ها قوى و نيرومند خواهد شد؛ مسيرهاى دين، خالى از انحراف مى‌گردد، نشانه‌هاى عدالت، استوار مى‌شود و سنّت‌ها در مجراى صحيح خويش به كار مى‌افتد و به‌این‌ترتیب روزگار بر وفق مراد می‌گردد و مردم به بقاى دولت اميدوار و دشمنان مأيوس خواهند شد.»
بدون انجام تکلیف دنبال حقوق نباشید!مردم و حاکمیت، حقوق و تکالیف متقابلی نسبت به هم دارند که اگر این حقوق و تکالیف را ادا کنند، ثمرات بی‌نظیری دارد که در کلام مولای متقیان علی علیه‌السلام آمده است: «هرگاه مردم حق حاکم و کارگزار را ادا كنند و حاکم و کارگزار نیز حق مردم را بپردازد، حق در ميان آن‌ها قوى و نيرومند خواهد شد؛ مسيرهاى دين، خالى از انحراف مى‌گردد، نشانه‌هاى عدالت، استوار مى‌شود و سنّت‌ها در مجراى صحيح خويش به كار مى‌افتد و به‌این‌ترتیب روزگار بر وفق مراد می‌گردد و مردم به بقاى دولت اميدوار و دشمنان مأيوس خواهند شد.»
هفت اثر شگرف برای رعایت حقوق متقابل مردم و حاکمان ذکرشده است که برای دین و دنیای ملک و ملت، کافی است.
اولین اثر، استحکام، استقرار و عزت حق است. اگر ما در حقیقت امر، به دنبال حق‌طلبی و برافراشتن پرچم حق هستیم، راهش ادای حقوق است.
دومین اثر، برپایی راه و روش دین و دین‌داری در جامعه است. اگر در این جنگ عقیدتی و ایدئولوژیک، نگران حفظ و تقویت دین‌داری مردم هستیم، بهترین راهش به تعبیر روایت این است که: «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» این دعوت با چیزی به غیر زبان، همان دعوت عملی در مرتبه اول با اصلاح خود کارگزاران و در گام بعدی به‌عبارتی همین انجام تکالیف و ادای حقوق است.
بیشتر بخوانید:
نوشته مسعود پیرهادی: اتقوا الله

سومین اثر، اهتزاز پرچم عدالت است. در این‌صورت این کشور و ایدئولوژی پشت آن، سرافراز و الگو می‌شود. 
چهارمین اثر، جاری شدن آداب دینی و سنت‌ها در مجرای حقیقی خود در بستر جامعه است.
پنجمین اثر، سامان‌یافتن محیط جامعه است به‌نحوی‌که می‌توان گفت روزگار بر وفق مراد شده است.
ششمین اثر، امیدواری به دوام و بقای حکومت است و هفتمین اثر نیز آن است که دشمن از براندازی و مقابله علنی مأیوس می‌شود.
ولی اگر هر یک از حاکم یا مردم نسبت به ادای حقوق دیگری کاهلی کنند، وحدت کلمه که رمز پیروزی است به اختلاف کلمه مبدل می‌شود و نشانه‌های ظلم آشکار می‌گردد.
افساد در دین، زیاد می‌شود. ناگزیر احکام الهی به‌ورطه تعطیلی کشیده می‌شود و هوای نفس، غلبه پیدا می‌کند. آن‌زمان دیگر باید منتظر تعطیلی حق و برپایی باطل باشیم. افراد درستکار، خوار و ذلیل و افراد بدکار، عزیز قلمداد می‌شوند. البته در این زمان هم اجازه ناامیدی و عزلت‌گزینی وجود ندارد. باید به‌قدر وسع، خیرخواهی نمود و دستگیری کرد. اما این حقوق متقابل چیست؟
حقوق کارگزاران در بیان امیرالمؤمنین علیه‌السلام این‌هاست:
وفاداری به عهد و پیمان
خیرخواهی و نصیحت
همکاری و اجابت دعوت
اطاعت از امر حاکم
الحق و الانصاف، مردم ایران اسلامی در این چهار مورد سنگ تمام گذاشتند و به‌تعبیر مقام معظم رهبری حجت را تمام کرده‌اند.
اما حقوق مردم چیست؟
خیرخواهی حقیقی حاکم نسبت به مردم
برقراری عدالت اقتصادی و اجتماعی 
آموزش و پرورش و جهل‌زدایی.
وقتی حقوق و تکالیف طرفین را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم کفه ادای حقوق مردم نسبت به کارگزاران سنگین‌تر است. نتیجه چیست؟ اولا کارگزاران حکومت باید عقب‌ماندگی موجود را جبران کنند و ثانیا تا زمانی‌که این ناترازی برقرار است نسبت به خرده‌اشتباهات یا اختلافاتی که با بخشی از مردم دارند با مسامحه و رواداری تعامل کنند.
تعامل حاکمانِ امروز با مردم باید به‌مثابه یک بدهکار در قبال طلبکار باشد نه برعکس.
نویسنده: مسعود پیرهادی 
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: