به گزارش خبرداغ به نقل از ایلنا ، از اولین مناظره تلویزیونی کندی و نیکسون در سال ۱۹۶۰ توجه بر روی تکنیکهای مناظره در کمپین های سیاسی، اهمیتی دو چندان یافت. مناظره های انتخاباتی سال ۱۹۶۰ برای ریچارد نیکسون بسیار گران تمام شد چرا که گفته می شود او بیمار بوده و در مناظره نخست، پیشنهاد گریم صورت پیش از حضور در تلویزیون را رد کرده بود. تیم کندی هم از این فرصت استفاده کرد و با آگاهی از فن نورپردازی با انداختن نور از بالا، چهره نیکسون رو ناخوشایندتر از کندی به تصویر کشید. از آن سال به بعد اهمیت ظاهر مناظره کننده ها و تکنیک های کنترل مناظره تلویزیونی و تحتت أثیر قرار دادن مخاطب اهمیت بسیاری در مناظره های انتخاباتی و نتایج آن پیدا کرد. بر این اساس بر روی "فرم لباس"، "رنگ لباس"، "زبان بدن"، "شیوه استدلال ها"، "نحوه مواجهه با رقیب یا رقبا"، "نوع بیان کلمات"، "شدت صدا" ، "چگونگی بیان آمار و ارقام" و "انتقال پیام" ، تحقیقات فراوانی صورت پذیرفت و با پیشرفت رویکردهای میان رشته ای (Interdisciplinary ) و با توسعه و ترویج رشته هایی مانند بازاریابی سیاسی (Political Marketing) و با پیوند شیوه هایی تدوین کمپین های اقتصادی و تبلیغاتی با کمپین های سیاسی، تدوین، تقریر و مکتوب کردن کمپین های انتخاباتی و سیاسی، به یک تخصص چند رشته ای تبدیل شد.
استفاده از فعالان کف توئیتر به جای بهره گیری از مشاوران اقتصاد، برند و مناظره
اولین نکته تاسف بار در مناظره اول ریاست جمهوری این بود که کاندیدهای ریاست جمهوری به جای بهره گیری از متخصصان این عرصه (به غیر از یک یا دو استثنا) با این پیشفرض که مناظره یک بحث و جدل سیاسی است، با بهره گیری از مشاوره کسانی که در توئیتر خوب فحش می دهند یا خوب فحش می خورند فضای مناظرات ریاست جمهوری یک کشور هشتاد و پنج میلیون نفری را پیش بردند که خود یک "فاجعه ملی" است. واقعا شاید در زیمباوه هم پیش نیاید نامزد ریاست جمهوری یک فعال توئیتر را که با فالو و آنفالو افراد و فحش و تهمت درصدد بالاتر بردن فالورهای خود بود به عنوان مشاور مناظرات ریاست جمهوری برگزیند. بر همین مبنا هم بسیاری از دلسوزان کشور، به درستی، فضای مناظره که باید از پیش به وسیله مشاوران طراحی می شد را را در سطح ریاست جمهوری ارزیابی نکردندف نتیجه این اشتباه محاسباتی گزینه ها، این بود که طیف وسیعی از بینندگان هیچ گزینه ای در سطح ریاست جمهوری در مناظرات ندیدند. هفت نفر می خواهند برای لایک و تشویق و هورا، به هم فحش بدهند، تهمت بزنند، سابقه همدیگر را زیر سوال ببرند و با تخریب همدیگر حقانیت خود و جریان خودشان را ثابت کنند.
تحلیل استراتژی های مناظره بر مبنای سبد رای، پژوهش و برنامه زمانی با پیام، داستان و کمپین
تقریبا می شود گفت بر خلاف مناظره های سال ۱۳۹۶ و حتی مناظرات پیشین، حداقل های نظری یک مناظره انتخاباتی در حد ریاست جمهوری رعایت نشد. تحلیل فضای پیشاکمپین در مناظرات ریاست جمهوری یکی از ابزارهای کمین نویسان برای بازسازی فضای مناظرات پیش از آن است. تقریبا می شود گفت به صورت اسف باری هیچ کاندیدایی برنامه ای برای ارائه در فضای پیشا کمپین نداشت.
اولین نکته در باب مناظره این است که مناظره، بخش مهمی از کمپین سیاسی است. در واقع مناظره به عنوان یکی از ابزارهای کمپین، برای جلب آراء رای دهندگان به دلیل بازنمایی فضای اصلی رقابت میان کاندیداها، از نقش به سزایی در مبارزات انتخاباتی و تعیین الگوی رفتار انتخاباتی مردم، برخوردار است. با اینکه فضای سیاسی موجود در هر مبارزه انتخاباتی از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ ولی در بسیاری از موارد، عامل مهمتر (که برنده و بازنده را مشخص میکند) شرایطی است که در هر کمپین انتخاباتی و بهصورت پویا رقم میخورد. با این وصف طراحی فضای مناظره و مناظره موفق ، معمولا در کمپین های سیاسی در سه مرحله دسته بندی می شود:
با این وصف مناظره، باید به وسیله کمپین انتخاباتی، در بستری قرار داده شود، هم که شرایط آماده سازی، هدف گذاری و استخراج پیام در مرحله پیشا مناظره در آن صورت گیرد، هم پیام و نحوه ارائه آن و مواجهه با رقیب و جلب اعتماد مردم در مرحله مناظره لحاظ شود و هم نحوه پوشش خبری و شکل دادن به افکار عمومی در مرحله پسا مناظره رعایت شود. تلخ ترین نکته مناظره اول ریاست جمهوری ۱۴۰۰ این بود که هیچ یک از کاندیدهای هفت گانه، کمپین، پیام، شعار و داستان مشخصی نداشتند.
یک برنامه انتخاباتی موفق پیش از مناظره، مانند نقشه یک ساختمان، شرایط کلی زمینه سیاسی و استراتژیها و منابع مورد نیاز را تا روز انتخابات مشخص میسازد. روشن است که از این برنامه باید همانند نقشه ساخت یک ساختمان، به عنوان راهنما و مرجع استفاده شود، نه اینکه تنها در هنگام سردرگمی و مشکلات به آن مراجعه شود.
بر اساس تحقیقات صورت پذیرفته در این زمینه ۶ برنامه اصلی در فضای پیشا مناظره باید صورت پذیرد:
۱) انجام تحقیقات لازم جهت آماده شدن برای مناظره انتخاباتی؛
۲) تعریف کردن یک هدف استراتژیک که همانا "مقدار رای مورد نیاز" برای پیروز شدن در انتخابات است؛
۳) تحلیل، بخشبندی و انتخاب رایدهندگان گروه هدف؛
۴) تعیین یک پیام انتخاباتی؛
۵) تهیه یک برنامه ارتباطی با رایدهندگان
۶) اجرای درست این برنامه ارتباطی.
هیچ یکی از مراحل ششگانه بالا در کمپین نویسی و فضای پیشاکمپین، کاندیدهای هفتگانه انتخابات سال ۱۴۰۰ رعایت نشده بود.
نکات کلی مناظره ها:
۱- حجت الاسلام رئیسی با وجود پیش بودن در نظرسنجی ها و عدم لزوم ورود به مناظره ها با کمپینی منفی، تا حدود زیادی برای حفظ سبد رای خود و با استراتژی تخریب کمتر رقبا وارد عرصه شد. از منظر شعار، پیام و داستان، تیم کمپین رئیسی هنوز نتوانسته دال مرکزی ورود وی به عرصه انتخابات را طراحی کند و قطعا این نقطه ضعف بیش از هر چیز در مناظره اول به چشم آمد. با این وجود تقریبا در بیشتر نظر سنجی ها رئیسی همچنان پیشتاز است.
چیزی حدود ۶۰% زمان پاسخگویی رئیسی به برنامه ها اختصاص یافت/ چیزی حدود ۴۰% زمان رئیسی صرف پاسخگویی به اتهامات شد/ حدود ۵۰% برنامه های ارائه شده رئیسی در فضای قبل و بعد از مناظره با هم همخوانی دارد. با این وجود نه پیام (Message) نه شعار و نه داستان (Story) رئیسی به طور مشخص در کمپین ایشان تعریف نشده است.
۲- همتی: ورود همتی در مناظره با جعبه پیام منفی و حجم ۹۰ درصدی از گفته هایش در چهارچوب استراتژی تخریب /دفاع، نشان داد همتی در تلاش برای ریختن آرائ خاکستری متمایل به رئیسی، حمله به اصول بنیانی سبد رای رئیسی، همراه کردن اصلاح طلبان و حتی رد شدن از خطوط قرمز برای همراه کردن تحریمی ها است. کاهش چند درصدی آرائ رئیسی نشان داد همتی تا حدودی در این امر موفق بوده ولی نکته مهم این است که جعبه پیام منفی و رویکرد تخریب گر در مناظره به همان میزان ریختن آراء رقیب، به دلیل فقدان ارائه عملکرد مثبت، از سبد رای حمله کننده نیز می ریزد.
چیزی حدود ۱۰% زمان پاسخگویی همتی به برنامه ها اختصاص یافت/ چیزی حدود ۹۰% زمان همتی صرف پاسخگویی به اتهامات و تخریب رویکردهای طرف مقابل شد/ حدود ۳۰% برنامه های ارائه شده همتی در فضای قبل و بعد از مناظره با هم همخوانی دارد. همتی داستان (Story) خودش را بر اساس روایت یک قهرمان اقتصادی در مقابل سیاسیون و پنج در برابر یک تعریف کرده ولی از منظر پیام و نسبت سنجی با وضع موجود، ابهام در کمپین اش حکمفرماست.
۳- قاضی زاده هاشمی: شاید پدیده مناظره اول ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ قاضی زاده هاشمی باشد. کسی که تمام اصول کمپین را در مناظره رعایت کرد. قاضی زاده تنها کسی بود که شعار، پیام، برنامه و داستان برای دولت آینده اش تعریف کرده بود. قاضی زاده هاشمی برنامه محور ترین کاندید انتخابات در مناظره اول جلوه کرد.
چیزی حدود ۸۰% زمان پاسخگویی قاضی زاده به برنامه ها اختصاص یافت/ چیزی حدود ۲۰% زمان قاضی زاده صرف پاسخگویی به اتهامات و تخریب رویکردهای طرف مقابل شد/ حدود ۷۰% برنامه های ارائه شده قاضی زاده در فضای قبل و بعد از مناظره با هم همخوانی داشت.
۴- رضایی: بی شک بازنده اصلی اولین مناظره ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ کسی جز محسن رضایی نبود. جعبه پیام منفی رضایی و فقدان استراتژی وی در طول مناظره سبب شد وی بارها در طول مناظره عصبی شود. استراتژی رضایی ایجاد دوگانه با دولت و همتی به عنوان نماینده وضع موجود و تخریب وضع موجود، بود که محاسبات رضایی اشتباه از آب درآمد و سبب شد جعبه پیام منفی اش، بی برنامگی اش را بیش از هر چیز به رخ بکشد.
چیزی حدود ۱۰% زمان پاسخگویی رضایی به برنامه ها اختصاص یافت/ چیزی حدود ۹۰% زمان رضایی صرف پاسخگویی به اتهامات و تخریب رویکردهای طرف مقابل شد/ حدود ۲۵% برنامه های ارائه شده رضایی در فضای قبل و بعد از مناظره با هم همخوانی دارد. رضایی نه پیام، نه داستان، و نه کمپین و نه استراتژی خاصی برای حضور در مناظره داشت.
۵- مهرعلیزاده: مهرعلیزاده در طول مناظره اول ریاست جمهوری بیش از انتظار ظاهر شد. با وجود بخش اول جعبه پیام وی و تلاش وی برای دوگانه سازی با رئیسی برای جلب آرائ سبد اصلاح طلبان، در طول مناظره اول دوگانه وی و رئیسی شکل نگرفت.
چیزی حدود ۳۰% زمان پاسخگویی مهرعلیزاده به برنامه ها اختصاص یافت/ چیزی حدود ۷۰% زمان مهرعلیزاده صرف پاسخگویی به اتهامات و تخریب رویکردهای طرف مقابل شد/ حدود ۳۰% برنامه های ارائه شده مهرعلیزاده در فضای قبل و بعد از مناظره با هم همخوانی دارد. مهرعلیزاده با وعده رونمایی از برنامه اقتصاد اجتماعی و شعار دولت زندگی نشان داد به برخی از بایدهای پیش از مناظره برای حضور در یک مناظره سنجیده توجه کرده است.
۶- زاکانی: حضور زاکانی با جعبه پیامی منفی و تخریب همتی به عنوان نماینده وضع موجود و نماینده دولت تا حدود زیادی قابل پیش بینی بود. با وجود ریاست زاکانی بر مرکز پژوهش های مجلس انتظار می رفت، زاکانی برنامه محور تر از جلیلی و قاضی زاده در مناظره حاضر شود که این امر صورت نپذیرفت.
چیزی حدود ۱۰% زمان پاسخگویی زاکانی به برنامه ها اختصاص یافت/ چیزی حدود ۹۰% زمان زاکانی صرف پاسخگویی به اتهامات و تخریب رویکردهای طرف مقابل شد/ حدود ۲۰% برنامه های ارائه شده زاکانی در فضای قبل و بعد از مناظره با هم همخوانی داشت.
۷- جلیلی: جلیلی در مناظرات اول ریاست جمهوری با بهره گیری و استراتژی صحیح یکی دیگر از مهره های پیروز مناظره بود. جلیلی برنامه محور نشان داد و تمام طول مناظره را بر اساس استراتژی از پیش تعیین شده پیش برد. خط روای، داستان و نظم گفتمانی جلیلی در طول مناظره ، منش تجربه پذیری وی از مناظرات پیشین را به رخ کشید. جلیلی توانست با برنامه حوری بخشی از سبد رای رئیسی را به خود اختصاص دهد.
چیزی حدود ۷۰% زمان پاسخگویی جلیلی به برنامه ها اختصاص یافت/ چیزی حدود ۳۰% زمان جلیلی صرف پاسخگویی به اتهامات و تخریب رویکردهای طرف مقابل شد/ حدود ۷۰% برنامه های ارائه شده جلیلی در فضای قبل و بعد از مناظره با هم همخوانی دارد.
جلیلی هیچگاه در طول مناظره برچسب پوششی نگرفت و عملا خود را از صف اول درگیری جدا کرده و به ارائه برنامه و گفتمانش پرداخت که این رویکرد برگ برنده وی در مناظره نخست بود.
به رسم امانت و رعایت اخلاق بخش عمده مطالب تحلیل پیشا مناظره از مطلب خبرگزاری ایسنا با عنوان (وعده هایی با سر رسید نا معلوم) استخراج شده است.