به گزارش خبرداغ به نقل از خبرورزشی: گلر شماره یک پرسپولیس در مورد مسائل مختلف غیر فوتبالی صحبت کرد. با علیرضا در این قسمت در خصوص مهاجرت، کارهای خارج از فوتبال ، علاقه اش به بازیگری ، تیپ و مد ، اکران فیلم بیرو و ... صحبت کردیم که در ادامه می خوانید:
در خبرها داشتیم که فیلم بیرو پروانه نمایش گرفت. چه زمانی فیلم اکران می شود؟
بله خداراشکر و با تلاش دوستان پروانه نمایش گرفت ولی هنوز تاریخ دقیق اکران مشخص نیست.
ایده ساخت فیلم بیرو از کجا آمد؟
خب خیلیها از گذشته من و اتفاقاتی که در این سالها برای علیرضا بیرانوند افتاد، باخبر بودند. وقتی کارگردان و تهیه کننده فیلم موضوع را با من درمیان گذاشتند از آن استقبال کردم و دوست داشتم چنین فیلمیساخته شود. جا دارد به مرتضی علی عباس میرزایی و مجید برزگر به عنوان کارگردان و تهیه کننده فیلم و همچنین بازیگران و عوامل پشت صحنه بیرو خسته نباشید بگویم. امیدوارم در ادامه اتفاقات خوبی برای فیلم رخ دهد.
فکر میکنی بیرو در اکران عمومیپرفروش شود؟
نمیدانم ولی امیدوارم این اتفاق بیفتد و فیلم بیرو دیده شود.
راستی کسی که در فیلم نقش تو را بازی کرد، چقدر شبیه خودت بود...
بله من خودم وقتی اولین بار بدلم را دیدم، از این اندازه شباهت تعجب کردم. انصافا حسین بیرانوند توانست به خوبی از عهده نقش بربیاید و به او تبریک میگویم.
فکر میکنی فیلم بیرو بتواند تاثیرگذار در بین جوان ترها باشد؟
بله چرا که نه. حتما همینطور خواهد بود. خیلیها با دیدن این فیلم متوجه خواهند شد که اگر یک فوتبالیست به سطوح بالا میرسد، این اتفاق به راحتی میسر نشده است. مردم متوجه خواهند شد که یک فوتبالیست چه سختیها و مشکلاتی را پشت سر میگذارد تا به تیم ملی برسد. من یاد گرفتم برای رسیدن به رویاهایم سخت تلاش کنم و با همه مشکلات و موانع بجنگم تا بتوانم به اهدافم برسم. امیدوارم این فیلم الگوی خوبی برای جوان ترها باشد و بتواند به آنهایی که علاقه مند هستند تا وارد فوتبال شوند، کمک کند.
تو در همه این سالها سختیهای زیادی را کشیدی و اتفاقات تلخی را تجربه کردی. در این مدت شده بود که احساس ناامیدی کنی و نخواهی دیگر ادامه دهی؟
خب همه این مسائل پیش میآید و ناخودآگاه در ذهنت به این موضوع هم فکر میکنی. با این حال من جنگیدن را خوب یاد گرفته بودم و به خودم قول داده بودم که نباید دست از تلاش بردارم و خوشحالم بعد از کلی مشکل و سختی، اتفاقات خوبی برای من در فوتبال و زندگی رخ داد.
یکی از اتفاقات جالب فیلم بیرو خواستگاریهای پر تعداد تو از همسرت بود. همسرت در مصاحبه با ما گفت بعد از ۴ بار به تو جواب مثبت داد. از اینکه چند بار جواب منفی شنیدی نا امید نشدی؟
تو خودت هم همین حالا بدون پول به خواستگاری یک دختر بروی شک نکن جواب رد میشنوی (با خنده). عاشق شدن همین دردسرها را هم دارد. من عاشق همسرم شدم و جز او به زن دیگری برای ازدواج فکر نمیکردم. آن موقعی که برای اولین بار به خواستگاری رفتم فوتبالیست مطرحی نبودم و پولی هم نداشتم. برای همین جواب رد شنیدم. این اتفاق ۳ بار افتاد تا بالاخره برای چهارمین بار جواب مثبت را گرفتم. اگر لازم بود باز هم به خواستگاری همسرم می رفتم تا بالاخره جواب مثبت بشنوم.
در یک پلان خودت هم جلوی دوربین رفتی. از تجربه بازیگری برای ما بگو.
خب تجربه خیلی خوبی بود و دوست داشتم آن را تجربه کنم. مدت زمان حضور من مقابل دوربین و دیالوگی که باید میگفتم کوتاه بود ولی من به طور کلی این موضوع را دوست داشتم.
بعد از پایان فوتبالت دوست داری وارد دنیای بازیگری و سینما شوی؟
واقعیتش این است که سینما همیشه برای من جذابیت داشته و همواره جزو مخاطبان سینما بودم. به بازیگری علاقه دارم ولی نمیدانم از پسش برمیآیم یا نه. خیلیها به من گفتند که توانایی بازیگر شدن دارم و به همین خاطر دوست دارم بعد از پایان فوتبالم و بازنشستگی، بازیگر طنز و کمدی شوم. البته که باید قبلش دورههای لازم را بگذرانم و آموزش ببینم.
فکر میکنم تجربه جذابی باشد و بدم نمیآید این کار را انجام دهم. البته باید دید در آینده چه اتفاقاتی خواهد افتاد و چه مسائلی پیش میآید.
می دانم که شدیدا پیگیر برنامه جوکر بودی. به نظرت اگر در این برنامه شرکت می کردی، چه مقامی را بدست می آوردی؟
بله خیلی برنامه خوبی بود و من هر هفته آن را دنبال می کردم. امیدوارم فصل های بعدی آن هم ساخته شود و مردم لذت ببرند. نمی دانم چندم می شدم چون واقعا نخندیدن کار سختی است. شاید با شوخی هایم خیلی ها را می خنداندم ولی ممکن بود خودم هم زود بخندم و حذف شوم. تا حالا چنین چیزی را تجربه نکردم ولی فکر می کنم تجربه باحالی است. شاید هم به فینال می رسیدم و قهرمان جوکر می شدم.
راستی همسرت در گفت و گوی چند وقت قبل خودش با من گفت برخلاف همه از انتقادهای او ناراحت می شوی. دلیلش چیست؟
بنده خدا راست گفت. نمی دانم چرا ولی انتظار انتقاد از همسرم را ندارم و به همین خاطر ناراحت می شوم. شاید دوست ندارم همسرم به عنوان نزدیک ترین آدم به من، انتقاد کند.
یکبار موقعی که به صورت دوستانه با هم حرف می زدیم، به تو گفتم که بین بچه هایت فرق می گذاری و بارانا را بیشتر از طاها دوست داری. واقعا این موضوع درست است؟
نه خودت هم می دانی که من عاشق هر دوتای آن ها هستم و طاها و بارانا همه زندگی من هستند. خودشان هم می دانند که فرقی بینشان نمی گذارم. واقعیت این است که من عاشق خانواده و فرزندانم هستم و اینطور نیست که بارانا را بیشتر از طاها دوست داشته باشم. ولی نکته ای که وجود دارد این است که طاها دیگر برای خودش مردی شده و همه چیز را به خوبی متوجه میشود. ولی بارانا خب خیلی کوچکتر است و شاید به همین دلیل است که نیاز به توجه بیشتری دارد. همیشه سعی کردم بین فرزندانم فرق نگذارم و فکر میکنم موفق بودم. طاها بهترین رفیق من است و خیلی وقتها پیش می آید که با هم حرف میزنیم. البته منکر وابستگی زیاد به بارانا نمیشوم چون واقعا جانم به جان او بسته است. اگر خدایی نکرده بارانا حتی دچار یک سرما خوردگی ساده شود؛ من دق میکنم و تا مرز سکته میروم.
طاها می تواند راه تو را ادامه دهد؟
انتخاب با خودش است که چه کاره شود. فوتبال خیلی دوست دارد و بدش نمی آید فوتبالیست شود. نمی دانم در آینده چه پیش خواهد آمد ولی سعی می کنم به تصمیمش احترام بگذارم.
در اوقات بیکاری چه تفریحاتی داری؟
خب من اکثر وقتم را با خانواده می گذرانم و سعی می کنم کنار همسر و فرزندانم باشم. معمولا در طول روز بارها به اینستاگرام سر میزنم و کلا به فضای مجازی علاقه مند هستم . دیگر تفریح من هم پلی استیشن است که معمولا با پسرم بازی میکنم. ضمن اینکه من تقریبا همه فوتبال های اروپایی را می بینم و عاشق فوتبال دیدن هستم. کمتر بازی را از دست می دهم و دیدن فوتبال های روز دنیا یکی از تفریحات من است.
شنیدم در پلی استیشن به طاها می بازی و حسابی هم برایت کری می خواند؟
به شدت تکذیب می کنم. من بازی ام خوب است و نه تنها طاها را می برم، بلکه تو هم اگر ادعایی داری ، قول می دهم با اختلاف زیاد شکستت دهم.
غذای مورد علاقه تو چیست؟
من عاشق زیر برنجی هستم که یکی از غذاهای مخصوص لرهاست. با این حال وقتی این غذا را می خورم که همسرم آن را درست کند. او میداند که بعد از هر بازی من فقط دوست دارم زیر برنجی بخورم و به همین خاطر معمولا برایم درست میکند. زیر برنجی را در داخل یک سینی بزرگ میریزند. این غذا را نباید با قاشق و چنگال بخورید. زیربرنجی را فقط با دست میخورند و بدون شک یکی از لذیذترین غذاهایی است که من تا به حال خوردم.
معمولا چه چیزهایی هدیه می دهی و ترجیح می دهی چه هدیه ای بگیری؟
من عاشق ساعت و عطر هستم و اگر بخواهم برای کسی کادو بگیرم ، یکی از این دو را انتخاب میکنم. اگر کسی هم بخواهد به علیرضا کادو بدهد ترجیح می دهم که یک عطر یا یک ساعت لوکس با برند معتبر هدیه بگیرم.
برند محبوب تو در عطر و ساعت چیست؟
عطر آمواج و ساعت رولکس را دوست دارم.
برند لباس مورد علاقه ات چیست؟
من آدمینیستم که لباسهای گرانقیمت بخرم و مثلا برای خرید یک کفش از برند گوچی یا زارا چیزی حدود ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان هزینه کنم. من معمولا دوست دارم لباسها و کفشهایی بخرم که به دلم مینشیند و طبیعتا قیمتهای گزافی هم ندارند. انتخاب من در بین برندها آدیداس است و این برند را به سایر برندهایی مثل نایک و پوما ترجیح میدهم. البته اینطور هم نیست که اصلا از برندهای دیگر خرید نکنم.
شهر مورد علاقه تو کدام است؟
طبیعتا هیچ شهری خرم آباد نمی شود و من عاشق شهرم هستم. به غیر از خرم آباد، پاریس را خیلی دوست دارم. این فرصت را داشتم تا به آنجا سفر کنم. بسیار زیبا بود و دوست دارم اگر شرایطش فراهم شد، دوباره به پاریس سفر کنم.
تا حالا به مهاجرت فکر کردی؟
هیچ وقت در زندگی به فکر مهاجرت نیفتادم. خودم را میشناسم و میدانم که اهلش نیستم و هرجای دنیا که باشم باید به ایران برگردم.
همبازیان تو می گویند که عاشق کری خواندن هستی.این موضوع درست است؟
بله درست است. یکی از لذت های فوتبال به کری خواندن است ولی به شرطی که بی ادبی در آن نباشد. من عاشق کری خواندن هستم و معمولا در همه مسائل برای دوستان، همبازیانم کری میخوانم. مثلا در تمرینات برای بچه ها کری میخوانم که کسی نمیتواند به من گل بزند. وقتی هم چند توپ خوب مهار میکنم، به مربیان مثلا برانکو یا آقا یحیی می گویم این چه تیمی است که داری؟ خودت لخت شو و اگر میتوانی به من گل بزن. چند باری هم پیش آمد که آن ها تمرین را متوقف و شروع به رقابت با من میکردند.
علیرضا اگر فوتبالیست نمی شدی دنبال چه کاری می رفتی؟
نمیدانم چون واقعیت این است که من تا قبل از اینکه وارد فوتبال شوم قدرت بیان خوبی نداشتم و درس هم نخوانده بودم؛ به همین دلیل احتمالا کارگر ساختمان یا نگهبان می شدم. انصافا هم کارگرها و هم نگهبان ها انسان های شریف و با غیرتی هستند و من به همه آن ها ارادت دارم.
بیزنس های خارج از فوتبال علیرضا بیرانوند چه چیزی است؟
من سفیر یک شرکت نفتی هستم و ۳ سال است با این مجموعه همکاری دارم. در کنار آن مدرسه فوتبالی با نام خودم دارم که دو تیم نونهالان و نوجوانان آن در لیگ تهران شرکت میکنند. البته رویای من این است که یک مجموعه ورزشی بسیار بزرگ و مجهز داشته باشم و کارم را گسترش دهد. چند وقت قبل هم توانستم برند «بیرو» را ثبت کنم و قصد دارم یکسری کارها را با کمک دوستان انجام دهم.
بعضی از بچه های فوتبالیست می گویند تو خسیس هستی . این موضوع را تایید می کنی؟
اصلا آدم خسیسی نیستم ولی حساب شده و برای چیزهای که از آن لذت میبرم خرج میکنم. مثلا چون عاشق مک دونالد هستم اگر ۱۰۰ نفر هم همراهم باشند حاضرم آنها را مهمان کنم تا خودم غذایی که دوست دارم را بخورم. ولی بعضی وقتها غذاهایی هستند که فقط قیمت بالایی دارند و خوشمزه نیستند. به همین دلیل چون میدانم اگر این غذاها را سفارش دهم حجم زیای از آن خورده نمیشود دوست ندارم برایش پول بدهم. میدانم چرا بعضی از بچهها میگویند بیرانوند خسیس است. آنها در اردوهای تیم ملی و یا زمانی که دوره اول حضورم در پرسپولیس بود، با هم دست به یکی میکردند تا در یک مسئله ای من به آنها ببازم و یک چیزی را برایشان بخرم. من هم نقشه شان را متوجه میشدم و این کار را نمیکردم. به همین دلیل به من میگویند خسیس است.من از آن ها زرنگ تر بودم و دستشان را می خواندم.