البته برخی از این کشورها هم در سالهای گذشته، با تغییر رئیس دولت یا حاکمیتشان، از جمع گروه بهاصطلاح آمریکاستیز خارج شدهاند. اگر به کشورهای منطقه نگاهی بیندازیم، مشاهده میکنیم که غیر از رویکرد رقابت ژئوپلیتیک و سیاسی که روسیه با آمریکا در صحنه بینالمللی دارد، عملا کشور دیگری در منطقه وجود ندارد که در این چارچوب فکری و راهبردی حرکت کند و اصولا کشورها نسبت به این چارچوب فکری هم بسیار محتاط عمل میکنند.
شاید بتوان گفت، تلقی آنها بهدرستی این است که در دنیای امروز، بیهوده با هیچ کشوری نباید در ستیز بود؛ بهویژه با قدرتهای بزرگ دنیا. این موضوع، وجه تمایز آشکار ما با دیگر کشورهای همسایه است. در این میان، حتی کشوری مانند افغانستان که سالها بهواسطه تنش طالبان در منطقه با آمریکاییها در جنگ و ستیز بود و بسیاری از سربازان طالبان و نیروهای آمریکایی کشته شدند، امروز که خود طالبان روی کار آمده، به محض اینکه اداره امور افغانستان را در دست گرفته، مسیرهای دیپلماتیک خود را با آمریکا باز گذاشته و بهطور صریح و علنی ابراز تمایل کرده است که مسائل خود را با آمریکا بر سر میز مذاکره حل کند.
بنابراین مشاهده میشود که اصولا در هیچ حکمرانی و حکومتی در منطقه، خبری از نگاه ایدئولوژیک و غربستیزانه نیست. اگرچه در برخی از این کشورها، گروههای ایدئولوژیک آنها این تفکر را دارند؛ اما اداره حکومت دست چنین گروههایی نیست.
این در حالی است که ایران، تنها کشوری است که در سطح حاکمیت با رویکرد غربستیزانه، مناسبات بینالمللی خود را رقم میزند. در کنار این مسائل، تخاصم دیرینهای که جمهوری اسلامی با رژیم صهیونیستی دارد، ویژگی دیگری است که موجب شده است، روابط تجاری و اقتصادی ایران، بهویژه در سالهای اخیر، از این بابت با آسیبهایی مواجه شود؛ از جمله ترور دانشمندان ما یا برخی افراد نظامی یا حرکاتی که علیه تاسیسات هستهای ما صورت گرفته است. طبیعتا حرکت ایران به سمت اینکه غنیسازی را با عیار بالاتری انجام دهد و احیانا به ادعای رژیم صهیونیستی و کشورهای غرب، به بمب اتمی نزدیک شود، در بطن این تخاصم قرار دارد. این موضوع، نهتنها برای همه کشورهای منطقه، بلکه برای روسیه هم حساسیتزاست.
در این بین، کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس نیز بارها در اعلامیهها، جلسات شورای همکاری خلیجفارس، سازمان ملل، کشورهای اتحادیه عرب و سازمان کنفرانس اسلامی تلویحا نگرانی خود درخصوص این موضوع را اعلام کردهاند. موضوع هستهای شدن ایران و حمایت آن از گروههای انقلابی در منطقه و رویکرد ایدئولوژیک غربستیزانهای که دنبال میکند، موجب شده است تا در منطقه، بین کشورهای حاشیه خلیجفارس و رژیم صهیونیستی همگرایی به وجود بیاید و موجودیت اسرائیل در اغلب کشورهای منطقه به رسمیت شناخته شود و این رژیم بتواند روابط خود را با چندین کشور عرب و مسلمان که قاعدتا بیش از ایران حتی باید با این رژیم در ستیز باشند، از سر بگیرد و تقویت کند. موضوع دیگری که در منطقه و در میان کشورهای همسایه جنوبی، حساسیت جدی ایجاد کرده، تحرکهای نظامی ایران در منطقه خلیجفارس است.