به گزارش خبرداغ ، روزنامه دولتی ایران ، اکنون استراتژیستهای غربی به این نتیجه رسیدهاند که با وجود جامعه نخبگانی در ایران، نظام سلطه جهانی قادر به هیچ کاری نیست.
از این رو، راهبرد شوم «مهاجرت نخبگان علمی» بیش از گذشته در نظر آنها اهمیت پیدا کرده است. اهمیت این راهبرد خرابکارانه بعد از انتخابات 28 خرداد 1400 و روی کار آمدن دولت سیزدهم از دو جهت شدت بیشتری یافته است؛ نخست آنکه دولت غربگرایی که توانسته بود برای هشت سال سرعت نخبه پروری را کند نماید، روی کار نیست. دوم آنکه یک دولت انقلابی که میتواند سرعت این روحیه را مضاعف سازد، جایگزین دولت غربگرا شده است.
این دو عامل اساسی زمینهها و شرایط علمی و اجرایی مساعدتری را برای پیروی از رهنمودهای ولی فقیه در ارج نهادن به مقام و ارزش نخبگان علمی و بهکار گرفتن آنان توسط حاکمیت پدید آورده است. به همین خاطر است که میگوییم ایده جامعهستیز «مهاجرت نخبگان علمی» در ذهنیت نظریه پردازان و برنامهریزان نظام سلطه غربی بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده است.
لکن تجربه زیسته مردم ایران در دوران پس از انقلاب اسلامی گواهی میدهد که گرچه بخش اندکی از نخبگان علمی متأثر از جوسازیها و سیاهنماییهای نظام سلطه اقدام به مهاجرت نمودهاند ولی اکثریت آنان با ماندن در ایران و تحمل پارهای از نامهربانیها و مشقتها، ثابت کردهاند که شکرگزار ولی نعمتان خود که همانا خدا و معلمان و جامعه نخبه پرور خود میباشند، هستند. اکنون مملکت توسط متخصصان دانشگاهی و فرهیخته سر پا نگه داشته شده است. نیک میدانیم که حتی بخش زیادی از آن جمع اندک، مهاجرتشان به قصد اقامت دائم نیست، بلکه امید است که آنان پس از فراگیری دانشهای روز با دستانی پر از سرمایه علمی و شوق به اعتلای میهن، به جمع نخبگان مقیم ملحق شده تا تمدن نوین ایرانی- اسلامی را پایهگذاری کنند.