به گزارش خبرداغ به نقل از خبرآنلاین، حسن رسولی از چهره های سیاسی اصلاح طلب، شرایط کشور را سخت می دانند و بر این باور است که رئیسی در بدترین شرایط پس از انقلاب مسئولیت اداره کشور را برعهده گرفته اند.
او در گفت و گو با خبرگزاری خبرآنلاین می گوید؛«ما اصلاح طلبان انتظار نداشته و نداریم که آقای رئیسی از بین چهره های شاخص اصلاح طلب با توجه به مطالبات سنگین جناحی که متوجه ایشان است افرادی را برگزیند که البته اگر چنین می بود حتما بر کارآمدی دولت ایشان افزوده می شد»
رسولی تاکید می کند؛«بهتر بود رئیسی به شعار مستقل بودنش عمل می کرد»
مشروح مصاحبه خبرگزاری خبرآنلاین با حسن رسولی از چهره های سیاسی اصلاح طلب را می خوانید؛
********
*آقای رسولی! ارزیابی تان از لیست پیشنهادی وزرای آقای رئیس جمهور چیست؟
اعضای کابینه آقای رئیس جمهور همانند بازیکنان یک تیم فوتبال هستند که علاوه بر برخورداری یکایک اعضا و بازیکنان از تخصص، توانمندی و تجارب لازم چنانچه از حداکثر انسجام و همگرایی از یک سو و تبعیت هوشمندانه از رئیس دولت به عنوان سرمربی تیم دولت برخوردار باشند هم وظایف کلان و فرابخشی دولت بهتر عملیاتی می شود و هم به بخش های مختلف به دلیل هماهنگی و همپوشانی بین بخشی توفیقات بیشتری حاصل می شود.
بنابراین آقای رئیسی در بدترین شرایط پس از انقلاب مسئولیت اداره کشور را برعهده گرفته اند طبعا متناسب با این مسئولیت سنگین باید اختیار داشته باشند که بر اساس این دو ویژگی همکاران خود را برگزینند. اینکه از اعضای سابق دولت کسی باشد یا نباشد به هدف گذاری و راهبردهایی که آقای رئیس جمهور مطرح کردند بستگی دارد، طبعا اگر ترکیب کابینه، ترکیبی بود که نمایانگر دولت وحدت ملی وعده داده شده توسط ایشان بود، مناسب تر بود چرا که در عمل این ترکیب اجرایی شدن رویکرد جناب آقای رئیسی را تصدیق می کرد.
یکی از مشکلاتی که از نظر من نظام اداری و اجرایی کشور ما از آن رنج می برد سایه سنگین سیاست بر مدیریت و اداره کشور است. طبعا ما اصلاح طلبان انتظار نداشته و نداریم که آقای رئیسی از بین چهره های شاخص اصلاح طلب با توجه به مطالبات سنگین جناحی که متوجه ایشان است افرادی را برگزیند که البته اگر چنین می بود حتما بر کارآمدی دولت ایشان افزوده می شد، من یادآوری می کنم، سال ۷۶ وقتی که آقای خاتمی با بالاترین رای و بالاترین ضریب مشخص یعنی ضریب قریب به ۸۰ درصد و با بیش از ۲۰ میلیون رای در آن زمان رئیس جمهور شدند، ایشان از نفر دوم دولت جناب آقای هاشمی یعنی مرحوم آقای دکتر حبیبی خواهش کردند که همچنان در دولت بمانند.
طبعا ماندگاری مرحوم آقای دکتر حبیبی علاوه بر اینکه انتقال تجارت دولت های دوگانه مرحوم آقای هاشمی را به دولت جدید تسهیل می کرد، روش های مختلف را هم از حیث ارتباط و انسجام هدف گذاریها و تصمیم گیریها پشتیبانی میکرد که با صدمات ناشی از جابه جایی تمام عیار در قوه مجریه برخوردار نباشد ولی طبعا با توجه به شرایط فعلی این آرزو هرچند مطلوب است ولی انتظار اصلاح طلبان نیست اما در بین گروه های مختلف جریان اصولگرا و حتی کسانی که در دولت گذشته بودهاند شخصیتهایی هستند که میتوانستند یک تصویر متنوعی را از دولت جناب آقای رئیسی به نمایش بگذارند.
به نظر من اگر آقای رئیسی به تفکیک بین سیاست و اداره اقدام می کردند و به یکی از مصوبات شورای عالی اداری کشور در دهه ۸۰ که در آن زمان بنده عضویت داشتم عمل می کردند، در آن مصوبه پستهای سیاسی دولت هم در مرکز و هم در استانها و شهرستانها تعریف شد و توصیه و مصوب شد که در انتصاب شاغلین سمتهای غیر سیاسی از متخصصین، کارشناسان و کسانی که در آن بخش صاحب نظر هستند استفاده شود، مثلا وزیر راه و شهرسازی کشور ماموریتهایی که برعهده دارد کاملا ماموریتهای اجرایی، عملیاتی و تخصصی است و در زمره پستهای غیر سیاسی این جایگاه قرار می گیرد و البته سمتی مثل وزیر کشور متقابلا در زمره پستهای سیاسی است. اگر این تفکیک توسط دولت آقای رئیسی که دولت خودشان را دولت وفاق ملی اعلام کردند و اعلام کردند که من مستقل آمده ام و مستقلانه تصمیم می گیرم، اگر این در عمل رعایت می شد به نظر من هم به نفع دولت و هم به نفع کشور بود.
اما به هر حال از آنجایی که من معتقد هستم تلازم قطعی بین اختیار و مسؤلیت در اداره امور کشور یک اصل مسلم مدیریت است، باید به انتخاب و تشخیص آقای رئیس جمهور احترام بگذاریم، اگر نقد مشوقانهای به ذهنمان می رسد آن را مطرح کنیم و تلاش کنیم و دعا کنیم که دولت آقای رئیسی در شرایط پر مساله امروز ایران موفق باشد. به نظر من امروز بیش از گذشته بین موفقیت قوه مجریه و کارآمدی آقای رئیس جمهور، تحکیم نظام و کارآمدی نظام، تجانس و این همانی برقرار است لذا ضمن اینکه این انتقادات وارد است ولی ما باید برای آقای رئیسی آرزوی موفقیت کنیم.
*موضوع تحریم ها، مذاکرات هسته ای و روابط منطقه از مهمترین مسائل پیش روی رئیس جمهور است. برهمین اساس گزینه انتخاب شده برای وزارت خارجه را چگونه می بینید؟
وزیر امور خارجه در عین حال که یک سمت سیاسی است اما در نظامهای تثبیت شده و استقرار یافته به دلیل ماهیت ماموریت حوزه سیاست خارجی که کمتر از معادلات داخلی کشور تاثیر پذیر است در مقایسه با سایر سمتهای سیاسی مثل وزیر کشور ، از ثبات و مانایی بیشتری برخوردار است.
طبعا آقای دکتر ظریف اگر در این سمت عنوان می شد اولا یک شخصیت کاملا متخصص است و در مناسبات جریانی و جناحی کشور حضور پر رنگ ندارد و یک چهره شناخته شده بین المللی است مضافا اینکه کشور ما و دستگاه دیپلماتیک کشور امروز در گرماگرم پیشبرد مهمترین پرونده مرتبط با امنیت ملی کشور یعنی پرونده هستهای است و به نظر من اگر از ایشان تقاضا می شد که بماند بهتر بود.
اگر این هم میسر نمیبود به نظر من بهتر این بود که از کادر اصلی فعلی وزارت امور خارجه مثل آقای عراقچی یا تخت روانچی یا شخصیتهایی که در بطن و متن فرایند مذاکرات پیچیده بودند استفاده می شد که اگر این اتفاق می افتاد بهتر بود.
آقای امیرعبداللهیان سابقه حضور در وزارت امور خارجه را دارد ولی به نظر من از جهت شرایط احراز این سمت به خصوص در فضای پیچیده مذاکرات جاری فاصله زیاد و معناداری با آقای ظریف دارند مگر اینکه سایر بخشهای همکار کاستیهای مدیریتی ایشان را جبران کند.
* گزینه وزارت کشور یعنی آقای وحیدی را چطور می بینید؟
آقای وحیدی در دوره ای که وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بودند با ساختار امنیتی کشور آشنا بودند ولی در ارتباط با حوزه سیاست داخلی تجربه قابل قبولی ندارند. به نظر من اگر شخصیتی مثل آقای پورمحمدی که یک دوره نسبتا موفقی را در وزارت کشور انجام وظیفه کردند انتخاب می شدند شاید به لحاظ تسلطی که بر مناسبات واقعی و پنهان سیاسی کشور هم در مرکز و هم در مناطق دارند بیشتر میتوانستند به آقای رئیسی کمک کنند.
حُسن آقای وحیدی این است که شخصیتی منطقی و آرامی هستند اما همانطور که عرض کردم خیلی باید تلاش کنند که ستاد وزارت خانه، ستادی باشد که به ویژه در شرایطی که ما با نا آرامی هایی در برخی از استانهای کشور مواجه هستیم، هم در بخش سیاسی و هم در بخش امنیتی و انتظامی، ایشان مراقبت کند که حوزه امنیت، راهبری سیاست داخلی کشور را بر عهده داشته باشد و به نوعی حوزه سیاسی پیشران حوزه امنیتی باشد. به لحاظ شخصیتی من فکر می کنم که آقای وحیدی اگر کاستی آن اشراف سیاسی را بتوانند از طریق تکمیل ستادشان کامل کنند به نظر من گزینه مطلوبی هستند.
*در مورد وزرای اقتصادی کابینه چطور؟ برخی وزرای احمدی نژاد در تیم اقتصادی حضور دارند مانند آقای رستم قاسمی.
ایشان یک دوره ای در وزارت نفت بودند که اتفاقات عجیبی افتاد؛ مهمترین پرونده ای که در دوره آقای رستم قاسمی در وزارت نفت مطرح بود ریشه یابی کامل نشد. حوزه وزارت راه و شهرسازی به خصوص اگر این بحثی که در مجلس مطرح است بخواهد دو قسمت شود، به نظر من آقای رستم قاسمی برای حوزه مسکن و شهرسازی تجربه کافی ندارند اما در حوزه راه و ترابری آن هم در حوزه زیرساختها به دلیل حضور ایشان در قرارگاه خاتم، با این حوزه مختصر آشنایی دارند ولی بخش حمل و نقل یک بخش فوق العاده تخصصی و پیچیده است و هر چهار شکل حمل و نقل از جمله حمل و نقل هوایی، دریایی، ریلی و زمینی مسائل و پیچیدگی های خاص خودش را دارد که امیدوار هستم آقای رستم قاسمی از بدنه دو وزارت خانه استفاده کند و کارآمدی بیشتری داشته باشد.