به گزارش خبرداغ به نقل از روزنامه رسالت ، گزارش تحقیق و تفحص فولاد مبارکه پس از چندین ماه کار فشرده در صحن علنی مجلس شورای اسلامی قرائت شد و نمایندگان با ارجاع گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه اصفهان به قوه قضائیه موافقت کردند. در اینباره گفتنیهایی هست:
یک. نقطه توقف و گسست زنجیره فساد، نقطه امید و خط بطلانی بر گزاره فساد سیستماتیک است. پروندهای که طی تحقیق و تفحص گسترده، لااقل لغزش تعدادی از اشخاص حقیقی و حقوقی مطرح شده در گزارش، به اثبات خواهد رسید، در مجلس شورای اسلامی، به مرحلهای رسید که نهتنها زنجیره بعدی فساد، تکمیل نشد، بلکه حلقههای پیش از آن نیز با گزارش بلندبالایی که آماده شد با قدمهای بعدی توسط قوه قضائیه، متلاشی میشود، انشاءالله.
دو. یک مورد و یک ریال فساد هم زیاد است و باید با آن برخورد شود؛ البته برخوردی عالمانه و عادلانه. حقوق متهمین باید رعایت، ولی با چشمانی تیزبین و ششدانگ، حقوق مردم و بیتالمال نیز باید حفظ و حراست شود. اما در پروندههای اینچنینی توجه به ابعاد آن مجموعه در بررسی تخلفات و فسادها حائز اهمیت است که این امر، فوقتخصصی و پیچیده است و اشراف کامل به پرونده را میطلبد که منحصرا در دستگاه قضا و پس از استماع اظهارات طرفین، شهود، مطلعین، تحقیقات مختلف مرتبط با پرونده، گزارش ضابطین و هرآنچه در حدود اختیارات و وظایف دستگاه قضائی است، محقق خواهد شد.
سه. سؤالها، شبهات و حتی گزارش تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی را نباید گزاره نهایی معرفی کرد و جا انداخت؛ تنها زمانی میتوان اشخاص را مجرم قلمداد کرد و اعداد و ارقام فساد را اعلام نمود که آخرین مرحله فرجامخواهی متهم صورت گرفته باشد؛ پیش از آن، بیان اسامی و حتی بیان اعداد و ارقام، تنها بازی با روح و روان متهمین و البته مردم است. این نوشته و اعدادی که در گزارش تحقیق و تفحص مطرح شده است را در گوشهای ثبت کنید و با رأی نهایی دادگاه که صادر خواهد شد، تطبیق دهید؛ خواهید دید که بسیاری از آنچه در این پرونده، رانت یا تخلف معرفی شده، وجه صحیحی نداشته است.
اساسا فلسفه و شأن تحقیق و تفحص هم این نیست که بتواند مثل دادگاه عمل کند؛ اما شاید مردم، تفکیکی بین گزارش تحقیق و تفحص با رأی نهایی دادگاه، قائل نباشند و آنچه این میان، ذبح میشود، اعتماد مردم است.
با نگاه غیرالهی و غربی به رسانه، خبر خوب، خبر بد است؛ خبری که نقل میشود؛ خبری که ضریب میگیرد و بسیاری برای آن هورا میکشند، در این عهد و زمانه، خبر فساد است نه خبر مقابله با آن؛ خصوصا اگر با یک عدد 15 رقمی (به ریال)، طرف باشیم. اما نگاه الهی و رسالت انقلابی به ما میگوید اولا باید جلوی فساد ایستاد؛ از مبارزه با آن حمایت کرد؛ ریشه فساد را سوزاند و ثانیا باید برای مردم تبیین کرد که هر مرحله در بررسی مفاسد، چه شأنی دارد؛ چه احتمالاتی در این فضا هست و مهمتر از همه، مردم را امیدوار کرد نه ناامید. برای مثال، یک رویکرد، توجه دادن به این امر است که زنجیره فساد، قطع شده و با فساد پیشینیان نیز برخورد خواهد شد و یک رویکرد این است که تلاش کنیم عظمت فساد رخ داده را وصف کنیم و ناامیدانه همهجا را سیاه نشان دهیم. تبیین برای همین موارد، جهاد است؛ چراکه در بسیاری موارد، دیدهنشدن، برچسبخوردن و طردشدن را در پی خواهد داشت.
مسعود پیرهادی