کد خبر: ۹۱۹۴۹۱
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۷:۲۹
تعداد بازدید: ۲۴۱
چرا نام طراحان و کارشناسان حامیِ این طرح به نحو شفاف اعلام نمی‌شود؟ آیا این طراحان و کارشناسان حاضرند از آن‌چه برای اجرای پیشنهادشان عملا در بسترِ نهادی و کیفیت و ظرفیتِ کمِ دولت کنونی و وضعیت امروزِ اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در ایران اتفاق می‌افتد دفاع کنند و مسئولیت عواقبش را بپذیرند؟

پرسش‌هایی دربارهٔ توقف پرداخت دلار ۴۲۰۰ به کالاهای اساسیبه گزارش خبرداغ ، محمدرضا جلائی‌پور، فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی نوشت: اقتصاددان نیستم و صلاحیت ارزیابی اقتصادی سیاست‌های اخیر دولت در توقف پرداخت دلار ۴۲۰۰ ای برای کالاهای اساسی و جایگزینی آن با یارانهٔ نقدی یا کالابرگ را ندارم و صرفا از منظر یک علاقمند به سیاست‌گذاری عمومی و سیاست اجتماعی پرسش‌های زیر را طرح‌کردنی می‌یابم:

با توجه به تقویت متخصصان حامی و شواهدِ مویدِ «تدریجی‌گرایی» در اصلاحات اقتصادی و تجربه‌های پرهزینه و پرآسیبِ تغییرات شوک‌آمیز اقتصادی در ایران و سایر کشورهای جهان، چرا دولت تغییر دفعی و شوک‌درمانی را به جای اصلاح تدریجی انتخاب کرده است؟ چرا نام طراحان و کارشناسان حامیِ این طرح به نحو شفاف اعلام نمی‌شود؟ آیا این طراحان و کارشناسان حاضرند از آن‌چه برای اجرای پیشنهادشان عملا در بسترِ نهادی و کیفیت و ظرفیتِ کمِ دولت کنونی و وضعیت امروزِ اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در ایران اتفاق می‌افتد دفاع کنند و مسئولیت عواقبش را بپذیرند؟

بر اساس اصل ۴۳ قانون اساسی و اصول حکمرانیِ عادلانه دولت موظف به تامین نیازهای اساسی و اولیهٔ همهٔ شهروندان ایران است. متاسفانه شواهد پرشمار نشان می‌دهد این طرح تامین نیازهای اساسی برای گروه بزرگی از ایرانیان در طبقهٔ متوسط و فرودست را دشوارتر و بعضا ناممکن می‌سازد. برای حل این معضل بزرگ و عمل به وظیفهٔ تامین موثرِ نیازهای اساسیِ همهٔ شهروندان دولت چه تمهیدی برای تغییر یا اصلاح این طرح می‌اندیشد؟

رئیس و وزیر خارجهٔ دولت قبل گفته‌اند که احیای برجام و رفع تحریم‌ها از زمستان ۱۳۹۹ دست‌یافتنی بوده است و اقداماتی نظیر تصویبِ طرحِ «اقدام راهبردی» در مجلس فعلی و تعلل و خطا در تصمیم‌گیریِ ساختار سیاسی ایران رفع تحریم‌ها را عقب انداخته است. امروز هم چشم‌انداز نویدبخشی برای رفع سریع تحریم‌ها دیده نمی‌شود. اگر کمبود منابع و درآمدها و ازدیادِ هزینه‌های دولت از علل اجرای شوک‌آمیز این طرح است، چرا پیش از آن رفع تحریم‌ها که هم به افزایش منابع و هم به کاهش هزینه‌های دولت می‌انجامد در دستور قرار نگرفته است؟

حدی از ثبات سیاسی و اقتصادی و اعتبار نهادهای حکمرانی و همراهی و اعتماد وسیع شهروندان لازمهٔ توفیق اصلاحات اقتصادی است. چرا شرایطِ ملتهب و نارضایتی گستردهٔ اقتصادی و اجتماعی و کاهش چشمگیر مشارکت سیاسی برای اجرای این طرح انتخاب شده است؟ چرا گشایش‌های سیاسی و اجتماعیِ ضروری برای فراهم‌سازی زمینهٔ اصلاحات اقتصادی در دستور نبوده و قبل از اجرای آن، درست برعکس، فروبستگی‌ها در عرصهٔ اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی و فرهنگ افزوده شده است؟

اگر دولت ضروری می‌بیند که از هزینه‌هایش بکاهد، چرا اصلاحات در اولویتی همچون اصلاح ساختاری بودجه و کاهش کسری آن، رفع تحریم‌ها، کاهش معافیت‌ها و فرارهای مالیاتی فرادستان و کاهش هزینه‌های عمومی در بنیادها و نهادهای تبلیغاتی و ایدئولوژيکی که خادم خیر همگانی نیستند را در دستور قرار نمی‌دهد؟

دولت گفته است که تا دو ماه یارانهٔ نقدی پرداخت می‌کند و بعد از آن سهمیهٔ کالایی/کالابرگ. با توجه به ظرفیت کمِ بروکراسی دولت و کیفیت نازل مدیران مجری طرح و دشواری اجرای گزینهٔ کالابرگ و زمینه‌های فسادزای آن، چرا گزینهٔ پرداخت یارانهٔ نقدی ادامه نمی‌یابد و چگونه دولت می‌خواهد در اجرای آنچه مدعی است موفق شود؟

صدها هزار ایرانی و پناهنده/آواره/مهاجرِ ساکن ایران که در وضعیت فقر شدیدند توسط دولت شناسایی نشده‌اند و یارانهٔ نقدی یا کالابرگ دریافت نخواهند کرد. آیا تکمیل بانک داده‌های پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان و پایگاه داده‌های همهٔ مهاجران قانونی و غیرقانونی در ایران و حصول اطمینان از این‌که هیچ گروهی از فرودست‌ترین هم‌وطنانمان و ساکنان ایران بدون حمایت جبرانی نخواهند ماند از پیش‌نیازهای چنین طرح‌هایی نیست؟

رفع فقر غذایی و نیازهای درمانیِ شهروندان از در اولویت‌ترین وظایف نهادهای حکمرانی است و بازارسپاری در این حوزه‌ها قابل دفاع نیست. در شرایطی که از یک سو دولت طرح فراگیر و سازمان کارآمدی برای شناسایی قربانیان فقر غذایی و تامین خوراک ضروری برای فقیرترین شهروندان را ندارد و کسر بزرگی از شهروندان ایران فاقد بیمهٔ درمانی رایگان‌اند و از سوی دیگر این طرح دولت به افزایش چشمگیر قیمت دارو و اقلام خوراکی پایه و گرسنگی و مرگ /بیماریِ ناشی از عدم توانِ تامینِ هزینه‌های درمان و دارو انجامیده‌است، دولت چگونه می‌تواند هم‌ این طرح را اجرا کند و هم بر شمار گرسنگان و بیماران و مرگ‌های اجتناب‌پذیر نیفزاید؟

آیا اساسا طرح اقتصادی‌ای که پیش‌نیازها، الزامات و شرایط فوق‌الذکر را ندارد می‌توان «اصلاح اقتصادی» خواند؟

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
نظر شما
در زمینه ی انشار نظرات مخاطبان رعایت چند نکته ضروری است
لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید خبر داغ مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است خبر داغ از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب, توهین یا بی احترامی به اشخاص ,قومیت ها, عقاید دیگران, موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه های دین مبین اسلام باشد معذور است. نظرات پس از تایید مدیر بخش مربوطه منتشر میشود.
نام:
ایمیل:
* نظر: