به گزارش خبرداغ به نقل از فارس: با نگاهی ساده به وضعیت سیاسی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و فعالیت گروهها و احزاب در آن زمان درمییابیم که کشور در یک فضای رکود سیاسی، رخوت و فضای یک جانبهگرایانه سیاسی قرار داشته است.
در دهه پس از کودتای 28 مرداد 1332 و با توقف فعالیت آزادانه احزاب سیاسی، محمدرضا پهلوی برای کسب مشروعیت و ایجاد ثبات سیاسی، احزاب سیاسی دولتی را راهاندازی کرد که مشخصه آنها تحکیم پایههای قدرت خویش بود. این احزاب برای رفع بحرانهای سیاسی در خدمت دولت بودند. دو حزب «مردم» و «ملیون» بدین منظور شکل گرفتند. شاه در آذر 1342 حزب «ایران نوین» را جایگزین حزب ملیون کرد و حسنعلی منصور، دبیرکل حزب ایران نوین را در 17 اسفند همان سال به نخستوزیری برگزید و پس از ترور منصور در بهمن 1343، شاه بلافاصله امیرعباس هویدا (باجناغ و معاون دبیرکل حزب ایران نوین) را به نخستوزیری منصوب کرد. هویدا بیش از دوازده سال در این سمت ماند و در این مدت حزب اکثریت ایران نوین کاملاً در اختیار هویدا قرار داشت و در کنار آن حزب اقلیت مردم نیز فعالیتش انتقاد از دولت در مجلس بود.
*جایگزینی اراده شاه به جای اراده ملی
شاه در یازدهم اسفند 1353 با منحل کردن دو حزب ایران نوین و مردم، حزب واحد جدیدی را تحت عنوان «رستاخیز» تشکیل داد و اعلام کرد که در آینده فقط یک حزب میخواهد.
محمدرضا پهلوی در یازدهم اسفند سال 53 ضمن انتصاب امیرعباس هویدا به دبیرکلی حزب رستاخیز، گفته بود: «امروز یک تشکیلات جدید سیاسی را پایهریزی میکنیم که تمام کسانی که به نظام شاهنشاهی، قانون اساسی، به انقلاب شاه و ملت معتقد و مؤمن باشند در آن وارد میشوند تا در لوای یک پرچم و با یک فلسفه و یک تشکیلات بسیار منظم، منافع حال و آینده مملکت را حفظ کنند.»
اما چندی نگذشت که کار از «دعوت» فراتر رفت و جملات عملاً رنگ و بوی تهدید به خود گرفت. شخص محمدرضا پهلوی که پیش از این مخالف سرسخت نظام تکحزبی بود، عضویت در حزب جدید را اجباری خواند و در یک مصاحبه تهدید کرد: «کسی که وارد حزب جدید سیاسی نشود دو راه پیش رو دارد: چنین شخصی یا وابسته به یک سازمان غیرقانونی است، یا به حزب غیرقانونی توده وابسته و به بیان دیگر، یک خائن است. این چنین فردی جایش در یکی از زندانهای ایران است. یا اگر مایل باشد میتواند همین فردا کشور را ترک کند، بی آنکه عوارض خروج بدهد و هر جا که بخواهد برود، زیرا ایرانی نیست و جزو ملت ایران نیست و فعالیتهای او طبق قانون، غیرقانونی و مستوجب مجازات است.» سفارت آمریکا با اشاره به این نطق تند شاه، بهکارگیری شیوههای استبدادی در جذب اعضا را «سبب تشدید بدبینی ایرانیان» قلمداد میکرد.
*ایران تک حزبیِ ملوکانه
«آبراهامیان» در کتاب «ایران بین دو انقلاب» در رابطه تک حزبی شدن ایران در زمان محمدرضا پهلوی آورده است؛ اهداف حزب رستاخیز «تقویت رژیم، نهادینه کردن هرچه بیشتر سلطنت و فراهم ساختن پایگاه اجتماعی گستردهتری برای دولت بود.»
سفارت آمریکا در تهران نیز در 10 جولای 1975 با اشاره به راهاندازی «سیستم تکحزبی» توسط شاه، اینگونه تحلیل کرده بود: «ما معتقدیم این عمل عمدتاً از تمایل شاه به تسلط بیشتر و کم کردن انتقادهای داخلی برخاسته، اگر چه چنین اقدامی در دوران رشد ناسیونالیسم و اعتماد به نفس ایران غیرضروری به نظر میرسد... حزب رستاخیز حائز مکانیسمی است که علاوه بر ایجاد امکان راهیابی در فعالیت سیاسی، وسیلهای قانونی نیز برای شناسایی مخالفین نامطلوب میباشد. بنای حزب رستاخیز بر این نظریه شاه است که معترضان به برنامه او در ایران باید بین زندان، تبعید یا محو شدن یکی را انتخاب کنند.»
محافل رسانهای و روزنامهنگاران آن زمان با کنایه و نقد به فضای بسته سیاسی کشور در رمان پهلوی دوم از این اتفاق و تشکیل حزب رستاخیز با عنوان «ایران تکحزبی ملوکانه یاد میکردند».
*وضعیت انتخابات در عصر پهلوی دوم؛ تقلب عجیب
نتیجه این وضعیت آن شد که در انتخابات سال 1354، حزب رستاخیز تنها حزبی بود که لیست انتخاباتی میداد و از 268 کرسی مجلس شورای ملی و 60 کرسی سنا، 100 درصد منتخبان عضو رستاخیز بودند. از اینرو بود که سازمان سیا در گزارشی تحقیقاتی که در مورد ایران تهیه کرده بود نوشت: «از زمانی که شاه به قدرت مطلقه خود دست یافت مجلس حکم مهر پلاستیکی سلطان را پیدا کرد».
در انتخابات سال 1354 در بعضی از مناطق کشور، افراد صاحب نفوذ و ثروتمند اقدام به خرید آرای مردم میکردند که این خبر را بعضی از مسئولان انتخاباتی در استانهای مختلف نیز تأیید کردند. موضوع خرید آرا در آن زمان بیش از دورههای دیگر رواج یافت و در روزنامهها منتشر میشد که چگونه افراد و نمایندگانی از طرف کاندیداها در بین مردم حضور مییافتند و اقدام به خرید آرای مردم میکردند. از آن جمله عبدالکریم ملک، یکی از کاندیداهای رشت که به مجلس راه نیافته بود، در شکواییهای خطاب به شاه و مقامات عالیه، انواع تخلفات انتخاباتی حوزه انتخابیه خود را چنین بیان میکند: «فریب و وعده و وعید مردم از طریق روزنامهها، رد هفتاد نفر از 79 نفر کاندیدای رشت و انتخاب نه نفر دیگر با سفارش، رشوه دادن سه نفر از کاندیداها به مبلغ پنج میلیون ریال بین رئیس خانه اصناف، دهبانان و افراد سرشناس حقهباز، مؤثر در نظارت بر صندوقها، ارسال 1500 رأی تقلبی به حوزههای مختلف، پاره کردن بیش از پنجاه هزار رأی شاکی و سوزاندن و باطل کردن آنها، عدم پاسخگویی مسئولین رشت به شکایات شاکی، تشکیل گروههای گانگستر برای برهم زدن و متشنج کردن جو به نفع عدهای و به ضرر عدهای دیگر از کاندیداها.
*دخالت اشرف
علاوه بر دولتمردان، اشرف پهلوی نیز در کار انتخابات و فضای سیاسی کشور دخالت میکرد. به طوری که اکثر زنان منتخب از دوستان وی بودند، تلاش مقامات و شخصیتهای رقیب در درون حاکمیت برای انتخاب کاندیداهای مورد نظر خود بسیار تأثیرگذار بود. از جمله مداخلههای اشرف در انتخابات مربوط به حوزه انتخابیه فسا بود که وی قصد داشت شمسالملوک حکمت فرزند سردار فاخر حکمت، از دوستان صمیمیاش، را راهی مجلس کند. به طور مثال؛ او قصد داشت با نفوذ اسدالله علم، مرتضی مشیر، نماینده راه یافته به مجلس بیست و چهارم را رد اعتبار کند.
*واکنش مجامع بینالملی به تقلب در انتخابات سال 1354
فضای عجیب و غریب سیاسی کشور و تقلب در انتخابات در زمان پهلوی دوم به حدی بود که رسانههای خارجی در آن زمان گزارشهای مختلفی درباره آن منتشر کردهاند. بخش فارسی رادیوی یک کشور اروپایی در یکی از گزارشهای خود درباره تقلب در انتخابات ایران در مورخ 2/4/54 آورده بود: «در انتخابات عمومی ایران، باز شماری آرای حوزه تهران هنوز ادامه دارد و تأخیر در اعلام نتایج به سبب کشف یک تقلب بزرگ انتخاباتی بوده است.
خبرنگار ویژه یکی از رسانههای خارجی که برای گزارش جریان انتخابات به تهران آمده، میگوید که از قرار اطلاع یکی از صندوقها، پنج برابر بیشتر از تعدادی که باید حاوی اوراق رأی باشد، رأی داشته است.
دانشجویان مقیم آمریکا نیز در اعتراض به نحوه برگزاری انتخابات در ایران، در مقابل سازمان ملل تجمع کرده و از دبیرکل سازمان ملل خواستند تا به شاه ایران درباره برگزاری انتخابات آزاد تذکر دهد.
*انقلاب اسلامی مجالی برای ارائه اندیشههای مختلف
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، تمام نیروهای سیاسی که تا پیش از این مجالی برای عرضه اندیشههای خود نداشتند، یک باره فرصتی برای طرح اندیشههای خود یافتند. ایدئولوژیهای مختلف در تقابل با هم، درگیریهای سیاسی را به وجود آوردند. با این حال تا اواسط سال ۱۳۶۰ کشمکشهای سیاسی بر رقابتها غلبه داشت. از سالهای ۶۰ تا ۶۷ خصوصیت کلی رفتار نیروهای سیاسی را میتوان همکاری غیر رقابتی دانست.
در آن سال ها با پیروزی انقلاب اسلامی، باب نوینی برای فعالیت گروهها ، تشکلها و احزاب سیاسی باز شد و شاهد تقابل جناحهای سیاسی مختلف و در مقابل، اتحاد گروههای متفاوت حول محوری مشترک بود. در این اتحادها و گسستها، صفبندیهای جدیدی ایجاد و بین دو یا چند جریان خطکشی شفافی ترسیم میشد. از رودررویی اسلامگرایان با نیروهای غیرمذهبی در اوایل انقلاب گرفته تا انشقاق بین جناح چپ و راست اسلامگرا از سال ۱۳۶۰ تا ۶۸ و سپس ظهور راست مدرن تا سال ۷۶ و بعد ازآن نیز ورود مفاهیم توسعه سیاسی به گفتمان حکومت و قدرت گرفتن اصلاحطلبان در مقابل محافظهکاران و بالاخره ظهور اصولگرایان و آغاز صفبندی جدید در دو سوی مفهوم «دموکراسی» همه تحولات سیاسی و متعدد سالهای پس از انقلاب اسلامی بود.
*فعالیت بیش از 120 حزب و گروه سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
تا پیش از اصلاح قانون فعالیت احزاب و گروههای سیاسی در سال 95، بیش از دویست و چهل حزب در وزارت کشور ثبت شده بود. طبق قانون فعالیت احزاب مصوب سال ۱۳۹۵ شمسی، ۸۲ حزب ملی و ۳۴ حزب استانی و ۶ جبهه سیاسی مجوز فعالیت کسب کردهاند که هرکدام مربوط به جریانهای مختلف سیاسی کشور هستند و افراد شاخصی در بین جمعیت و حزب و گروه خود دارند.
فضای باز سیاسی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نمودهای مختلفی در قالب گروهها و احزاب مختلف پیدا کرد، گواه این موضوع هم رخدادهای سیاسی در کشور و انتخاباتها و اجازه ظهور و بروز گروههای مختلف (حتی اقلیتهای دینی) در مناصب سیاسی و برنامههای تلویزیونی نشاندهنده فضای باز اندیشهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی است.
راه طولانی تحزب در ایران؛ کارنامه موفق انقلاب اسلامی در فضای تحزب
در پایان میشود گفت، با توجه به راه پر پیچ و خمی که فضای سیاسی ایران و احزاب و گروهها از انقلاب اسلامی تا به امروز داشتهاند، هنوز به آن نقطه آرمانی شاید نرسیده باشیم و به نوعی خیلی از گروهها و احزاب فعلی در کشور صرفاً فعالیتشان مختص به انتخاباتها شده و از آن آرمانها و ماهیت اصلی خود که در دهههای ابتدایی انقلاب اسلامی در مورد کارکرد احزاب میدیدیم، فاصله گرفتهاند.
اما هر چه که هست، کارنامه انقلاب اسلامی در زمینه تحزب و ارائه اندیشههای مختلف در کشور نسبت به حکومتهای گذشته بسیار قابل قبول و مورد توجه است، زمانی در این کشور فعل و انفعالات سیاسی به رابطه با اشرف پهلوی و نگاه همایونی بستگی داشت و امروز و در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد فعالیت و حتی روی کار آمدن زاویهدارترین احزاب، اشخاص و گروههای سیاسی هستیم؛ البته که باید گفت در هر کشوری چارچوب و قوانینی برقرار و پا برجاست و هر شخص، حزب و گروهی در راستای خدشهدار کردن قوانین کشور و تمامیت ارضی آن فعالیت کند، به طور قطع باید با آن مقابله شود.
پایان پیام/