به گزارش خبرداغ به نقل از برترینها: روز گذشته از طرف کادر مدرسه و معلمان هنرستان سوره دختران واقع در خیابان طالقانی بین ولیعصر و حافظ، کوچه خوشبختی اعلام شد ثبت نام دختران در رشته نمایش امسال صورت نخواهد گرفت. این هنرستان زیر نظر حوزه هنری است و هر ساله در رشتههای گرافیک، نمایش و سینما هنرآموز میپذیرد.این خبر ابتدا فقط در مورد سال تحصیلی ۱۴۰۰_۱۴۰۱ بیان شد اما بعد از گذشت چندین ساعت و پیگیری هنر آموزان فعلی و بعضا قبلی این هنرستان خبر تازهای مبنی بر دائمی بودن این تصمیم از سوی مسئولین مدرسه اعلام شد.
این مسئله در فضای مجازی توسط هنرآموزان با هشتگ#پایان_حضور_دختران_در_کوچه_خوشبختی منتشر شد. هم چنین کارزاری برای مخالفت با این تصمیم، بهراه افتاده است.شب گذشته نیز اتاقی در کلاب هاوس با موضوع حذف رشته نمایش از هنرستان دخترانه سوره، باحضور جمع زیادی از فعالان تئاتر، دانشآموزان هنرستان سوره و دانشجویان دانشگاه سوره راهاندازی شد که در این باره به گفتگو پرداختند و از این اتفاق ابراز ناراحتی کردند.
اخیرا محمد مهدی اسماعیلی وزیر جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چند روز پیش مدعی شد که نمایشهای اجرا شده در ایران مروج بیحیایی است و تصویر مثبت از زن بیحیا ارائه میدهند. برخی فعالان حوزه نمایش معتقدند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال تفکیک جنسیتی در حوزه هنرهای نمایشی است و اقدام اخیر حوزه هنری در حذف رشته تئاتر برای دختران در همین راستاست.
حسام حسینی مدیرکل ارتباطات و رسانه حوزه هنری با توجه به اتفاقی که به تازگی در برای رشته نمایش و حذف آن از میان رشتههای هنرستان دخترانه سوره رخ داده واکنش نشان داد و در یک استوری اینستاگرامی درباره آن توضیح داد و نوشت:
در خبرها آمده که هنرستان سوره ثبت نام دختران در رشته هنرهای نمایشی را ممنوع کرده! خب شما بهتر میدانید که ما فقط یک هنرستان داریم آن هم مخصوص دختران. پس خبری از تبعیض جنسیتی نیست.
خلاصه که ما طالبان نیستیم، ما هم مثل شما عاشق تئاتریم، هر روز صبح تا شب با همان دغدغههایی سپری میشود که روز و شب شما. همین امسال ظرفیت رشته سینما و گرافیک در هنرستان کلی بیشتر شده، رشته برنامهسازی تلویزیونی هم به رشتههای قبلی اضافه شده. این یعنی دختران هنرستان سوره با توان بیشتری به کارشان ادامه میدهند. ممنونیم که حواستان به ما هست.
محمد مساوات نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر دربارهی این اتفاق نوشت: ««دیگر گیج شده ایم، نمی دانیم باید با چه کسی حرف بزنیم، نمی دانیم برای چه اعتراض می کنیم وقتی گوشِ شنیدن نیست، نمی دانیم سکوت بهتر است یا حرف، امید یا نا امیدی، اما می دانیم بدترین موجودی که در برابرش قرار می گیریم کسی ست که فکر می کند صلاح تو را بیش از تو می خواهد، تاکید می کنم بدترین! آمان از این دایه گانِ مهربان تر از مادر!
وقتی پاسخِ مسئول مربوطه را خواندم آن بدترین را احساس کردم، بدترین_ که با ایرادِ کلماتِ بی پیرایه سعی در خودی جلوه دادن می نمود و این دل سوزیِ منهزم کننده که صورتِ دیگرِ خشونت است_قُلدرباش بگویید؛ همینی که هَ.از میانِ کابوس ها، خوابی دارم که گاه گاهی می بینم اش.خوابِ هنرستانی که در آن درس خواندم، خواب کار کردن، نقاشی، عکاسی، بوی داروی ظهور و ثبوت، تاریکی، رنگ، راپید، پالت، خَرَک، دوربین کنون، زنیط...توی خواب تصمیم می گیرم بروم و در هنرستانی که درس خواندم درس بدهم، وقتی بیدار می شوم اما همه چیز دود می شود.تسلیم بشویم یا نه؟ کار ما رویابافی و کار شما دود کردنش، ببینیم خدا چه می خواهد.»
مستانه کریمی نوشت: «دی ماه ۱۳۹۹ ، مجلس ، جمعی از هنرمندان :کشوری که تئاتری پویا ندارد، فرهنگ در آن رو به زوال است. شهریور ۱۴۰۰ ، انتهای کوچه ی خوشبختی ، دخترانی که خانه ی امیدشان را پیدا کردند :ثبت نام ورودی جدید دختران برای رشته نمایش ممنوع است .سال های قبل در این هنرستان، دختران هنرهای نمایشی ، وجب به وجب تاریخ هنر و ادبیات ایران و جهان را گشتند ، روح های سرگردان بزرگان جهان نمایشنامه را زنده کردند ، اوفلیا را زیستند ، مده آ را به نمایش در آورند و از این جهان یاد گرفتند که باید مثل آنتیگونه برای شرف و خانواده جنگید ، باید همچون سونیا و نینا ایستادگی کرد .باید مثل پرومته در برابر ظلم بیجا ایستاد .باید مثل ادیسه برای بازگشت به خانه هر رنجی را تحمل کرد.
سوره ، خانه ما است . سوره منزل امید ما است.به لطف تصمیم گیری کسانی که نمیخواهند دختران سینما و تئاتر بدانند و به دنبال علاقه ی خودشان بروند و در این مملکت ، سرجای خودشان قرار بگیرند ،این خانه برای ما دختر ها بسته شد ،و این شروع حذف هنرهای نمایشی از تاریخ این کشور است. هنرستان سوره ، انتهای بن بست خوشبختی است ،اما چشمه ی خوشبختی برای دخترانی که تنها خواسته ی شان تحصیل در رشته ی نمایش بوده ، حسابی خشک شده .دیگر از انتهای بن بست خوشبختی هم صدای خنده ی نمی آید.»
مهرشاد مرتضوی نوشت: «روز- داخلی- جمشید هاشم پور نشسته و دست به سر حامد بهداد میکشد.
هاشم پور: دخترم، دیگه وقت شوهر کردنته. ما چون خانواده سنتی و معتقدی هستیم و قراره نماد خانواده استاندارد ایرانی نشون داده بشیم، رسم نداریم عروس و داماد همدیگه رو قبل از عقد ببینن. حالا چون تو دختر خوبی بودی و نرفتی دنبال هنر و این کثافتکاریا، عکسشو بهت نشون میدم. (عکس کیانوش گرامی را نشان میدهد)
حامد بهداد: ولی آقاجون من از یکی دیگه خوشم میاد. (هاشم پور عصبانی میشود و پشت مبل دنبال مسلسلش میگردد) بخدا پسر خوب و خونواده داریه. (هاشمپور خشابگذاری میکند) خواهرش همکلاسیمه. (عکس دونفره کامبیز دیرباز و حمید گودرزی را از داخل گوشی نشان میدهد) البته تا حالا از نزدیک ندیدمشا، حتی به غلط! خدای نکرده فکر بد نکنین.
هاشم پور به عکس نگاه میکند: خواهره کدومه؟
کارگردان: کات آقا! کات! مثلا واضحه خواهره کدومه دیگه!
اکبرعبدی با سینی چای وارد میشود- عبدی: خبه خبه، پدر و دختر خوب با هم خلوت کردینا!
کارگردان: وایسا ببینم. تو چرا پشمای دستت زده بیرون؟ برو دستکش بپوش. زن ایرانی تو خونه دستاشو کامل میپوشونه که چشم نامحرم از قاب تلویزیون بهش نیفته.
عبدی: عمو من مَردم!
کارگردان: تو میدونی، اونی که پای تلویزیون نشسته که نمیدونه!
دیگری نوشت: «امروز رشته هنرهای نمایشی از هنرستان سوره حذف شد، فردا کلاسهای اهنگسازی تعطیل میشه و پس فردا کلاسهای مختلط درشون تخته میشه و… تا قدم قدم به دوران پارینه سنگی نزدیک شیم… دنیا با سرعت رو به جلو داره میره و ما هم با سرعت رو به عقب»
الهام کردا نوشت: «متاسفم که هر روز مغزتان، طرز فکرتان، و سیاست هایتان رو به عقب می رود، همیشه در جهت حذف قدم برداشتین نه ساختن.»
آزاده مختاری نوشت: «حذف رشته نمایش از هنرستان #سوره دختران»! این هفت کلمه چیده شده کنار هم، یک خبر کوتاه اما پر از کوته فکری را به جامعه مخابره میکند."زنان امروز"،از فعالیت های اجتماعی، علمی، سیاسی، ورزشی، فرهنگی، تجاری ...حذف شدنی نیستند،این را به مغزتان بفهمانید.»